کد خبر: 1302836
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
«حماس، تداوم مقاومت و چالش‌های پیش‌رو» در گفت‌وشنود با محمدحسین طا‌ها، کارشناس مسائل جبهه مقاومت
حماسه حماس جهانی و مداوم شده است جنبــــش حمـاس دارای دو شاخه‌است، شاخه سیاسی و شاخه نظامی. اگرچه اسرائیل در سال‌های اخیر حملات متعددی را علیه هر دو شاخه ترتیب داده، اما عمده ترورهایش متوجه شاخه سیاسی این جنبش بوده است. وقتی محمد ضیف به شهادت رسید، رژیم صهیونیستی مدعی شد: «حماس دیگر وجود خارجی نخواهد داشت!»، اما همان‌طور که شهید یحیی سنوار در پیام صریح و تاریخی خود اعلام کرد: «ده‌ها هزار محمد ضیف در صف مقاومت ایستاده‌اند...».
مریم صادقی‌پری

جوان آنلاین: حماس به‌عنوان یکی از محور‌های اصلی مقاومت فلسطین، طی سال‌های اخیر توانسته است جایگاه قابل توجهی در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی پیدا کند. به‌رغم فشار‌های گسترده و چالش‌های داخلی و خارجی، این گروه با پشتوانه مردمی و روحیه مقاومت، همچنان به‌عنوان بازیگری مهم در تحولات فلسطین باقی مانده است. گفت‌وگوی ما با محمدحسین طاها، کارشناس مسائل جبهه مقاومت، نگاهی دقیق‌تر به ماهیت نبرد میان حماس و رژیم صهیونیستی دارد، جایی که «میدان» بر «مذاکره» مقدم است و جنگ نامتقارن، دشمن تا بن دندان مسلح را سردرگم کرده است. امید آن که علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید. 

با توجه به شهادت برخی فرماندهان ارشد حماس، ساختار فرماندهی این گروه چریکی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس، دارای دو شاخه مشخص است: شاخه سیاسی و شاخه نظامی. اگرچه اسرائیل در سال‌های اخیر حملات متعددی را علیه هر دو شاخه ترتیب داده، اما عمده ترور‌های علنی، متوجه شاخه سیاسی بوده است. بسیاری از شهدای شاخص، همچون شهید اسماعیل هنیه، از چهره‌های سیاسی حماس بوده‌اند. با این حال در سال ۲۰۲۴م، یکی از فرماندهان برجسته شاخه نظامی حماس، به نام شهید محمد ضیف، از سوی ارتش اسرائیل ترور شد. رژیم صهیونیستی پس از این عملیات مدعی شد: «حماس دیگر وجود خارجی نخواهد داشت!». اما همان‌طور که یحیی سنوار در پیامی که میان رزمندگان منتشر شد، اعلام کرد: «ده‌ها هزار محمد ضیف در صف مقاومت ایستاده‌اند.»، این ادعا خیلی زود باطل شد. 

ساختار سازمانی حماس، بر اساس اتکا به افراد ساخته نشده است. این جنبش برخلاف بسیاری از گروه‌های سنتی، چنان طراحی شده که وابسته به شخص یا چهره‌ای خاص نباشد. حماس به دو وجه علنی و پنهان، تقسیم می‌شود. آنچه امروز در رسانه‌ها و برای عموم قابل مشاهده است، تنها بخش آشکار حماس است، اما در پس این ظاهر، جنبشی عمیق، شبکه‌ای منسجم و تشکیلاتی مخفی وجود دارد که اساس مقاومت را شکل داده و بخش مهمی از توان پایداری حماس، در دل همین ساختار پنهان نهفته است! همان‌طور که تجربه دفاع مقدس در ایران نشان داد، در دل بحران‌ها استعداد‌های بزرگ متولد می‌شوند. روزگاری کسی گمان نمی‌کرد از دل یک خبرنگار جوان، چون شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)، یک استراتژیست نظامی زاده شود، یا فردی، چون سردار قاسم سلیمانی، از جنوب شرق ایران تا فراتر از مرز‌ها پیش رود. در حماس نیز همین پدیده در حال تکرار است. حتماً در دل این جنگ، فرماندهان و نخبگان تازه‌ای در حال رشدند که نه‌تنها می‌توانند جای خالی فرماندهان شهید را پر کنند، بلکه حماس را از گذشته نیز نیرومندتر هدایت خواهند کرد. 

ارزیابی شما از تاکتیک‌های نظامی حماس، در دوره کنونی چیست؟

حماس در فاصله کوتاهی پس از آتش‌بس مرحله اول، توانست از دو بعد خود را بازسازی کند: یکی در حوزه نیروی انسانی که به سازماندهی منسجمی دست یافت و دیگری در بعد زیرساخت‌های میدانی، به‌ویژه جنگ تونلی. تونل‌ها در جنگ شهری و برای حماس، همانند حیاتی‌ترین تجهیزات عمل می‌کنند. خود رژیم صهیونیستی اذعان کرده تنها ۲۵درصد از تونل‌های حماس را تخریب کرده است! وقتی این رژیم عدد ۲۵ را مطرح می‌کند، به‌وضوح از وجود یک عدد ۱۰۰ مطلع است، یعنی تصویری کلی از حجم واقعی تونل‌ها در ذهن دارد. طبق ارزیابی‌ها، حماس نزدیک به ۵هزار کیلومتر تونل، در منطقه‌ای بسیار محدود ایجاد کرده است. بسیاری از این تونل‌ها، حتی پس از تخریب نیز به‌سرعت بازسازی شده و مجدداً وارد چرخه عملیاتی شده‌اند! دشمن حتی واژه «آسیب دیده» را به جای «منهدم شده» به کار می‌برد، چراکه تخریب کامل آنها عملاً ممکن نبوده است. اساس عملکرد حماس، نه تنها بر تجهیزات و ساختار، بلکه بر «فرهنگ مقاومت» استوار است. فرهنگی که در آن، «مرگ شرافتمندانه» بر «زندگی ذلیلانه» ترجیح دارد. این فرهنگ، روح حاکم بر رزمندگان مقاومت در غزه است. همان چیزی که باعث شده با وجود گذشت بیش از ۵۷۰روز از تهاجم بی‌امان دشمن و پشتیبانی همه‌جانبه شرکای بین‌المللی‌اش، نتوانند بر نوار غزه مسلط شوند. 

حتی اگر همین امروز پایان نبرد اعلام شود، آنچه مقاومت به دست آورده، تنها «زنده ماندن» نیست، بلکه اثبات یک اصل تاریخی است: هیچ نیروی اشغالگری نمی‌تواند ملتی را که به آرمان خود ایمان دارد، شکست دهد. با نگاهی به روند جنگ اخیر در غزه، می‌توان گفت رژیم صهیونیستی در این جنگ شکست خورده است! رژیمی که با میلیارد‌ها دلار سرمایه، حمایت گسترده متحدان جهانی، هزاران فروند موشک و پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی وارد میدان شد، اکنون پس از ماه‌ها نبرد و صرف هزینه‌های گزاف، نتوانسته حتی یک گروه مقاومت را شکست دهد. اگر ارتشی نتواند در برابر گروهی چریکی و مقاومت محلی پیروز شود، دیگر نمی‌توان برای آن ارتش کارایی عملیاتی مؤثری قائل بود. اسرائیل که خود را دشمن شماره‌یک جمهوری اسلامی ایران می‌دانست، امروز هم به خود و هم به جهان اثبات کرد، وقتی از عهده یک گروه برنمی‌آید، قطعاً در برابر کشوری مانند ایران نیز حرفی برای گفتن نخواهد داشت. در واقع در ساعت اول نبرد با ایران از میدان خارج خواهد شد. 

