کد خبر: 1309282
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۰
«قانون جنگل» بر مناسبات جهانی حکمرانی می‌کند
حقوق بین‌الملل را به موزه ببرید! در جهانی که قدرت، قانون را تعیین می‌کند، عدالت تنها یک واژه است. این جمله، تلخی حقیقتی را آشکار می‌کند که امروز در برابر چشمان ما رخ می‌دهد؛ جهانی که در آن حقوق بشر و قوانین بین‌المللی نه تنها نقض بلکه به ابزار‌هایی بدل می‌شوند تا منافع قدرتمندان را تضمین کنند
نیره ساری

جوان آنلاین: در جهانی که قدرت، قانون را تعیین می‌کند، عدالت تنها یک واژه است. این جمله، تلخی حقیقتی را آشکار می‌کند که امروز در برابر چشمان ما رخ می‌دهد؛ جهانی که در آن حقوق بشر و قوانین بین‌المللی نه تنها نقض بلکه به ابزار‌هایی بدل می‌شوند تا منافع قدرتمندان را تضمین کنند. مثال بارز این وضعیت، سرزمین فلسطین است که سال‌هاست زیر فشار یک رژیم اشغالگر و نسل‌کش قرار دارد؛ رژیمی که با حمایت بی‌دریغ امریکا و سکوت معنادار نهاد‌های بین‌المللی، حقوق ابتدایی انسانی را به سخره گرفته است. مناسبات جهان امروز نشان می‌دهد چگونه نظام بین‌الملل که زمانی قرار بود حافظ عدالت و انسانیت باشد، امروز در عمل گرفتار بازی‌های قدرت شده است. با نگاهی به عملکرد رژیم‌صهیونیستی، واکنش‌های سازمان ملل و نقش امریکا، روشن می‌شود که چرا در دنیای امروز، قانون جنگل جایگزین حقوق و قوانین بین‌المللی شده است. 

حقوق بین‌الملل و کنوانسیون‌های متعددی که در طول قرن‌ها شکل گرفته‌اند، با هدف تنظیم رفتار کشورها، حفظ صلح و امنیت جهانی و حمایت از حقوق بشر تدوین شده‌اند. قرارداد‌های ژنو، کنوانسیون منع نسل‌کشی، منشور سازمان ملل و معاهدات متعدد دیگر نماد‌هایی از این تلاش جهانی هستند، اما آیا این قوانین توانسته‌اند در عمل از مردم مظلوم و بی‌دفاع حفاظت کنند؟ واقعیت، تلخ‌تر از آن است که تصور می‌شود. سازمان ملل متحد که روزگاری امیدبخش‌ترین نهاد بین‌المللی بود، این روز‌ها بیشتر شبیه محفل قدرت‌های بزرگ شده است که منافع خود را بر مصالح جهانی ترجیح می‌دهند. حق وتوی پنج عضو دائم شورای امنیت، به ویژه امریکا، به ابزاری برای کارشکنی در مقابله با تجاوزات تبدیل شده است. این وضعیت به ویژه در بحران فلسطین به وضوح دیده می‌شود؛ جایی که رژیم سگ‌صفت صهیونیستی بار‌ها و بار‌ها قوانین بین‌المللی را نقض کرده است و حتی در برابر قطعنامه‌های سازمان ملل مقاومت می‌کند. 

«واقعیت تلخ فلسطین» نمونه عینی شکست حقوق بین‌الملل

نوار غزه، منطقه‌ای کوچک، اما نمادین از مقاومت و رنج مردمان فلسطین، تبدیل به یکی از بدترین مناطق بحران‌زده جهان شده است. محاصره طولانی‌مدت، حملات هوایی وحشیانه، بمباران مناطق مسکونی و زیرساخت‌های حیاتی، همه روزه جان هزاران انسان بی‌گناه را می‌گیرد. کودکان، زنان، سالمندان و بیمارانی که حق دارند در امنیت زندگی کنند، در معرض گرسنگی، تشنگی، بیماری و مرگ قرار دارند. طبق گزارش‌ها، بیش از ۹۰درصد مساحت غزه غیرقابل سکونت شده و دسترسی مردم به آب، غذا و دارو محدود یا غیرممکن شده است. این شرایط به وضوح مصداق نسل‌کشی و جنایت جنگی است که با سکوت جهانی و حمایت‌های نظامی و مالی امریکا ادامه دارد. 

