ایران با تنوع زیستی و اکوسیستمهای منحصربهفرد در دهههای اخیر با بحرانهای زیستمحیطی گستردهای روبهرو شده است. این چالشها نه تنها سلامت انسانها و گونههای جانوری را تهدید میکند، بلکه منجر به مهاجرتهای اجباری، تشدید فقر و ناآرامی در حوزههای مختلف شده است.
بحران آب و خشکیدگی دریاچهها و فرونشست از جمله چالشهای زیست محیطی بسیار مهم در ایران به شمار میآید. دریاچه ارومیه که زمانی ششمین دریاچه بزرگ آب شور جهان بود، اکنون به بیابانی نمکی تبدیل شده است. خشکشدن آن ناشی از سدسازیهای بیرویه، کشاورزی ناپایدار و تغییرات اقلیمی است. این وضعیت، خطر ایجاد طوفانهای نمکی و مهاجرت میلیونها نفر را افزایش داده است.
هامون در سیستان و بلوچستان سومین دریاچه بزرگ ایران است که به دلیل قطع حقابه رودخانه هیرمند ازسوی افغانستان و مدیریت نادرست منابع آب داخلی، خشک شده است. این مسئله باعث تشدید طوفانهای شن و افزایش بیماریهای تنفسی در شرق کشور شده است.
فرونشست زمین دامان بسیاری از استانها را گرفته است. به عنوان نمونه، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی در دشت مشهد- چناران، این منطقه را به بحرانیترین نقطه ایران از نظر فرونشست تبدیل کرده است. در اصفهان نیز فرونشست سالانه تا ۱۵سانتیمتر ثبت شده که زیرساختهای شهری را تهدید میکند، اما آلودگی هوا در ابعاد مختلف آن نیز چالش دیگر محیط زیست به شمار میآید.
آلودگی هوا از تهران تا خوزستان راه نفس شهروندان را بسته است. حدود ۸۰ درصد آلودگی هوای پایتخت ناشی از خودروهای فرسوده، موتورسیکلتها و سوختهای کمکیفیت است. غلظت ذرات ۲/۵ PM اغلب فراتر از حد استانداردهای جهانی است. آلودگی ناشی از صنایع نفتی، ریزگردهای ناشی از خشکشدن تالاب هورالعظیم و رودخانه کارون، خوزستان را به یکی از آلودهترین مناطق کشور تبدیل کرده است. این در شرایطی است که حدود ۹۰ درصد شهرهای خوزستان با کمبود آب شرب سالم مواجهند.
در آذربایجان شرقی هم نیروگاه حرارتی تبریز با سوزاندن مازوت و خودروهای فرسوده، نقش اصلی در آلودگی هوای این کلانشهر دارند. روزانه ۸۵۰ هزار خودرو در خیابانهای تنگ تبریز تردد میکنند.
کمی آنطرفتر جنگلهای هیرکانی قرار دارند که ۴۰درصد از مساحت این جنگلهای ۴۰ میلیون ساله در چهار دهه اخیر نابود شده است. قاچاق چوب، آتشسوزیهای عمدی و تغییر کاربری زمین، اصلیترین عوامل هستند.
جنگلهای زاگرس در کردستان، کرمانشاه و لرستان هم حال خوبی ندارند، چون آتشسوزیهای مکرر، قطع درختان برای کشاورزی و چرای بیرویه دام، این اکوسیستم را به شدت آسیبپذیر کرده است. تنها در تابستان ۱۴۰۳، بیش از یکهزار و ۸۳۵ هکتار از جنگلهای کردستان سوخت و خاکستر شد.
تالابهای خشکیده از دیگر اتفاقاتی هستند که حال محیط زیست را خراب کردهاند. تالاب گاوخونی در اصفهان و بختگان در فارس به دلیل انتقال آب به صنایع و کشاورزی ناپایدار خشک شدهاند. این امر باعث از بین رفتن زیستگاه پرندگان مهاجر و تشدید ریزگردها شده است.
بیشک مدیریت ناکارآمد و سیاستهای ناپایدار عامل بروز چنین اتفاقاتی است. ساخت بیش از ۶۵۰ سد در ایران، جریان طبیعی رودخانهها را مختل کرده و استقرار صنایعی مانند فولاد و پتروشیمی در مناطق کمآب فشار بر منابع آبی را افزایش داده است.