کد خبر: 1309470
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۰
دخترانه‌شدن کنکور یعنی بیکاری پسران و دختران در آینده! رشد آمار دختران دانشجو و پشت کنکوری نسبت به پسران هر چند فرصتی برای رشد و ارتقای جامعه زنان است، اما به واسطه  تناسب‌نداشتن رشته‌های دانشگاهی با نیاز زندگی واقعی می‌تواند به بروز چالش‌هایی در زندگی فردی و اجتماعی دختران منجر شود 
زهرا چیذری 

جوان آنلاین: امسال هم در ادامه روند سال‌های اخیر با کاهش گرایش پسر‌ها به ادامه تحصیل در دانشگاه، کنکور دخترانه‌تر شد! البته روند کلی آمار و ارقام شرکت‌کنندگان کنکور کاهشی است و انگار هم دانش‌آموزان و هم والدین آنها به این باور رسیده‌اند که راه خوشبختی، موفقیت و پول درآوردن لزوماً از دانشگاه نمی‌گذرد، به همین خاطر هم تعداد داوطلبان کنکور هر سال بیشتر آب می‌رود و حتی آنهایی هم که در رودربایستی با خانواده و اطرافیان کنکور می‌دهند بیش از ۵۰‌درصدشان اصلاً انتخاب رشته نمی‌کنند تا فرمایشی بودن برگزاری کنکور برای پابرجاماندن کلاس‌های کنکور و گردش مالی آنها را بیشتر به رخ بکشند. این کاهش آمار داوطلبان کنکور امسال هم معنادارتر از همیشه بود، به گونه‌ای که در مرحله دوم آزمون سراسری ۱۴‌درصد افراد کمتری نسبت به مرحله اول آن شرکت داشتند، اما انگار دختر‌ها هنوز هم به دانشگاه باور دارند و راه خوشبختی و موفقیت‌شان از دانشگاه می‌گذرد! به همین خاطر هم است که شیب کاهشی داوطلبان کنکور بیشتر به سمت پسران بوده است، همین مسئله هم موجب شده است توازن حضور دختران و پسران در کنکور هر سال بیشتر از سال قبل به هم بخورد، به گونه‌ای که امسال ۶۴‌درصد کل داوطلبان کنکور را دختران تشکیل می‌دهند و فقط ۳۶‌درصد از کنکوری‌ها در مرحله دوم کنکور ۱۴۰۴ پسرهستند! اما رشد نسبت دختران تحصیلکرده نسبت به پسران می‌تواند با چالش‌هایی در حوزه‌های جامعه‌شناختی و خانوادگی همراه باشد و حتی روی مسئله ازدواج هم تأثیر بگذارد چراکه ما با دختران تحصیلکرده و پسران بدون تحصیلات دانشگاهی مواجهیم و این مسئله می‌تواند به نوعی توازن اجتماعی را دچار چالش کند. 

نگاه آماری به تحولات جنسیتی دانشجویان 

هر چند طی یک دهه گذشته همیشه آمار داوطلبان کنکور زن از داوطلبان مرد بیشتر بوده است، اما نخستین بار سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ بود که دختران در ورود به دانشگاه گوی سبقت را از پسران ربودند و تعداد دانشجویان دختر از دانشجویان پسر پیشی گرفت. 

طبق گزارش مرکز آمار ایران، آمار تعداد دانشجویان به تفکیک جنسیت نشان می‌دهد به جز سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ تعداد دانشجویان مرد بیشتر از دانشجویان زن بوده است. در سال ۱۳۹۰- ۱۳۹۱ تعداد دانشجویان مرد به ۲ میلیون‌و ۲۱۳ هزارو ۲۰۵ نفر رسید و تعداد دانشجویان زن ۲ میلیون‌و ۱۹۱ هزارو ۴۰۹ نفر بوده است. در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ تعداد دانشجویان مرد یک‌میلیون‌و ۶۱۸ هزارو ۵۰۵ نفر و تعداد دانشجویان زن یک‌میلیون‌و ۶۳۱ هزارو ۶۶ نفر بوده است. 