«امریکا» حامی اصلی نقض حقوق بشر

امریکا در این معادله، نقشی تعیین‌کننده و دردناک است. به‌رغم ادعا‌های حقوق بشری و دموکراتیک، امریکا نه تنها رژیم‌صهیونیستی را به خاطر جنایاتش بازخواست نمی‌کند، بلکه با ارسال تسلیحات پیشرفته و حمایت‌های سیاسی گسترده، چراغ سبز این رژیم را برای ادامه اقدامات خشونت‌آمیز می‌دهد. حق وتوی امریکا در شورای امنیت، هرگونه اقدام قاطع علیه سگ وحشی صهیونیستی را ناکام می‌گذارد و این امر باعث جسارت بیشتر رژیم اشغالگر شده است. این حمایت بی‌قید و شرط، نه تنها حقوق فلسطینیان را نادیده می‌گیرد، بلکه مشروعیت و کارآمدی کل نظام حقوق بین‌الملل را به چالش می‌کشد. اگر قوانین بین‌المللی نتوانند مانع نقض حقوق انسانی در مواجهه با ابرقدرت‌ها شوند، چه تضمینی برای حفظ عدالت در دیگر نقاط جهان وجود دارد؟

«سازمان‌های بین‌المللی» نهاد‌های ناتوان یا دنباله‌رو قدرت‌ها؟

سازمان‌های حقوق بشری و نهاد‌های بین‌المللی که باید حافظ حقوق انسان‌ها باشند، در عمل با محدودیت‌ها، فشار‌ها و وابستگی‌های سیاسی مواجهند. کمیته‌های حقوق بشر، صلیب سرخ و یونیسف که در شرایط بحران غزه فعال هستند، هر روزه با موانع ورود کمک‌های انسانی روبه‌رو می‌شوند و گاه حتی مراکز توزیع کمک‌ها هدف حملات قرار می‌گیرند. این تناقض، از ضعف ساختاری این نهاد‌ها حکایت دارد که به دلیل نبود سازوکار‌های اجرایی قوی و وابستگی به کشور‌های قدرتمند، در مقابل نقض حقوق بشر عاجز مانده‌اند، در نتیجه مردم بی‌دفاع فلسطین نه تنها از جانب رژیم اشغالگر، بلکه از سوی جامعه بین‌الملل نیز رها شده‌اند. 

جنایات رژیم وحشی صهیونیستی در برابر چشم نهاد‌های رنگارنگ بین‌المللی، این سؤال را پررنگ‌تر کرده است که آیا حقوق بین‌الملل جز یک کتاب قطور روی طاقچه موزه‌ها و آرشیو‌های تاریخ است؟ آیا هنوز امیدی به عدالت جهانی وجود دارد یا همه چیز در بازی‌های قدرت و زراندوزی ابرقدرت‌ها به گروگان گرفته شده است؟

آنچه در نوار غزه رخ می‌دهد، فراتر از یک بحران انسانی است؛ این نمایش تلخ تحقیر و زخم عمیقی است بر چهره حقوق بشر. هزاران زن و کودک، مرد و پیر در سایه جنگ‌افزار‌های پیشرفته و محاصره بی‌رحمانه، روزگار می‌گذرانند. صدای نهاد‌های بین‌المللی که روزی منادی عدالت بودند، حالا به وزوزی ضعیف و بی‌اثر بدل شده است. قطعنامه‌ها و بیانیه‌ها یکی پس از دیگری صادر می‌شود، اما رژیم‌صهیونیستی همچنان به نقض قوانین بین‌المللی و حقوق انسانی ادامه می‌دهد، بی‌هیچ ترس و واهمه. نقض آشکار کنوانسیون‌های ژنو، ممانعت از ورود کمک‌های بشردوستانه، محاصره همه‌جانبه و بمباران مناطق مسکونی، همه اینها در سایه حمایت بی‌قید و شرط امریکا و سکوت معنادار بسیاری از کشور‌های قدرتمند صورت می‌گیرد. این رفتارها، پرسش‌های عمیقی درباره اعتبار و کارآمدی نهاد‌های بین‌المللی مطرح می‌کند. چگونه ممکن است نهاد‌هایی که بر پایه قوانین و معاهدات بنا شده‌اند، در برابر چنین جنایاتی ناتوان بمانند؟ چشم‌انداز جهانی که در آن قانون و عدالت به ابزار بازی‌های سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است، تصویر تلخ‌تری را از «جهان متمدن» به نمایش می‌گذارد. حقوق بین‌الملل که قرار بود پشتوانه‌ای برای حفظ کرامت انسانی و برقراری صلح باشد، به موزه‌ای بدل شده است که در آن تنها تاریخچه شکست بشریت به نمایش گذاشته می‌شود. 

این حقیقت تلخ، بیش از هر چیز ضرورت بازنگری در نظام بین‌الملل و نهاد‌های آن را به ما یادآوری می‌کند. وقتی ابزار‌های موجود برای حفاظت از حقوق بشر کارایی نداشته باشند، چه معنایی دارد که همچنان به همان سازوکار‌ها امید ببندیم؟ اگر قدرت‌های بزرگ بخواهند، می‌توانند هر قانونی را نادیده بگیرند و هر معاهده‌ای را بی‌اعتبار کنند. اینجاست که قانون جنگل بر مناسبات بین‌المللی حکمفرما و عدالت به فراموشی سپرده می‌شود. 

این وضعیت برای همه ما، فراتر از یک موضوع سیاسی یا حقوقی است؛ مسئله‌ای انسانی است. هزاران نفر در غزه و دیگر نقاط درگیر جنگ، روزانه با ترس، گرسنگی و فقدان حداقل امکانات زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند. سکوت و بی‌تفاوتی جامعه جهانی به معنای مشارکت در این جنایات است، به همین دلیل است که بسیاری معتقدند وقت آن رسیده که حقوق بین‌الملل را به موزه بسپاریم و به دنبال راه‌حل‌های جدید، مؤثر و انسانی برای برقراری عدالت و پایان دادن به این چرخه خشونت باشیم. این پرسش اساسی همچنان بی‌پاسخ است: آیا جامعه بین‌المللی حاضر است به جای سخنرانی‌های بی‌ثمر و اعلامیه‌های تکراری، قدم‌های عملی و قاطع برای حفاظت از انسانیت بردارد؟ یا باید شاهد تکرار این فاجعه‌ها و تسلیم‌شدن به «قانون جنگل» در عرصه جهانی باشیم؟

قانون جنگل حاکم بر دنیای امروز

با مرور این واقعیت‌ها، نمی‌توان انکار کرد که مناسبات جهانی امروز بیش از هر چیز به قانون جنگل شبیه است؛ جایی که قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی بر هر ارزش انسانی و قانونی ترجیح داده می‌شود. حقوق بشر و قوانین بین‌الملل، زمانی که با منافع ابرقدرت‌ها در تضاد قرار می‌گیرند، قربانی می‌شوند و عدالت به رؤیایی دست‌نیافتنی تبدیل می‌شود. نمونه فلسطین به وضوح نشان می‌دهد در جهان معاصر، جایگاه قانون بسیار شکننده و ناپایدار است و تا زمانی که نهاد‌های بین‌المللی مستقل و قدرتمند شکل نگیرند و قدرت‌های بزرگ به قواعد بازی احترام نگذارند، عدالت و حقوق بشر محکوم به شکست خواهند بود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار