استقلال، فراتر از یک شعار سیاسی یا آرمانگرایی صرف، ریشه در تجربه زیسته ملتها دارد و تجلی عقلانیت راهبردی است که مسیر تمدنسازی را هموار میکند. در اندیشه امام خمینی (ره)، عقلانیت نه مفهومی خنثی و انتزاعی، بلکه نیرویی ایمانمحور، جهتدار و تمدنساز است که در اصل استقلال متبلور میشود. این عقلانیت، بنیان تأسیس جمهوری اسلامی و رمز بقای آن است؛ نیرویی که با شجاعت در برابر طاغوت داخلی ایستاده و با قاطعیت به سلطه بیگانگان پایان داد. رهبر معظم انقلاب، در سخنرانی مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی، در تبیین این عقلانیت، دو رکن «ولایت فقیه» و «استقلال ملی» را کلید فهم اندیشه امام دانسته و تأکید دارند که استقلال یعنی ملتی بر اساس اراده و منافع خود و بدون نیاز به تأیید یا وابستگی به قدرتهای خارجی تصمیم بگیرد. استقلال، کرامت انسانی ملت را از گروگان نظام سلطه آزاد نموده و خودباوری را جایگزین انتظار برای اراده بیگانگان میسازد.
این اصل عقلانی در تجربههای تاریخی به روشنی اثبات شده است. نهضت ملی شدن نفت، که در ابتدا حرکتی مردمی و استقلالطلبانه بود، نمونهای عبرتآموز است. دولت دکتر مصدق، با وجود انگیزههای ملیگرایانه، به دلیل اعتماد به میانجیگری امریکا و عدول از اصول استقلالخواهی، زمینهساز کودتای ۲۸ مرداد شد. این تجربه نشان داد که وابستگی، حتی اگر با ادبیات حقوقی یا دیپلماتیک همراه باشد، بذر زوال استقلال را میکارد. از این رو، امام خمینی اصل «نه شرقی، نه غربی» را بهعنوان ستون سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح کرد تا تعامل با جهان را بر پایه کرامت و نه وابستگی بازتعریف نماید. این اصل، عقلانیترین شکل تعامل جهانی را ترسیم کرد که نه تسلیم در برابر غرب میشود و نه وابستگی به شرق را میپذیرد.
در دنیای امروز که نظم جهانی در حال تحول است، استقلال به معنای انزوا نیست، بلکه تقویت توان داخلی برای حضور فعال و مؤثر در نظم نوین جهانی است. همچنین استقلال، مانع مشارکت در نظم جهانی نیست، بلکه پیششرط حضور مقتدرانه در آن است. ملتی که بر پای خود بایستد، با اقتدار سخن میگوید و در معادلات بینالمللی شنیده میشود. برای مثال، دستیابی ایران به فناوری غنیسازی اورانیوم در شرایط تحریمهای ظالمانه، نمونهای برجسته از استقلال علمی است. جمهوری اسلامی با تکیه بر توان داخلی، نهتنها به خودکفایی در این فناوری پیشرفته رسید، بلکه به جمع معدود کشورهای دارای چرخه کامل این توانایی پیوست. غنیسازی اورانیوم، فراتر از یک دستاورد علمی، رکنی از ارکان اقتدار ملی است که نشان میدهد استقلال علمی، راه را برای پیشرفت پایدار و مقاومت در برابر فشارهای جهانی هموار میکند. به همین ترتیب، پیشرفتهای ایران در حوزههای دفاعی، پزشکی و فناوری نانو نیز در سایه استقلال علمی و مقاومت در برابر تحریمها به دست آمده است. این دستاوردها نشان میدهد که استقلال، نهتنها هزینه نیست، بلکه سرمایهای برای ساختن آیندهای مقتدر و پایدار است.
استقلال، بستری برای رشد اجتماعی و شکوفایی خلاقیت فراهم میآورد. ملتی که به توان خود اعتماد کند، از تقلید کورکورانه رها میشود و ابتکار را در حوزههای مختلف، از فناوری تا فرهنگ، تقویت میکند. این خودباوری، هویت ملی را استحکام میبخشد و از ملت یک الگوی تمدنی میسازد. برای مثال، پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزههای دفاعی، پزشکی و فناوری نانو، در سایه استقلال علمی و مقاومت در برابر تحریمها به دست آمده است. این دستاوردها نشان میدهد که استقلال، نهتنها هزینه نیست، بلکه سرمایهای برای ساختن آیندهای مقتدر و پایدار است.
استقلال در رابطه مستقیم با عقلانیت انقلابی است. عقلانیت انقلابی هم در پیوند با ایمان و توکل است. عقل بدون ایمان، فریب ظواهر را میخورد و به مصلحتگراییهای خطرناک تن میدهد، اما عقل مؤمن، منافع بلندمدت ملت را حفظ مینماید، حتی اگر در کوتاهمدت هزینههایی داشته باشد. فقدان استقلال، هویت ملت را مخدوش کرده، اراده را با تزلزل جایگزین ساخته و تقلید را به جای ابتکار مینشاند. ایران پیش از انقلاب، از اواخر قاجار تا دوران پهلوی، این وضعیت را تجربه کرد؛ زمانی که به حیاطخلوت قدرتهای بیگانه تبدیل شده بود و اراده ملت زیر سایه دربار و سفارتها پایمال میگشت. تجربه اخیر سوریه نیز این حقیقت را تأیید میکند؛ حاکمان تکفیری با وابستگی به نظام سلطه، کرامت و امنیت ملت را قربانی بقای چند روزه خود نموده و مردم سوریه نیز بهای سنگین این بیخردی را با جان و عزت خود میپردازند.
استقلال، جمهوری اسلامی ایران را به الگویی برای ملتهای آزادیخواه تبدیل کرده که در برابر فشارهای نظام سلطه مقاومت میکنند. دستاوردهای جمهوری اسلامی در غنیسازی، دفاع و دیپلماسی نشاندهنده قدرت عقلانیت انقلابی است. استقلال، ضرورتی عقلانی برای حفظ کرامت، عدالت و پیشرفت است. ملتی که استقلال را برگزیند، از گذشته پررنج خود عبور میکند و آیندهای روشن میسازد. عقلانیت راهبردی و استقلال در یک سوی تاریخ ایستادهاند و وابستگی و بیخردی در سوی دیگر. انتخاب ملت ایران، استقلال بود و این انتخاب، با وجود همه هزینهها، راه را برای اقتدار، پیشرفت و تمدنسازی گشوده است.