جوان آنلاین: آمارهای متنوعی که از فروش فیلمهای سینمایی کشور ارائه میشود، اغلب نشان میدهد فیلمهایی که در ژانر طنز و کمدی ساخته شدهاند، بیشتر مورد اقبال مردم هستند. این در حالی است که سینمای اجتماعی ما به دلایل متنوعی نمیتواند مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند، دلایلی مانند عدم واقعنمایی از واقعیات جامعه و همچنین فیلمنامههای ضعیف. در واقع ما شاهد آثار اشتباهی و جعلی به جای سینمای اجتماعی هستیم که نه به سود مردم است و نه به سود جریان سینمایی کشورمان.
فروش سینماهای کشورمان تابعی از عوامل مختلف است که ژانر کمدی و طنز به عنوان یکی از ارکان انگیزشی و اثرگذار در جذب مخاطب سهم قابلتوجهی از این فروش را به خودش اختصاص میدهد. از طرفی دیگر چند سالی است فیلمهای سینمای اجتماعی با وجود داشتن بازیگران شناختهشده در گیشه، فروش خوبی را تجربه نمیکنند.
فروش یک هفتهای سینما
تازهترین آمار فروش فیلمهای سینمایی کشور در سال ۱۴۰۴ نشان میدهد، سینمای ایران در هفتهای که گذشت میزبان بیش از ۵۶۶ هزار مخاطب بوده و توانسته است به فروش بیش از ۴۳ میلیارد تومانی دست پیدا کند. بر اساس آماری که سامانه سمفا تا لحظه نوشتن این گزارش از وضعیت فروش فیلمها و تعداد مخاطبان در یک هفته اخیر ارائه کرده، فیلم سینمایی «صددام» به کارگردانی پدرام پورامیری با اختلافی چشمگیر در صدر جدول گیشه قرار گرفت، به طوری که توانسته بیش از ۴۳۸ هزار مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند. این فیلم که از ۱۷ اردیبهشتماه روی پرده رفته هفته گذشته با بیش از ۴۳۸ هزار مخاطب توانست رقمی بیش از ۳۸ میلیارد تومان بلیت بفروشد و در صدر جدول گیشه سینما قرار گیرد.
فیلم سینمایی «خانه ارواح» به کارگردانی کیارش اسدیزاده نیز از تاریخ ۱۷ اردیبهشت اکران خود را آغاز کرده و هفته گذشته با فروش بیش از ۶۴هزار بلیت به رقم ۵ میلیارد و ۶۳ میلیون تومان در رتبه دوم گیشه سینما قرار میگیرد. فیلم «دایناسور» کاری از مسعود اطیابی است که هفته گذشته با میزبانی بیش از ۴۴ هزار نفر توانست رقمی بیش از ۳ میلیارد و ۳۵۴ میلیون تومان فروش را تجربه کند و در رتبه سوم گیشه سینما قرار میگیرد. در ادامه این لیست فیلم سینمایی «زیبا صدایم کن» ساخته رسول صدرعاملی با فروش ۲ میلیارد و ۱۸۶ میلیون تومان و انیمیشن «رؤیا شهر» به کارگردانی محسن عنایتی با فروش یک میلیارد و ۹۶۹ میلیون تومان را هم میتوان جزو آثار پرفروش قرار داد.
این روزها سرمایهگذاری در ساخت آثار غیرکمدی همچون جنایی، خانوادگی، اجتماعی به سمت شبکه نمایش خانگی سوق پیدا کرده و فعلاً سالنهای سینما فضایی مطلوب و امتحان پسداده برای آثار کمدیها است.
برهوت آثار اجتماعی خوب
آمار نشان میدهد که سینمای اجتماعی به شرط تولید آثار باکیفیتی مانند فیلم «زیبا صدایم کن» همچنان میتواند مورد اقبال بالای مخاطبان قرار بگیرد. به کلام بهتر فیلمهایی که موضوعات ملموس و واقعی را با زبان سینما بیان میکنند و مردم خودشان و زندگیشان را در آنها میبینند، موفقیت بیشتری در جذب مخاطب دارند. البته تأثیر تبلیغات برای ایجاد انگیزه در بین مردم و کشاندن آنها به سالنهای سینما نیز باید به کمک فیلمهای خوب بیاید تا بتوانیم از گزاره گیشه موفق در مورد آنها استفاده کنیم. چه اینکه کارشناسان معتقدند ترکیب درست ژانر، زمان مناسب اکران، تعداد سالن و تبلیغات هدفمند نقش کلیدی در موفقیت آثار سینمایی ایفا میکند.
بسیاری از کارشناسان و منتقدان عدم تطابق آثار سینمایی در ژانر اجتماعی با شرایط مردم، فشارهای اقتصادی و ضعف فیلمنامه را جزو مهمترین دلایل پس زدن مخاطب میدانند. ابراهیم اصغری یکی از تهیهکنندگان سینمای ایران، درباره دلایل فروش کم فیلمها با وجود داشتن بازیگران چهره و شاخص میگوید: بخشی از اقتصاد سینما به اقتصاد کشور و وضعیت زندگی مردم ربط دارد؛ وقتی مردم مشکل معیشت و گذران زندگی داشته باشند، از نظر روحی و روانی علاقه و تمایلی به رفتن سینما و تماشای فیلم ندارند. از طرف دیگر، حتی بازیگران شناختهشده هم برای مردم تکراری میشوند؛ یا فیلمهای زیادی با موضوع و هدف مشابه و تکراری تولید میشود که دیگر دغدغه مردم نیست و آنها را دلزده کردهاست. این تهیه کننده میافزاید: به عنوان نمونه اگر فیلمی در مورد موادمخدر و اعتیاد ساختهشود، با وجود اهمیتی که دارد، دغدغه عامه مردم نیست. حتی دیالوگهای سخیف و لودگی فیلمهای کمدی هم دیگر به درد جامعه نمیخورد و به ورطه تکرار افتاده است.
البته روشن است که نبود سالن و زیرساختهای مناسب، تبلیغات و اکران نابرابر، درک ناکافی از موقعیت و مخاطبشناسی جامعه، منتظر ماندن مخاطب برای دیدن فیلم در شبکه نمایش خانگی و خوب نبودن فضای اقتصادی مردم مجموعهای از عوامل هستند که در کمشدن مخاطبان سینما تأثیر غیرقابلانکاری دارند.
ریلگذاری اشتباه
ساسان سالور، تهیهکننده سینما نیز در مورد عدم اقبال مردم به فیلمها میگوید: تا زمانی که ریلگذاری و سیاستهای وزارت ارشاد و تصمیمگیرندهها بر این مبنا پیش برود، بیش از پیش فیلمهای اجتماعی قربانی میشوند و فقط تعداد بسیار کمی فیلم با موضوع اجتماعی با اقبال روبهرو میشوند. در صورتی که فیلمهای اجتماعی خوب زیاد داریم و میتوانند بیشتر تولید شوند. سالور میافزاید: چوب این نوع سیاستگذاریها بر سر سینمای اجتماعی میخورد؛ چند سال است که این وضعیت ادامه دارد. تغییر زودهنگام مدیران فرهنگی و در نتیجه تغییر و تحول رویکردها و سیاستها باعث شده سینما روی خوش به فیلمهای اجتماعی خوب نشان ندهد.
واقعیت این است که بخشی از دلایل این اتفاق به تهیهکنندگان سینما مربوط میشود؛ آنها فکر میکنند با کنار هم قراردادن بازیگران معروف، میتوانند در گیشه موفق شوند در صورتی که فیلمنامه خوب، کارگردانی حرفهای با در نظر گرفتن حال و هوای جامعه میتواند موفقیت یک فیلم را تضمین کند. اگر امروز میبینیم که گاهی حتی فیلمهای اجتماعی به ظاهر تلخ، به موفقیت بیشتر و بهتری میرسند به دلیل رعایت همین امور است. تا زمانی که رکن اصلی تولید یک اثر یعنی فیلمنامه خوب را نداشته باشیم، کنار هم قرار دادن تعدادی بازیگر شناختهشده تضمینی برای فروش و موفقیت در گیشه نیست. آن چیزی که میتواند سینمای اجتماعی را از اوضاع فعلیاش خارج بکند پذیرفتن اشکالاتی است که بسیاری از منتقدان و کارشناسان به آنها اشاره میکنند، اما متأسفانه کسانی که مخاطب این حرفها هستند، همچنان به همین مسیر اشتباه ادامه میدهند تا جایی که باعث شدهاند سینمای اجتماعی دچار رخوت و ضعف غیرقابلتوجیهی گردد.