آیا رژیم اسرائیل، توان بیرون کردن ۲ میلیون فلسطینی از نوار غزه را دارد؟

یکی از اهدافی که اسرائیل از ابتدای جنگ دنبال می‌کرد، تخلیه کامل غزه بود، هدفی که بار‌ها در رسانه‌هایشان اعلام شده است. آنها می‌خواستند مردم غزه، یا به مصر یا به اردن کوچ کنند. اما آیا واقعاً اسرائیل، توانایی بیرون راندن ۲ میلیون نفر را دارد؟ امروز اسرائیل با کانالیزه‌کردن حملات به شمال غزه، مردم را مجبور کرده به جنوب پناه ببرند و با افزایش فشار و رنج در آنجا، نارضایتی را بیشتر کند تا شاید مردم را به مهاجرت دائم ترغیب نماید. به گفته برخی کارشناسان سیاسی مانند جوزف هیتلر، اسرائیل با جنایت‌هایش باعث تقویت روحیه مردم در غزه شده است. او معتقد است، اگر این همه خون ریخته نشده بود، شاید فضا به سمت مصالحه سیاسی می‌رفت، اما حالا که مردم این‌چنین هزینه داده‌اند، حاضر نیستند از خاک‌شان دل بکنند، حتی اگر ویران شود! به عقیده او، اسرائیل با کمک برخی دولت‌های هم‌پیمانش، تلاش دارد کوچ اجباری را عملی کند، اما خواست خداوند چیز دیگری است و آن‌چنان‌که پیداست، این نقشه به نتیجه نخواهد رسید. 

نظر شما درباره این انگاره که حماس ابتکار عمل را از دست داده، چیست؟

در مورد ابتکار عمل حماس، می‌توان گفت هنوز از بین نرفته است. یکی از تاکتیک‌های اصلی آنها در جنگ شهری، استفاده از تونل‌هاست. برای مثال در جریان تبادل اسرا، حماس با وجود محاصره دورادور و کامل، با خودرو‌های صفر کیلومتر اسرا را مبادله کرد! این حرکت حامل پیام مهمی بود: هنوز بخش‌هایی از توان و تحرک حماس از دید اسرائیل پنهان مانده و این خود دلیلی بر ادامه قدرت مقاومت است. 

در کنار جنگ نظامی، یک جنگ شناختی نیز علیه مردم غزه در جریان است. رژیم صهیونیستی با همراهی رسانه‌های جهانی تلاش می‌کند تا مردم را به این باور برساند، همه‌چیز از دست رفته، خانواده‌ها کشته شده‌اند، زیرساخت‌ها نابود شده و آینده‌ای وجود ندارد. آنها با القای این ذهنیت، می‌خواهند روحیه مردم را در هم بشکنند. اما برخلاف این تبلیغات، فرماندهان مقاومت در نزدیک‌ترین خطوط نبرد حضور دارند و در کنار مردم مبارزه می‌کنند. وقتی شهید ابوعبیده، سخنگوی نظامی حماس، در میان چادر‌های آوارگان هدف بمباران قرار گرفت و به شهادت رسید، یا وقتی شهید سنوار تا آخرین قطره خون خود مجاهدت کرد و در مقدم‌ترین خط درگیری حضور داشت، این خود نشانه‌ای روشن از ایستادگی واقعی و فداکاری فرماندهان مقاومت بود، واقعیتی که به مردم غزه روحیه می‌بخشد تا همچنان پایدار بمانند. این نکته را باید روشن کنیم: امروز حقیقت با خون شهدا، در حال شناساندن خود است. هر لحظه‌ای که از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه می‌گذرد، چهره پلید و خونخوار اسرائیل برای جهانیان آشکارتر می‌شود. در گذشته، فقط مردم غزه بودند که در دفاع از حق خود، گام‌های کوچکی برمی‌داشتند، اما امروز می‌بینید دانشجویان در دانشگاه‌های اروپا و امریکا نیز به میدان آمده‌اند. این موج، حالا به دولتمردان آن کشور‌ها رسیده است. حتی در مدارس هم زمزمه‌هایی آغاز شده که باید حمایت از اسرائیل را متوقف کرد! این به فضل خدا، نتیجه خون مظلوم است. 

در فرهنگ مقاومت، چه کشته شوی و چه دشمن را از پای درآوری، تو پیروز میدان هستی. به صاحب اصلی فرهنگ مقاومت نگاه کنیم: حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع). ایشان در برابر دشمنی قرار گرفت که از نظر تعداد نیرو و تجهیزات، قابل قیاس با یاران اندک حضرت نبود. اما امام با مقاومت، روشنگری و جهاد تبیین، دشمن را از درون شکست داد. هرچند ظاهراً میدان را باخت، اما حقیقت آن است که بیش از ۱۴۰۰ سال است، مکتبش زنده و پویاست. حماس نیز واقعاً چنین است. آنها فقط به تجهیزات اکتفا نکرده‌اند، بلکه تلاش کرده‌اند روحیه مقاومت را زنده نگه دارند. البته باید توجه داشت، حماس تنها یکی از گروه‌های جبهه مقاومت است. تمام ظرفیت مقاومت، هنوز به میدان نیامده است. اگر گروهی مانند حماس توانسته بیش از ۵۷۰ روز، رژیم اشغالگر را با تمام جنایات و حمایت‌های جهانی‌اش زمین‌گیر کند، این نشان از عمق قدرت جبهه مقاومت دارد. وقتی نفس اسرائیل گرفته شود، ممکن است گروه‌های جدیدی از دل مقاومت سر برآورند. امروز در غزه، اگر یک جوان تیر می‌خورد و به زمین می‌افتد، بلافاصله جوان دیگری سلاح او را برمی‌دارد و مقاومت می‌کند. تا دیروز، تنها ما شیعیان از مقاومت می‌گفتیم. اما اکنون جهان به زبان آمده و اعتراف می‌کند، حماس توانسته مقاومت را حفظ کند و آن را به جهانیان بشناساند. 

آیا می‌توان گفت که جنگ چریکی، به برگ برنده اصلی مقاومت در برابر ماشین جنگی اسرائیل تبدیل شده است؟

بله. یکی از مهم‌ترین برگ‌های برنده مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، نبرد چریکی است. اسرائیل بار‌ها نشان داده، در مقابله با این نوع جنگ ناتوان و ناموفق است. همین مسئله باعث شده، تا نتواند غزه را به‌طور کامل تحت کنترل خود درآورد. شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی (ره)، در سخنرانی معروف خود خطاب به ترامپ گفت: «شما می‌دانید در میدان نبرد، دست برتر با کیست، از اربابان‌تان بپرسید!» این جمله نشان‌دهنده آگاهی دشمن، از توانمندی جبهه مقاومت است. دشمن، اگرچه نقاط ضعف ما را هم می‌شناسد، اما به‌خوبی می‌داند در صورت گسترش درگیری به سطحی وسیع، معادلات منطقه‌ای دگرگون خواهد شد. مقاومت، اگرچه ممکن است از نظر امکانات ظاهری در سطح پایین‌تری باشد، اما از نظر عمق، چنان استوار و تأثیرگذار است که لرزه بر اندام دشمن می‌اندازد. جبهه مقاومت صرفاً حماس نیست، بلکه یک جبهه وسیع و چندلایه است. روش این جبهه، جنگ چریکی است. در این نوع جنگ، دشمن به‌خوبی آگاه است که ورود به نبرد زمینی، هزینه‌های سنگینی برای او به همراه خواهد داشت. وقتی از رژیم صهیونیستی سخن می‌گوییم، باید حامیان آن را نیز مدنظر داشته باشیم: انگلستان، امارات، مصر، عربستان، یونان، ترکیه، آذربایجان و امریکا. با وجود این پشتوانه‌ها، همین رژیم در جنگ‌های جنوب لبنان یا مناطق جنگلی شمال، حتی با پیشروی ۱۰۰ متری، ده‌ها کشته و زخمی داد و ناچار به عقب‌نشینی شد. آنها می‌دانند، ورود به درگیری مستقیم، چه تبعاتی برایشان خواهد داشت. 

خاطره‌ای هم از شهید سپهبد سلیمانی دارم. از ایشان پرسیدم: چرا لباس نظامی نمی‌پوشید. پاسخ دادند: «نیازی به لباس نیست، ما فراتر از این حرف‌ها هستیم...». واقعاً هم چنین بود. امروز در عرصه جنگ، حملات اسرائیل هنوز در موقعیتی نیست که جمهوری اسلامی یا کل جبهه مقاومت، بخواهند با تمام ظرفیت وارد میدان شوند. فعلاً همین حماس، برای اسرائیل کافی است. دقیقاً در زمانی که اسرائیل تصور می‌کند مقاومت در حال فروپاشی است، گروهی تازه‌نفس وارد میدان می‌شوند. اکنون انصارالله با قدرت وارد عمل شده و شریان‌های دریایی رژیم صهیونیستی را تحت‌فشار قرار داده است. آنها حتی هشدار می‌دهند، اگر در فرودگاهی پروازی انجام شود، آن را هدف قرار خواهند داد. این یعنی اسرائیل وارد جنگی شده که ابعاد آن فراتر از تصورات اوست. جنگی که فقط نظامی نیست، بلکه اقتصادی، دریایی و روانی نیز هست. ممکن است در روز‌های آینده، گروهی دیگر از نقطه‌ای دیگر وارد میدان شوند و ضربه‌ای تازه وارد کند. امروز روحیه رزمندگان مقاومت، بسیار بالاست. شما اشاره کردید جمعیت غزه، حدود ۲ میلیون نفر است. طبیعی است که در هر جامعه‌ای، درصدی از نارضایتی وجود داشته باشد، اما حتی اگر ۵ درصد از مردم منتقد باشند، اکثریت مردم غزه روحیه‌ای مقاوم، آگاه و امیدوار دارند. امروز وقتی سخن از مذاکره به میان می‌آید، رهبران حماس به‌صراحت اعلام می‌کنند: اگر دشمن مواضع ما را بپذیرد، گفت‌و‌گو می‌کنیم، وگرنه وارد مذاکره سیاسی نخواهیم شد. آنها معتقدند بهترین راه، راه میدان است، نه میز مذاکره. 

حماس در آینده فلسطین، برای خود چه جایگاهی قائل است؟

این سؤال مهمی است. دشمن تلاش دارد تا القا کند، حماس دیگر تمام شده و باید یک حکومت خودگردان جدید، تحت حمایت امریکا یا اسرائیل شکل بگیرد. این دقیقاً شبیه همان چیزی است که در دوران دفاع مقدس ما هم مطرح می‌کردند. می‌گفتند: کشور باید تجزیه شود، کرد‌ها جدا شوند، ترک‌ها جدا شوند، فارس‌ها جدا شوند و کشور چندپاره شود. اما خواست خدا چیز دیگری بود. دشمنان ایران، اکنون نیز چنین افکاری در سر دارند. اگر کسی در روز‌های اول انقلاب اسلامی، به شما می‌گفت این نهال غرس شده از سوی امام خمینی، روزی به درختی تنومند تبدیل خواهد شد که از آن بذر‌هایی در سراسر منطقه کاشته می‌شود، شاید باور نمی‌کردید! اما امروز می‌بینید جمهوری اسلامی ایران، یکی از قدرت‌های اصلی منطقه است. کشوری که در تحولات منطقه‌ای نقش دارد و نظرش برای دیگر کشور‌ها مهم است، حتی در بحران‌هایی مانند درگیری میان پاکستان و هند. 

نسبت به اظهارات اخیر ابومرزوق در مورد «پشیمانی از جنگ»، چه موضعی دارید؟

در مورد اظهارات اخیر ابومرزوق و پشیمانی از جنگ هم، باید بگویم این صرفاً نظر شخصی ایشان است و نباید آن را به کل حماس تعمیم داد. حماس، همان کسانی هستند که در میدان در حال جنگ‌اند. اگر این افراد واقعاً نمی‌خواستند بجنگند، چطور ممکن بود بدون امکانات، بیش از ۵۷۰روز مقاومت کنند؟ ارتش یک کشور رسمی مثل سوریه، در برابر دشمن، ۱۱ روز بیشتر دوام نیاورد، اما حماس همچنان ایستاده است! این نشان می‌دهد بدنه واقعی حماس، نه‌تنها پشیمان نیست، بلکه با عزم و اراده در میدان حضور دارد. 

نباید فراموش کنیم دشمن هرجا بتواند، به‌دنبال بهانه و دستاویزی برای ضربه زدن است. گاهی با ایجاد فشار اقتصادی، مردم را تحت‌فشار قرار می‌دهد تا آنها را به خیابان بکشاند، گاهی نیز با پاشیدن پول و تطمیع، سعی می‌کند افکار عمومی را به سمتی که می‌خواهد سوق دهد. در این میان، خواص نیز مستثنی نیستند. امام خمینی می‌فرمایند: «در زمان جنگ وقتی فرمان عملیات صادر می‌کردیم، برخی فرماندهان مخالفت می‌کردند، اما وقتی بیشتر دقت می‌کردیم، می‌دیدیم این مخالفت‌ها ریشه در دلبستگی‌های دنیوی دارد...». این یعنی باید همیشه مراقب بود. در مورد حماس، به نظر من کفه‌سنگین ترازو، بیشتر به سمت مکتب شهداست، مکتب شهید ضیف، شهید سنوار، شهید ابوعبیده. این شهدا هستند که خط اصلی مقاومت را ترسیم کرده‌اند. بنابراین، خود روح مقاومت و انگیزه‌ای که در دل مردم غزه وجود دارد، بزرگ‌ترین پشتوانه حماس برای ادامه مسیر است؛ و کلام آخر؟

امروز موضوع حمایت از حماس و در نگاه کلی‌تر ملت مظلوم فلسطین، به یک مطالبه بین‌المللی تبدیل شده است. این موضوع، خود جای بحث زیادی دارد. تا دیروز مسأله فلسطین یک دغدغه بود، اما نه در سطح جهانی. اسرائیل با پروژه‌هایی مانند پیمان ابراهیم، می‌خواست موضوع فلسطین را به یک مسئله داخلی تقلیل دهد، چیزی شبیه به دعوای حقوقی بین چند مالک که املاک‌شان را فروخته‌اند و حالا دچار مشکل شده‌اند! هدف اصلی این بود، مسأله فلسطین را از یک موضوع مقدس و اسلامی به یک موضوع عادی و روزمره تقلیل دهند، ابتدا با جلوه دادن آن به‌عنوان یک مسئله مهم، سپس عادی‌سازی و در ادامه تنفرزایی. اما پس از عملیات «طوفان‌الاقصی»، همه چیز تغییر کرد. در ابتدا همه منتظر بودند، جنگ غزه در عرض یک هفته تمام شود. شاید حتی خود غزه‌ای‌ها هم، فکر نمی‌کردند مقاومت بتواند چنین تأثیری بگذارد. اما وقتی دیدند در برابر رژیمی با آن همه تجهیزات و فناوری، با حداقل امکانات ایستادگی می‌شود، معادلات عوض شد. تجهیزات دو طرف اصلاً قابل مقایسه نیستند، اما با این حال، مقاومت توانست ضربات سنگینی به دشمن وارد کند. عمق جنایاتی که رژیم صهیونیستی مرتکب شد از بمباران بیمارستان‌ها، مدارس، زنان و کودکان گرفته تا هدف قرار دادن غیرنظامیان، چشم جهانیان را باز کرد. سؤال اینجاست که مدعیان حقوق بشر در این لحظات کجا بودند؟

امروز مسأله فلسطین دیگر فقط مسئله‌اسلام نیست، بلکه به مسأله بشریت تبدیل شده است. امریکایی‌ها باید از خود بپرسند، این روند به کجا خواهد انجامید؟ ما سال‌ها تلاش کردیم جوان ایرانی بفهمد چفیه یعنی چه، اما امروز در اروپا و غرب، چفیه به نماد مقاومت تبدیل شده است، بسیاری از دانشجویان و جوانان آن را بر دوش می‌اندازند. اکنون فرهنگ مقاومت، به تمام دنیا تسری یافته است.

برچسب ها: حماس ، مقاومت ، فلسطین
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار