کد خبر: 1302041
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۰۰
سلسله گزارش‌های «جوان» درباره مسائل کارگری – ۱۰
کارخانه محیط هم‌افزایی است نه میدان تضاد طبقاتی رهبر حکیم انقلاب، ۲۰ اردیبهشت‌ماه همزمان با میلاد با سعادت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) و در سالی که با عنوان «سرمایه‌گذاری برای تولید» مزین شده است، در دیداری صمیمانه با کارگران به بیان نکاتی کلیدی و راهبردی درباره مسائل کار و تولید پرداختند. ایشان با تأکید بر نقش بنیادین کارگران در پیشرفت کشور، کار را دارای ارزشی والا دانسته و کارگر را ستون استوار اقتصاد ملی معرفی کردند. در این بیانات الهام‌بخش، محور‌هایی مهم همچون ارزش‌گذاری کار و کارگر، تأمین امنیت شغلی، جلوگیری از تعطیلی کارخانه‌ها، امنیت شغلی کارآفرین، مهارت افزایی کارگران، ایمنی کارگر، حمایت از تولید داخلی، مشارکت کارگران در سود تولید، تأمین مسکن کارگری، تقویت فرهنگ محیط کار و توجه به تنوع نیروی کار با نگاهی آینده‌نگر و دقیق مورد تأکید قرار گرفتند؛ مسائلی که می‌توانند نقشه راهی مؤثر برای تحکیم پیوند میان تولید و معیشت باشند. در سلسله گزارش‌های پیش‌رو، هر یک از این محور‌ها به‌صورت جداگانه واکاوی و تلاش شده است ابعاد گوناگون آنها روشن و پیشنهاد‌هایی کاربردی برای سیاستگذاران، کارفرمایان و بدنه کارگری کشور ارائه شود. دهمین گزارش به تقویت فرهنگ محیط کار می‌پردازد.
آذر احمدی‌لر

جوان آنلاین: کار فقط «جسم» نمی‌خواهد «انگیزه» هم می‌خواهد. در چرخه تولید و خدمات، مهم‌تر از پول و ابزار، آدم‌ها هستند؛ آدم‌هایی با شأن، احساس، انگیزه و کرامت. وقتی کارگر و کارفرما فقط «نقش» ببینند و نه «رابطه»، وقتی سازمان به جای همدلی، از ترس و بدبینی تغذیه کند، دیگر نه بهره‌وری می‌ماند، نه انگیزه و نه اعتماد. در برخی محیط‌های کاری کشور، رابطه‌ها به جای مشارکت، به معامله‌ای بی‌روح تبدیل شده‌اند. گاهی کارگر احساس می‌کند شنیده نمی‌شود و کارفرما نگران است اعتمادش به خطا رود، اما این بن‌بست نیست، ماجرای فرهنگ محیط کار، هنوز به آخر نرسیده است. اسلام بر خلاف فلسفه‌هایی که تضاد را اساس کار می‌دانند، محیط کار را فضای هم‌افزایی می‌داند؛ جای همکاری، نه رقابت مخرب. این نگاه الهام‌بخش می‌تواند دوباره روح امید را به محیط‌های کاری ما بازگرداند. 
 
 فرهنگ کار: ناپیدا، اما مؤثر
در هر سازمان، صنعتی یا اداره‌ای، چیزی هست که با چشم دیده نمی‌شود، اما همه از نبودنش رنج می‌برند؛ فرهنگ. فرهنگ کار، تنها مجموعه‌ای از رفتار‌های فردی نیست، بلکه روح حاکم بر روابط شغلی است. همان فضایی که تعیین می‌کند آدم‌ها چطور با هم کار کنند، چطور با هم اختلاف داشته باشند، چطور خسته نشوند و چطور پیشرفت کنند. متأسفانه در بسیاری از محیط‌های کاری کشورمان هنوز فرهنگ به عنوان یک سرمایه بی‌قیمت جدی گرفته نشده است. سازمان‌ها ماشین‌وار، نیروی انسانی را استخدام می‌کنند، قرارداد می‌بندند و می‌خواهند نتیجه بگیرند، اما فراموش می‌کنند که کارگر یا کارمند، تنها با ابزار‌ها کار نمی‌کند با احساس امنیت، حس مفید بودن و رابطه‌ای انسانی‌تر است که کار به بهره‌وری می‌رسد. کافی است چرخی در یک کارخانه، اداره یا شرکت بزنید. از نخستین برخورد‌ها تا نحوه مدیریت زمان، فضای گفت‌و‌گو، اعتماد یا بی‌اعتمادی بین همکاران، سطح انگیزه‌ها و حتی چگونگی ترک کار، همه از فرهنگی سخن می‌گویند که یا ساخته شده یا فروپاشیده است. فرهنگ کاری اگر درست چیده نشود، به مرور سازمان را از درون فرسوده می‌کند حتی اگر ظاهراً همه چیز بر وفق ضوابط اداری باشد. 

 محیطی که خسته می‌کند نه زنده
محیط کار، اگر محیط بالندگی نباشد، تبدیل به محیط فرسایش می‌شود و این همان‌جاست که بحران آغاز می‌شود. کارگری که صبح را با بی‌میلی آغاز کند، مدیری که از گفت‌وگوی صریح فرار کند، همکارانی که از موفقیت یکدیگر شاد نمی‌شوند، نشان‌دهنده چیزی فراتر از خستگی جسم‌اند. اینها نشانه‌های یک محیط بیمار است. در سال‌های اخیر، در پی فشار‌های اقتصادی، گرانی، نوسانات ارز و حتی بحران کرونا، بسیاری از کارفرمایان و کارگران تحت فشار بوده‌اند. این طبیعی است، اما آنچه غیرطبیعی است، بی‌تفاوتی نسبت به فرهنگ کار است؛ انگار فرهنگ، دغدغه لوکس روز‌های خوب است، نه الزام بقای روز‌های سخت. در حالی‌که حقیقت برعکس است: فرهنگ محیط کار، درست در روز‌های سخت معنا پیدا می‌کند. همدلی میان کارگر و کارفرما، احترام متقابل، گفت‌وگوی بدون هراس و احساس دیده شدن، تنها راهی است که سازمان‌ها در روز‌های دشوار بتوانند بایستند. اگر کارکنان حس کنند صرفاً ابزارند، اگر کارفرما تنها نگران راندمان باشد، نتیجه‌اش ترک کار بی‌صدا، مهاجرت خاموش و سقوط وفاداری سازمانی است. فرهنگ سالم، تنها با شعار به دست نمی‌آید باید آن را زندگی کرد، از بالا تا پایین سازمان. باید مدیران، احترام به نیرو‌ها را تمرین کنند. باید کارکنان، مسئولیت را ارزش بدانند. اصلاح از همین جا آغاز می‌شود. 

 راه‌های بازسازی: از اعتماد تا شراکت
فرهنگ محیط کار، مثل یک زمین زراعی است. اگر رهایش کنی، علف‌های هرز رویش را می‌گیرند و اگر به آن برسی، می‌توانی بهترین محصول‌ها را در آن برداشت کنی. پس سؤال اساسی این است: چطور می‌توان محیط کار را دوباره ساخت؟
۱. با بازسازی اعتماد
اعتماد، ستون اصلی فرهنگ محیط کار است. نه فقط اعتماد کارکنان به مدیران، بلکه برعکس. مدیری که هر تصمیم کارمند را با تردید نگاه کند بی‌آن‌که فرصت توضیح دهد، در حقیقت امنیت روانی را از تیم خود می‌گیرد و از آن‌سو، کارگری که بدون احساس مسئولیت، فقط برای بستن ماه حقوق کار می‌کند، نشان می‌دهد اعتماد او هم از بین رفته است. برای بازگرداندن این اعتماد، باید فضای گفت‌و‌گو باز شود. جلسات شنیدن دغدغه‌های نیروی انسانی بدون سانسور و با پاسخگویی باید به فرهنگ سازمانی تبدیل شود. 
۲. با تعریف شراکت نه فقط استخدام
در نگاه اسلامی، رابطه میان کارفرما و کارگر، فقط یک معامله مالی نیست، بلکه نوعی مشارکت در تحقق خیر عمومی است. هرکدام به نوبه خود مسئولند. این شراکت باید در آیین‌نامه‌ها، پاداش‌ها و ساختار سازمانی هم دیده شود. وقتی کارکنان سود شرکت را در سود خود ببینند، کار را کار خود خواهند دانست. 
۳. با آموزش فرهنگ نه فقط مهارت
بسیاری از مدیران با ذهن فنی رشد کرده‌اند نه با ذهن انسانی. آموزش‌های فنی لازم‌اند، اما کافی نیستند. کارخانه‌ای که فقط تولید کند و انسان نسازد به‌زودی فروخواهد ریخت. لازم است آموزش فرهنگ کار، گفت‌و‌گو، احترام متقابل، مسئولیت‌پذیری و ادب حرفه‌ای در تمام سطوح سازمان جدی گرفته شود. 

 بازگشت به نگاه اسلامی در محیط کار
در اندیشه اسلامی، کار نه تنها عبادت است، بلکه رابطه کارفرما و کارگر نیز بر پایه انصاف، امانتداری و کرامت تعریف شده است. اسلام در برابر نگاه‌های ایدئولوژیک مدرن که «محیط کار را میدان تضاد طبقاتی» می‌دانند، الگوی همدلی و همراهی را ارائه می‌دهد. «محیط کار باید محل ائتلاف باشد نه میدان جنگ.» 
نگاه اسلامی به محیط کار ۳ ویژگی دارد:
 تکریم نیروی انسانی: انسان صرف‌نظر از موقعیت شغلی‌اش محترم است. 
 توازن در مسئولیت: کارگر وظیفه دارد کار را با وجدان انجام دهد و کارفرما وظیفه دارد حق او را به‌موقع و با عدالت ادا کند. 
 همدلی در مسیر رشد: رشد اقتصادی نه از مسیر بهره‌کشی، بلکه از مسیر مشارکت و عدالت می‌گذرد. 
بازگشت به این نگاه، راه احیای انگیزه‌ها و ترمیم فرهنگ سازمانی ماست، نه با شعار، بلکه با تغییر منش، رفتار و نیت. 

 تجربه‌هایی که فرهنگ را زنده کردند
برخلاف تصور رایج، اصلاح فرهنگ محیط کار ضرورتی گنگ و غیرعملی نیست، شدنی است و شواهدش همین‌جاست در قلب کشور. در یکی از صنایع دانش‌بنیان در اصفهان، مدیرعامل جوانی که خودش از طبقه‌کارگری برخاسته است، تصمیم می‌گیرد از شکل سنتی فاصله بگیرد. او علاوه بر جلسات مدیریتی، ماهی یک‌بار پای سفره ساده‌ای با همه کارکنان می‌نشیند؛ بی‌نطق رسمی، بی‌پروتکل، فقط شنیدن. حاصل چه شد؟ افزایش بی‌سابقه وفاداری شغلی، کاهش ترک خدمت و جهش چشمگیر در تولید در همان سال اول. همچنین در یک مجموعه خدماتی در تهران نیز تغییرات فرهنگی از راه آموزش شروع شد. کارکنان نه‌فقط مهارت شغلی، بلکه آموزش‌هایی درباره احترام متقابل، ادب سازمانی، مهارت گفت‌و‌گو و کار تیمی دریافت کردند. در کمتر از شش ماه، مراجعات شکایت‌آمیز مشتریان به یک‌سوم کاهش یافته است و کارکنان احساس رضایت بیشتری دارند. اینها نشان می‌دهد که فرهنگ اگر در متن سازمان قرار بگیرد، نه‌تنها هزینه‌زا نیست، بلکه ضامن پایداری اقتصادی، ثبات نیروی انسانی و رشد بهره‌وری است. پس اگر فرهنگ محیط کار در کشور مشکل دارد، تقصیرِ نشدنی بودنش نیست، تقصیرِ ندیدن آن است. 

 ۳ خطای رایج در نگاه به فرهنگ کار
برای ترمیم فرهنگ محیط کار باید ابتدا سه نگاه نادرست را کنار بگذاریم؛ سه خطایی که مانع اصلاح‌اند:
۱. فرهنگ را کالای وارداتی می‌دانیم
برخی گمان می‌کنند فرهنگ کاری موفق تنها در ژاپن و آلمان یافت می‌شود. این نگاه، باطنش نوعی خودتحقیری فرهنگی است. در حالی که در سنت ایرانی‌- اسلامی ما مفاهیمی مانند وجدان کاری، امانتداری، انصاف در مزد، حسن معاشرت با زیردست ریشه‌ای عمیق دارند باید به داشته‌های فرهنگی‌مان رجوع کنیم و با بازآفرینی آنها، فرهنگ کار بومی و شریف خودمان را زنده کنیم. 
۲. فرهنگ را به شعار تقلیل می‌دهیم
بسیاری از بنگاه‌ها، شعار‌های زیبایی، چون «سرمایه ما نیروی انسانی است» یا «با هم می‌سازیم» را در بنر‌های رنگی می‌نویسند، اما در عمل کوچک‌ترین نشانی از این باور‌ها در رفتارشان دیده نمی‌شود. فرهنگ، فقط شعار نیست؛ فرهنگ، تجلی رفتار‌های روزمره است. از نحوه پاسخ به یک تلفن گرفته تا برخورد مدیر در اتاق جلسه. 
۳. فرهنگ را وظیفه منابع انسانی می‌دانیم
اصلاح فرهنگ، وظیفه همه است، نه فقط بخش منابع انسانی یا مشاوران توسعه سازمانی. فرهنگ کاری، همان‌قدر که در اتاق مدیرعامل ساخته می‌شود، در ایستگاه نگهبانی هم ساخته می‌شود. هر رفتار محترمانه، هر برخورد منصفانه و هر تصمیم اخلاقی، سهمی در ترمیم فضای فرهنگی سازمان دارد. 

 نگاه آینده‌نگر به فرهنگ کار
اگر بخواهیم چشم‌اندازی واقع‌گرایانه، اما امیدوارانه ترسیم کنیم، باید بپذیریم دهه آینده، دهه رقابت با سرمایه انسانی توانمند است. نه فقط ماشین و تکنولوژی، بلکه فرهنگ سازمانی سالم، برگ برنده در رقابت اقتصادی خواهد بود. در فضای رقابتی تولید، تنها آنهایی خواهند ماند که زودتر از دیگران به اصلاح فرهنگی تن دهند؛ سازمان‌هایی که جایگاه انسانی افراد را جدی بگیرند و بدانند که محیط کار، بخشی از زیست‌جهان انسان است، نه صرفاً بازار تولید. اگر فرهنگ کار را درست بسازیم، می‌توانیم حتی در میان فشار‌های اقتصادی، تکیه‌گاهی مطمئن برای نیرو‌های جوان و متخصص کشورمان شویم. در غیر این‌صورت، با موج مهاجرت، فرسایش روانی کارکنان و فروپاشی بی‌صدا روبه‌رو خواهیم شد؛ خطری که نه فوری، اما قطعی است. 

 خانه‌ای برای کار
و سرانجام باید بر این نکته تأکید کرد که محیط کار، نه فقط محل گذران زمان، بلکه خانه دوم زندگی انسان‌هاست. آدمی، یک‌سوم عمرش را در محل کار سپری می‌کند. آیا این خانه می‌تواند مملو از صمیمیت، معنا و پیشرفت باشد؟ بله، اگر بخواهیم. بازگشت به نگاه اسلامی در روابط کاری، رجوع به خرد ایرانی در احترام متقابل و درس‌گرفتن از تجربه‌های موفق داخلی، راه را به ما نشان می‌دهد. ما هنوز فرصت داریم تا از شعار «فرهنگ کار» عبور کنیم و به زندگی آن برسیم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار