جوان آنلاین: از مهمترین لحظات بیماریهای سخت، نحوه اعلام خبر بیماری به بیمار و خانواده اوست. اینکه پزشک چگونه و با چه زبانی خبر را به بیمار منتقل کند، تأثیر زیادی بر روان بیمار و ادامه روند درمان او دارد. به گفته کارشناسان «چگونگی گفتن خبر بد میتواند امید را در دل بیمار زنده نگه دارد یا آن را کاملاً خاموش کند.»
دکتر زهرا جعفری، روانشناس متخصص در سایکوآنکولوژی بر این باور است که فرآیند مواجهه با یک اتفاق تلخ-چه بیماری باشد چه فوت عزیز- معمولاً شامل چند مرحله روانی است؛ انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و در نهایت پذیرش، اما رسیدن به مرحله پذیرش به معنای پذیرفتن کامل و آرامش مطلق نیست. گاهی فردی ظاهراً به مرحله پذیرش رسیده، ولی در دل دچار ناامیدی عمیق است و انگیزهای برای درمان ندارد، اما اعلام خبر بیماری اگر از سوی تیم درمان و ترجیحاً آنکولوژیست یا پزشک اصلی بیمار انجام شود، بیمار به خاطر اعتماد عمیق خود به پزشک، گفتههای او را مانند سخن نهایی میپذیرد که اگر این خبر از زبان افراد ناآشنا یا با لحنی نامناسب گفته شود، میتواند منجر به انکار، خشم یا حتی قطع همکاری بیمار با روند درمان شود.
پنهانکاری، راهحلی غلط با پیامدهای سنگین
در بسیاری از خانوادهها، این باور وجود دارد اگر بیماری سرطان به بیمار گفته نشود، روند بیماری کندتر میشود یا امید در او زنده میماند، اما روانشناسان و متخصصان حوزه آنکولوژی این نگاه را رد میکنند. دکتر جعفری در اینباره میگوید: «دانستن یا ندانستن بیماری هیچ تأثیری روی طول عمر بیمار ندارد و این از نظر علمی نیز اثبات شده است. سرطان کار خودش را میکند، چه بیمار بداند چه نداند، اما وقتی بیمار نداند، ممکن است در روند درمان مشارکت نکند، همکاری لازم را نداشته باشد و حتی نسبت به خانوادهاش بی اعتماد شود. همانطور که بارها دیدهام بیمار بعد از مدتی که متوجه میشود چه مشکلاتی دارد. از طرفی پنهان کردن بیماری نه تنها باعث سردرگمی و خشم بیمار میشود، بلکه خانواده را در معرض عذاب وجدان قرار میدهد. ما مواردی را شاهد بودیم که خانواده تا آخرین لحظه به بیمار نگفتند و بعد از فوت عزیزشان تا مدتها میگفتند کاش بهش گفته بودیم شاید تصمیمش فرق میکرد، شاید بهتر با بیماری کنار میآمد.».
اما راه درست چیست؟ این روانشناس در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: «مسیر صحیح این است که به بیمار آگاهانه، گام به گام و با رعایت اصول روانی اطلاع رسانی شود. استفاده از واژههای درست، فضای مناسب، حضور فرد مورد اعتماد و همراهی تیم درمان، همگی در روند پذیرش بیماری مؤثرند. اطلاع رسانی صحیح نه تنها به روند درمان کمک میکند، بلکه شأن انسانی بیمار را نیز حفظ میکند. البته گاهی خود بیمار میگوید نه، نمیخواهم آخر ماجرا را بدانم، در این صورت نباید چیزی گفت که اذیت شود، اما بعضیها میگویند میخواهم همه چیز را بدانم. اینجا کار ما شروع میشود.»
چالشهای موجود در روند درمان بیماران سرطانی
دکتر جعفری در این مصاحبه اشارهای هم به چالشهای موجود در روند درمان بیماران سرطانی کرد و میافزاید: «بزرگترین چالش، بیاعتمادی به تیم درمانی است. وقتی بیمار احساس کند تیم درمانیاش وقت نمیگذارد، نمیشنود و فقط نسخه مینویسد، اعتماد کمتر میشود. به ویژه زمانی که یک بیمار از یک پزشک در خارج از کشور کمک میگیرد و ساعتها با او صحبت میکند. این نشان دهنده اهمیت زمان گذاشتن برای بیمار است. در اینجا ما به عنوان روانشناس، تیم درمانی را تکمیل و سعی میکنیم به بیمار گوش بدهیم، مشکلاتش را بشنویم و راهکارهایی پیشنهاد دهیم. موضوع و چالش دیگر این است که بعضی بیماران به درمانهای پزشکی باور ندارند و درمانهای تکمیلی را به درمانهای پزشکی ترجیح میدهند. البته نمیخواهم بگویم این درمانها اشتباه است، اما زمانی است که این نوع درمانها جواب نمیدهند، ولی بعضی بیماران همچنان مقاومت میکنند. به طور مثال میخواهند تغذیه خاصی داشته باشند یا از عواقب شیمی درمانی فرار میکنند. این به دلیل آگاهی نداشتن است که تلاش میشود آن را برطرف کنیم.»
وی در توضیح بیشتر میگوید: «فرض کنید در یک میدان جنگ هستید. برای اینکه بتوانید از خودتان دفاع کنید، باید سربازانی داشته باشید که از شما محافظت کنند. حالا اگر این سربازها درست تغذیه نشوند، چطور میخواهند از شما دفاع کنند؟ در واقع بدن انسان هم مانند همین میدان جنگ است و سلولهای سرطانی بهعنوان دشمن وارد بدن میشوند. باید از طریق تغذیه و درمان مناسب، قوای بدن را برای مقابله با این دشمن حفظ کرد. من همیشه به بیمارانم میگویم جنگیدن برای همیشه خوب نیست. گاهی باید بدانیم چطور با بیماری کنار بیاییم، چطور با آن صلح و از روشهای مختلف برای بهبود استفاده کنیم. پیروزی در این جنگ به معنای شکست دادن سرطان نیست، بلکه به معنای زندگی کردن با آن و استفاده از بهترین راهکارهای درمانی موجود است.»
این متخصص سایکوآنکولوژی به چالشهای روانی و اجتماعی بیماران که در طول درمان خود با آن مواجه هستند، اشاره کرد و میگوید: «بیماران بسیاری تمایل دارند وضعیت خود را با دیگران مقایسه کنند و از خود بپرسند چرا دیگران بهتر شدند. در اینجا باید بدانیم هر فرد شرایط خاص خود را دارد و نمیتوان نتایج درمان را به طور یکسان برای همه مقایسه کرد.»
باورهای معنوی یا آگاهیهای علمی؟
دکتر جعفری، درباره تأثیر باورهای معنوی میگوید: «باورهای معنوی و آگاهیهای علمی هر دو میتوانند نقشهای متفاوتی داشته باشند. کسانی که به معنویت و اعتقادات دینی خود پایبندند، ممکن است احساس امنیت و امید بیشتری در برابر بیماری داشته باشند، به ویژه در مقابله با درد و رنج. از طرف دیگر آگاهی علمی نیز میتواند به بیماران کمک کند تا با پذیرش واقعیتها و دانستن اطلاعات دقیق در مورد بیماری خود از اضطراب و ترسهای اضافی بکاهند. در بسیاری از موارد، ترکیب هر دو جنبه – اعتقاد معنوی و آگاهی علمی – میتواند برای بیماران مفید باشد. به عنوان مثال، فردی که از طریق اعتقادات خود میتواند به درک معنای زندگی و مرگ برسد و در عین حال از آگاهی علمی در مورد روشهای درمانی و پیشرفتهای پزشکی بهرهمند شود، میتواند در مقابله با بیماری
موفقتر باشد.»
وی در ادامه میافزاید: «البته گاهی اوقات بیماران درگیر احساس گناه یا اتهاماتی از خود میشوند، مثل اینکه چرا این بیماری به سرشان آمده و آیا چیزی در زندگیشان اشتباه بوده که باعث این بیماری شده است. این حس میتواند ناشی از باورهای غلط یا فشارهای اجتماعی باشد. برای برخی افراد این احساس گناه یا عقاید غلط میتواند به چالشهای روحی و روانی اضافه کند که بر روند درمان و بهبودشان تأثیر منفی میگذارد. در کنار اینها، افرادی معتقدندکه بیماریشان امتحان خداوند است یا وسیلهای برای پاک شدن از گناهان. این نگرش میتواند کمککننده باشد، اما گاهی اوقات ممکن است موجب ایجاد خشم نسبت به خدا یا عدم پذیرش درمان شود. همانطور که اشاره شد، مهم است به بیماران کمک کنیم تا به این مسائل به طور منطقی و آگاهانه نگاه کنند و همچنین درمان را به عنوان یک راه برای بهبود کیفیت زندگی شان در نظر بگیرند.»
اهمیت مهارتهای ارتباطی از سوی کادر درمان
این روانشناس در پاسخ به این سؤال که چه راهکارهایی برای ایجاد اعتماد بیشتر میان بیماران و تیم درمان وجود دارد، میافزاید: «فرایند پذیرش بیماری برای بیماران صعبالعلاج، به ویژه در زمینه سرطان بسیار پیچیده و حساس است، اما معرفی روشهای درمانی جدید که مشکلاتی مثل ریزش مو را کاهش میدهد، به ویژه در زمینه سرطان یکی از نکات بسیار مهم است. این روشها به بیماران کمک میکند تا از ترسهای روانی و جسمی خود در فرایند درمان بکاهند و حتی به برخی از آنها کمک میکند که تصمیم بگیرند به جای مقاومتی که در ابتدا داشتند، به درمانهای خود ادامه دهند. این مهم در گرو ارتباط و مهارتهای ارتباطی است. پزشکان و تیمهای درمانی باید بتوانند با دقت و حساسیت به صحبتهای بیماران گوش دهند و با توجه به شرایط فردی، راهنماییهایی ارائه دهند که نه تنها به درمان بیماری کمک میکند، بلکه به حفظ کرامت بیمار نیز توجه میشود. این روشها میتواند به بیماران کمک کند تا در طول درمان احساس قدرت و آرامش بیشتری داشته باشند.»
امید به شرط مبتنی بودن بر واقعیت
این متخصص سایکوآنکولوژی اظهار میدارد: «یکی از مهمترین مسائل در مراقبت از این بیماران، تلاش برای حفظ امید و روحیه آنهاست حتی در آخرین لحظات زندگی بیمار، زیرا هدف این است فرد امیدوار و سرپا باقی بماند و از درد و رنجهای روانی کمتری رنج ببرد، اما بسیاری از افراد آرزوهایی دارند که باعث افسردگیشان میشود، چون دست نیافتنی است، اما اگر به موارد دست یافتنی امیدوار باشند این امید میتواند انگیزهای برای ادامه زندگی و درمان آنها باشد، چراکه حفظ امید میتواند در برابر بیماریها به آنها کمک کند به شرط آنکه وعدههایی بدهیم که عملی و ممکن است. بهتر است براساس شرایط فعلی و واقعیتهای موجود به آنها کمک کنیم امید خود را به جنبههایی از زندگی که میتوانند تغییر دهند، معطوف کنند.»
نقش تکنولوژی در بهبود روحیه بیماران
دکتر جعفری، در خاتمه به نقش تکنولوژی در بازسازی روحیه بیماران اشاره کرد و میگوید: «امروزه تکنولوژی به کمک ما آمده است. به عنوان مثال، یکی از بیماران از من خواست در روز عید غدیر به مکه برود. میدانستم برای او امکانپذیر نیست، به همین جهت از طریق اینترنت او را به زیارت آنلاین مکه بردم. این کار باعث شد تا بیمار احساس بهتری داشته باشد و روحیهاش تقویت شود.»
این روانشناس در پایان میافزاید: «هدف اصلی این است که کمترین میزان آسیب برای بیماران و خانوادههایشان ایجاد شود، چه از نظر روانی و اجتماعی و چه از نظر اقتصادی. ما هم تلاش میکنیم با کمترین میزان ناراحتی و آسیب، کیفیت زندگی بیمار و خانوادهاش را حفظ کنیم.»