آمار تعداد دانشجویان به تفکیک جنسیت از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ نشان‌دهنده تغییرات و روند کاهش کلی در تعداد دانشجویان، به‌ویژه در سال‌های میانی این دوره است. در سال‌های ابتدایی، تعداد دانشجویان مرد و زن تقریباً به هم نزدیک بوده و هر دو جنس با تعداد بالایی در دانشگاه‌ها حضور داشته‌اند. آمار تعداد دانشجویان به تفکیک جنسیت نشان می‌دهد در دوره‌های میانی، به‌ویژه از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹، کاهش قابل توجهی در تعداد دانشجویان مشاهده می‌شود. این کاهش می‌تواند به دلایل مختلفی مانند تغییرات جمعیتی، شرایط اقتصادی، افزایش هزینه‌های تحصیل و تمایل بیشتر به ورود به بازار کار به جای ادامه تحصیل باشد. در این دوره، تعداد دانشجویان مرد با سرعت بیشتری نسبت به دانشجویان زن کاهش یافته است. 

آمار تعداد دانشجویان به تفکیک جنسیت نشان می‌دهد در سال‌های اخیر، به ویژه از سال ۱۴۰۰ به بعد، تعداد دانشجویان مرد و زن بار دیگر به یکدیگر نزدیک‌تر شده است. افزایش تعداد دانشجویان زن در این سال‌ها و کاهش سرعت افت تعداد دانشجویان مرد می‌تواند نشان‌دهنده تغییرات در نگرش به تحصیلات و تمایل بیشتر زنان به ادامه تحصیل در مقایسه با مردان باشد. 

به طور کلی، آمار تعداد دانشجویان به تفکیک جنسیت نشان‌دهنده تحولات اجتماعی و اقتصادی در میان دانشجویان ایرانی است. تغییرات در تعداد دانشجویان هر دو جنس، نیاز به تحلیل دقیق‌تر از عوامل مؤثر بر تمایل به تحصیلات عالی و برنامه‌ریزی برای تأمین نیاز‌های تحصیلی نسل جوان را برجسته می‌سازد، اما شدت این تغییرات جنسیتی کنکور از همیشه مشهودتر است و با رشد یک‌درصدی جمعیت زنان به نسبت نوبت کنکور امسال، شاهد هستیم ۶۴‌درصد کل داوطلبان نوبت دوم ۱۴۰۴ را زنان تشکیل داده‌اند، به‌طوری‌که جمعیت آنها به ۵۲۵ هزارو ۱۴۶ نفر رسیده است. در نوبت اول کنکور ۱۴۰۴ زنان در مجموع ۶۳‌درصد از کل داوطلبان را تشکیل می‌دادند. 

این رشد محسوس را می‌توان در سال‌های اخیر هم دید. در پنج نوبت گذشته آزمون سراسری، یعنی از نوبت اول کنکور ۱۴۰۲ تا امروز، امسال سهم داوطلبان زن از همه سال‌ها بیشتر بوده است، به‌طوری‌که این سهم در نوبت دوم کنکور ۱۴۰۲ به ۶۱‌درصد و نوبت کنکور سال گذشته به ۶۳‌درصد می‌رسید، از سوی دیگر بررسی دهه ۹۰ هم نشان می‌دهد هرچند در تمام آن برهه، باز هم داوطلبان زن نسبت به مردان دست برتر را داشتند، اما در این برتری معمولاً سهم زنان بین ۵۹ تا ۶۰‌درصد بوده است، به‌طوری‌که در آزمون سال ۱۳۹۹ سهم زنان در کنکور ۵۸‌درصد و مردان نیز ۴۲‌درصد بوده است. 

بنا به داده‌های رسمی، در مقاطع دانشگاهی نیز از سال‌های اخیر دختران پیشی گرفته‌اند و حتی در رشته‌هایی مثل STEM بیش از ۷۰درصد جامعه دانشجویی را تشکیل می‌دهند. 

آنچه این معما را پیچیده‌تر می‌کند این است که باز هم به گواهی آمار‌ها نرخ بیکاری در میان زنان تحصیلکرده نسبت به مردان تحصیلکرده بالاتر است. 

براساس گزارش مرکز آمار، در بهار ۱۴۰۳ نرخ بیکاری مردان فارغ‌التحصیل ۸/ ۷ درصد و نرخ بیکاری زنان فارغ‌التحصیل نیز ۲۰‌درصد بوده است. سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران در بهار ۱۴۰۳ حدود ۴۳‌درصد بوده است. سهم مردان فارغ‌التحصیل بیکار از کل بیکاران ۲/ ۳۰ درصد و سهم زنان فارغ‌التحصیل بیکار از کل بیکاران ۴/ ۶۸ درصد بوده است، یعنی این سهم در بین زنان به میزان ۲/ ۳۸ واحد‌درصد بیشتر از مردان است. اما ببینیم چرا با وجود آنکه بازار کار بیشتر از گذشته با افراد تحصیلکرده نامهربان است و از سوی دیگر آمار بیکاری زنان تحصیلکرده به طور معناداری بیشتر از مردان تحصیلکرده است، هنوز هم سکه کنکور و تحصیلات دانشگاهی برای دختران از رونق نیفتاده است!

انگیزه‌های اجتماعی و فرهنگی

ریشه‌یابی اقبال بیشتر دختران به تحصیلات دانشگاهی به عوامل متعددی از جمله عدم‌تطابق رشته‌های تحصیلی با نیاز‌های بازار کار، محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی برمی‌گردد. از سوی دیگر تحصیلات دانشگاهی برای دختران معنای «منزلت فرهنگی» و «هویت اجتماعی» دارد، حتی اگر در بازار کار موفق نشوند، مدرک بالا شأن اجتماعی آنها را تقویت می‌کند. به بیان دیگر در ایران، مدرک دانشگاهی به عنوان معیاری مهم برای تعیین شأن و منزلت اجتماعی به شمار می‌آید، این فضا به‌ویژه برای دختران جذاب‌تر است، زیرا امکان پیشرفت اجتماعی را فراهم می‌کند.

از سوی دیگر افزایش سن ازدواج باعث می‌شود دختران فرصت بیشتری برای ادامه تحصیل داشته باشند، البته از نگاه برخی کارشناسان هم همین ادامه تحصیل می‌تواند عاملی شود برای آنکه سن ازدواج بالا و بالاتر برود و دختران ازدواج کردن‌شان را تا پایان تحصیلات دانشگاهی به تعویق بیندازند. 

در مقابل پسران اغلب تحت فشار تأمین مالی خانواده هستند و به دنبال ورود سریع‌تر به بازار کار. مشاغل مهارت‌محور و فنی بدون نیاز به دانشگاه مانند برنامه‌نویسی، ترید یا کسب تجربه عملی برای‌شان جذاب‌تر شده است. 

پسران به دلیل بی‌نتیجه‌بودن تحصیلات دانشگاهی (فارغ‌التحصیل بیکار) احساس می‌کنند سرمایه و وقت‌شان تلف می‌شود، بنابراین تمایل بیشتری به مسیر‌های غیردانشگاهی دارند. 

سلمان احمدوند، جامعه‌شناس در گفت‌و‌گو با «جوان» معتقد است امید به زندگی در خانم‌ها از آقایان بالاتر است و شوق فزاینده‌ای برای دست یافتن به شرایط بهتر در دختران جوانی که در حال پوست اندازی نسلی هستند، وجود دارد و دخترانی که ممکن است برای تحصیل معاش به جز درس خواندن مسیر روشن دیگری نداشته باشند، ترجیح می‌دهند به ادامه تحصیل بپردازند و به دانشگاه بروند. 

وی تأکید می‌کند: «به نظر من علت اصلی این ماجرا بیشتر از آنکه روان‌شناختی باشد، جامعه‌شناختی است و دختر ایرانی تمایلی که به درس خواندن دارد به دلیل آن است که احساس می‌کند تنها راه تحقق اهدافش درس خواندن است و علاوه بر این درس خواندن را امکانی برای گذار به وضعیت بهتر می‌داند و فقط برای رسیدن به شرایط شغلی و مالی نیست بلکه برای حرکت به سمت وضعیت مطلوب‌تر است.»

نسخه جامعه برای دختران!

با تمام اینها، اما افزایش آمار دختران تحصیلکرده آن هم در شرایطی که پسران تمایل چندانی به ادامه تحصیل ندارند، امری است که می‌تواند موجب ناترازی تحصیلی و چالش در انتخاب همسر و شریک زندگی شود. از سوی دیگر وقتی آمار دختران تحصیلکرده بیکار از پسران تحصیلکرده بیکار بیشتر است، یعنی تحصیلات نمی‌تواند دختران را به بازار کار هم نزدیک‌تر کند، پس در مجموع چالش‌هایی را پیش پای دختران و در کلان‌تر در برابر جامعه می‌گذارد. 

احمد‌وند اجرا را اینگونه تحلیل می‌کند و می‌گوید: «این بحث به نگاه دختران ایرانی به زندگی بازمی‌گردد چراکه جامعه راهی را که پیش پای آنها نهاده درس خواندن است و با درس خواندن می‌توانند برای خودشان کاری پیدا کنند و با کار به استقلال مالی و با استقلال مالی به هویت برسند، بنابراین بخش عمده ماجرا به وضعیت جامعه بازمی‌گردد و جامعه این نسخه را در دختران ترویج کرده است و به آنها القا می‌کند که برای آنکه بتوانید به آرزوهای‌تان جامه عمل بپوشانید و به خودتان جذابیتی ببخشید، درس بخوانید، اما از سوی دیگر چالشی که شما مطرح کردید وجود دارد. چالشی در نهاد خانواده است و با به تأخیر افتادن امر ازدواج و تشکیل خانواده مواجهیم، بنابراین تحصیلات دختران‌مان به صورت همزمان هم تهدید و هم فرصت است؛ تهدید از این جهت که با تأخیر در تشکیل نهاد خانواده مواجهیم و فرصت به لحاظ روزآمدشدن دختران ایرانی و برخورداری از آگاهی‌های مختلف و حتی مهارت‌های زناشویی.»

از نگاه وی البته این پدیده فقط در جامعه ایرانی نیست و جهانی است و نسیمش به جامعه ایرانی هم وزیده است و در عرصه‌های مختلف پدیدار شده و به طور مشخص شاهد بی‌علاقگی دختران به ازدواج و ترجیح ادامه تحصیل هستیم.

تناسب خروجی کنش علمی و دانشگاهی با زندگی واقعی

اما آیا چنین روندی نمی‌تواند چالش‌های فردی برای دختران و چالش‌های اجتماعی برای جامعه به همراه باشد؟

سلمان وند در پاسخ به این سؤال اینگونه توضیح می‌دهد: «در سازوکار‌های کلان و سیاستگذاری کلی باید دید تحصیلات دانشگاهی زنان به چه سمت و سویی است و کسانی که خط‌مشی علمی جامعه زنان را تعیین و تعریف کنند، باید بدانند پرداختن به رشته‌هایی خاص می‌تواند موجب شود خروجی این رشته‌ها به بهبود سبک زندگی زنان و برانگیختن زنان به تشکیل خانواده کمک کند. در واقع باید دید خروجی این کنش علمی چه نسبتی با زندگی واقعی دارد، این در حالی است که خیلی وقت‌ها خروجی دانشگاه‌ها هیچ نسبتی با زندگی واقعی ندارد، بنابراین سیاستگذاری کلان علمی می‌تواند تأثیر بسزایی در تعریف و بازتعریف مسیر زندگی یک دختر ایرانی داشته باشد.»

از نگاه این جامعه‌شناس بی‌شک اگر وضعیت طوری رقم بخورد که دستیابی دختران ایرانی به استقلال مالی رکن هویت‌بخش شخصیت اجتماعی آنها را هموار کند، شاید اصلاً نخواهند تا ادامه تحصیل دهند چراکه غایت ادامه تحصیل برای آنها دستیابی به شغل و استقلال مالی است. 

وی تأکید می‌کند: «به نظر من باید امکانات مالی حداقلی و استقلال مالی برای جامعه دختران ما فراهم شود تا این اندازه به دنبال ادامه تحصیل نروند و دورنمایی هم برای شکل دادن به زندگی و ازدواج و مادر شدن داشته باشند، البته خوب است که ما در دانشگاه و تعداد دانشجو رکورد داریم و این جهش برق‌آسای تحصیلات در کشورمان موجب می‌شود نسل جوان و بالنده‌ای داشته باشیم، اما لازم است بدانیم دانشگاه بنگاه کتابخوانی نیست و باید محلی برای آموختن مهارت‌های شغلی باشد، باید دانشگاه‌های علمی و کاربردی و آموزش فنی و حرفه‌ای را تقویت کنیم.»

با تمام اینها واقعیت این است که دختران با تکیه بر انگیزه فرهنگی، اجتماعی و نمادین، تحصیل را راهی مؤثر برای منزلت اجتماعی می‌دانند، سن ازدواج بالاتر و جامعه مدرک‌گرا نیز روند آنها را تشویق می‌کند. 

از سوی دیگر پسران تحت فشار اقتصادی، مشوق مهارت‌محوری و سربازی، کمتر به دانشگاه علاقه نشان می‌دهند، ادراک ناکارآمدی نظام آموزش عالی نیز سرعت خروج آنها از مسیر دانشگاه را افزایش داده است. 

نتیجه این تمایز، ظهور وضعیت «فمینیزاسیون کنکور» و تغییر تدریجی در اساس خانواده، بازار کار و هنجار‌های اجتماعی است.

برچسب ها: زنان ، آموزش ، دانشگاه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار