جوان آنلاین: با رشد سبک زندگی مدرن و هجوم کالاهای خارجی، حضور صنایعدستی ایرانی در زندگی مردم روزبهروز کمرنگتر شده است. بسیاری از این هنرها را مختص ویترینها و موزهها میدانند، نه چیزی برای استفاده روزمره، این در حالی است که صنایعدستی، برخلاف تصور عمومی میتواند در همه بخشهای زندگی ما از لباس و ظرف گرفته تا دکوراسیون، ابزار کار و حتی وسایل دیجیتال حضوری زنده، کاربردی و دلنشین داشته باشد. در ادامه بررسی میکنیم که این حضور چگونه ممکن است و چه نمونههایی از آن در ایران امروز جریان دارد.
آشپزخانه، سفره و ظروف مصرفی: یکی از ملموسترین حوزههایی که صنایعدستی میتواند در آن نقش داشته باشد، وسایل آشپزخانه و ظروف مصرفی است. برای مثال، سفالهای لعابدار لالجین یا میبد، نهتنها زیبایی خاصی به سفرههای ایرانی میدهند، بلکه بهدلیل خاصیت طبیعی خود، برای نگهداری غذا نیز سالمتر از ظروف پلاستیکی یا فلزیاند. امروزه بسیاری از کارگاههای مدرن سفالگری، محصولاتی با قابلیت استفاده در مایکروویو و ماشین ظرفشویی تولید میکنند؛ اتفاقی که نشان میدهد سفال سنتی میتواند با سبک زندگی مدرن همزیستی داشته باشد. همچنین استفاده از سینیهای خاتمکاری، تختههای معرقکاری شده برای برش یا پذیرایی و پارچههای قلمکار بهعنوان رومیزی، پیشبند و دستگیره، نه فقط زیبایی، بلکه هویت فرهنگی به آشپزخانه و سفره میدهد. طبق آمار وزارت میراث فرهنگی در سال ۱۴۰۱، بیش از ۳۵درصد از صادرات صنایعدستی ایران مربوط به ظروف سفالی و چوبی بوده است که بخش عمدهای از آنها برای استفاده روزمره طراحی شدهاند، نه صرفاً تزئین.
پوشاک، مد و البسه کاربردی: صنایعدستی فقط در ویترین نیست، میتواند بخشی از پوشش روزمره ما باشد. پارچههای ترمه یزد، زریبافی کاشان، سوزندوزی بلوچ و چاپ قلمکار اصفهان، همگی این ظرفیت را دارند که در طراحی مانتو، شال، کت، کیف و حتی کفش وارد شوند. بسیاری از برندهای مد ایرانی از این ظرفیت استفاده کردهاند؛ برای نمونه، سوزندوزیهای محلی بلوچستان در طراحی مانتوهای شهری، نهتنها بازار داخلی بلکه ورود محدودی به قطر و ترکیه نیز داشتهاند. این لباسها، علاوه بر زیبایی بصری، نوعی هویت فرهنگی را منتقل میکنند که پوشاک خارجی فاقد آن است.
دکوراسیون خانه و روشنایی: خانههایی با دکوراسیون ایرانی صرفاً به فرش دستباف خلاصه نمیشوند. لوسترهای چوبی منبتکاری شده، چراغهای رومیزی با پایههای قلمزنی شده، آباژورهای سرامیکی با لعاب لاجوردی و آیینههای خاتمکاری میتوانند جایگزینی چشمنواز برای وسایل وارداتی بیهویت باشند. همچنین گرهچینی چوبی، کاشیهای هفترنگ یا پنجرههایی با شیشههای رنگی میتوانند به شکل عملی و نه صرفاً تزئینی در خانه استفاده شوند.
ابزار تحریر، لوازم اداری و تحصیلی: دفتر کار یا مدرسه نیز میتواند فضای خوبی برای ورود صنایع دستی باشد. جامدادیهای چرمی دستدوز با تذهیب، جاخودکاریها و قلمدانهای خاتمکاری یا منبت، دفترهایی با جلد ترمه یا پارچه قلمکار و حتی میز تحریر معرقکاری شده، همه نمونههایی از کاربرد هنر سنتی در ابزارهای روزمرهاند. در یکی از مدارس کاشان، از سال ۱۴۰۱ مجموعهای از لوازمالتحریر سنتی برای دانشآموزان کلاس اول تهیه شد که نتایج نشان داد علاقهمندی آنها به فرهنگ بومی تا ۳۲ درصد افزایش یافت.
اسباببازی، سرگرمی و محصولات کودکانه: کودکان اگر از ابتدا با فرهنگ بومی و نمادهای سنتی آشنا شوند، در آینده بیشتر به آن احساس تعلق خواهند داشت. عروسکهای پارچهای با لباسهای محلی، بازیهای چوبی با نقوش کاشیکاری، پازلهایی با تصاویر گرهچینی، یا حتی کتابهای رنگآمیزی با نقوش تذهیب میتوانند جایگزینی جذاب برای محصولات کارتونی وارداتی باشند. در سال ۱۳۹۸ پروژهای با عنوان «بازی با هویت» ازسوی یونیسف و چند کارگاه صنایعدستی در تهران اجرا شد که هدف آن تولید اسباببازیهای سنتی بود. بررسیها نشان داد این بازیها موجب افزایش حس تعلق فرهنگی در کودکان چهار تا هفت سال شدهاند. همچنین، مطالعهای دانشگاهی در سال ۱۳۹۹ نشان داد که استفاده از عروسکهای سنتی در مهدکودکها، علاقه کودکان به پوشاک محلی را تا ۵۴ درصد افزایش داده است.
وسایل شخصی و روزمره: کاربرد صنایعدستی تنها به خانه یا لباس محدود نمیشود، بلکه میتواند در لوازم شخصی و حتی دیجیتال نیز دیده شود. قاب موبایلهای چرمی با نگارگری سنتی، ساعتهای مچی با بند ترمه یا صفحه خاتم، عینکهایی با دستهچوبی منبتکاری شده و کیفهای لپتاپ با سوزندوزی بلوچ، همگی نمونههایی هستند که تلفیق هنر با فناوری را ممکن کردهاند. برخی برندها با تولید ساعتهای مچی با صفحات منقوش به کاشیکاری ایرانی موفق شدهاند در بازار جوانان جایگاه خوبی بهدست آورند.
کاربرد صنایعدستی در فضاهای عمومی و شهری: یکی دیگر از عرصههایی که صنایع دستی میتواند در آن نقشی کاربردی و تأثیرگذار ایفا کند، فضاهای عمومی مانند کافهها، رستورانها، هتلها، فضاهای فرهنگی، کتابخانهها و حتی مبلمان شهری است. حضور این هنرها در مکانهای عمومی، نهتنها به زیباسازی محیط کمک میکند، بلکه نوعی آموزش ناخودآگاه فرهنگی به شهروندان نیز بههمراه دارد. علاوه بر فضاهای داخلی، صنایع دستی قابلیت حضور در فضای باز و شهری را نیز دارد. نیمکتهای معرقکاری شده، سایبانهایی با نقوش سنتی، دیوارنگارههای سرامیکی با طرحهای شاهنامه یا نقاشی قهوهخانهای و حتی ایستگاههای اتوبوس طراحی شده با تذهیب، همه میتوانند بخشی از مبلمان شهری هویتدار باشند. در پروژه «شهر ایرانی» در منطقه ۱۲ تهران، بخشی از پیادهراه بابهمایون با گلدانهای سفالی، چراغهای فلزی قلمزنیشده و المانهای گرهچینی بازطراحی شد که بازخورد مثبت شهروندان را به همراه داشت.