در روزگاری که نظام سلطه غرب با تمام توان در پی تجزیه، تضعیف و انقیاد ملتهای مسلمان است، راهپیمایی اربعین بهمثابه یک مانور عظیم قدرت نرم، نهتنها وحدت امت اسلامی را به رخ میکشد، بلکه بهطور مستقیم پروژههای چندلایه تجزیهطلبانه غربی- صهیونیستی را با شکست مواجه کرده است. این حرکت مردمی، با هر قدم زائر، مرزهای مصنوعی استعمار را در هم میکوبد و با هر موکب، اقتدار امت را در برابر استراتژی گالیور (کوتولهسازی کشورهای اسلامی مقابل مدعیان گالیور بودن و کدخدایی بر دهکده جهانی) به نمایش میگذارد:
۱. پروژه تاریخی تجزیه، از رنسانس تا خاورمیانه جدید
نظام سلطه غرب، از قرن شانزدهم میلادی و همزمان با رنسانس، اتحاد جهان اسلام را بزرگترین مانع در برابر گسترش گفتمان لیبرالیسم میدانست، گفتمانی که با حذف خدا از زندگی بشر، نابودی خانواده و ترویج فساد اخلاقی، بهدنبال تسلط بر انسان و جهان بود. برای مقابله با این تهدید، پروژههای استعماری متعددی طراحی شد: تجزیه امپراتوری عثمانی و ایران، فرقهسازی بهائیت و وهابیت، تفرقهافکنی مذهبی و قومی، و ایجاد رژیم صهیونیستی در قلب جهان اسلام. هدف نهایی، فروپاشی هویت امت اسلامی و تبدیل ملتها به واحدهای کوچک، ضعیف و وابسته بود.
۲. انقلاب اسلامی، نقطه شکست راهبرد ۵۰۰ ساله غرب
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، معادلات چندقرنی غرب دچار فروپاشی شد. جمهوری اسلامی ایران، با طرح عدالتخواهی و تمدن جهانی اسلام و پرچمداری گفتمان مقاومت، به تدریج توانست عمق استراتژیک خود را تا مدیترانه گسترش داده و در همسایگی رژیم صهیونی، تهدیدی واقعی برای نظام سلطه شود. این تحول، غرب را به طراحی امواج براندازی، اشغال افغانستان و عراق و تدوین استراتژیهای امنیتی جدید برای مهار و تجزیه ایران و سپس تجزیه کشورهای منطقه در قالب خاورمیانه جدید سوق داد.
۳. راهپیمایی اربعین، مانور وحدت در برابر پروژههای تجزیه
در برابر طرحهایی، چون «خاورمیانه جدید»، «معامله قرن»، «پیمان آبراهام» و «کریدور آیمک»، راهپیمایی اربعین بهعنوان یک شاهراه وحدت، مقاومت و امتسازی ظاهر شد. این حرکت عظیم مردمی، با حضور میلیونها زائر از دهها کشور، عملاً مرزهای مصنوعی استعمار را درنوردیده و الگویی از امت واحده را به نمایش گذاشت. در مسیر نجف تا کربلا، زائران از ایران، عراق، پاکستان، افغانستان، لبنان، یمن و دیگر کشورها، بدون مرز، بدون قومیتگرایی و بدون تفرقه، در کنار یکدیگر حرکت میکنند. این مانور وحدت، پاسخی عملی به پروژههای تفرقهافکنانه غرب است.
۴. اربعین و شکست راهبردهای امنیتی غرب
ورود امریکا به منطقه با بهانه مبارزه با تروریسم، طراحی امواج براندازی و تلاش برای ورود به ایران، همگی با شکست مواجه شدند. نهتنها ایران تجزیه نشد، بلکه با محوریت مقاومت، قدرت منطقهای خود را توسعه بخشیده و تثبیت کرد. شکست ناتو در عراق، ظهور حشدالشعبی، شکلگیری امت جهانی مستضعفین در پناه راهپیمایی اربعین و تقویت محور مقاومت، همگی محصول شکست راهبردی غرب در برابر گفتمان انقلاب اسلامی بودند. در این میان، راهپیمایی اربعین بهعنوان نماد همافزایی مردمی، نقش کلیدی در تثبیت امنیت اجتماعی و فرهنگی منطقه ایفا کرده است.
۵. اربعین، بستر امتسازی جهانی
جمهوری اسلامی ایران، با عبور از پروژههای «ایرانهراسی»، «شیعههراسی» و «اسلامهراسی»، توانست با توسعه راهپیمایی اربعین، امت شیعی، امت اسلامی و در نهایت امت جهانی مستضعفین را شکل دهد. این امت، با لبیکگویی به ندای «الا یا اهلالعالم» حضرت مهدی (عج)، عملاً در مسیر تمدنسازی مهدوی قرار گرفته و راهپیمایی اربعین را به تمرین عملی ظهور تبدیل کرده است. این امت، نهتنها در برابر تجزیه، بلکه در برابر تحقیر تاریخی مسلمانان نیز با اقتدار ایستاده است.
۶. قدرت نرم اربعین، شکست رسانهای غرب
رسانههای غربی، با سکوت معنادار در برابر حماسه اربعین، نشان دادهاند که این پدیده فراتر از یک مراسم مذهبی، تهدیدی برای گفتمان لیبرالیسم و آینده نظام سلطه است. اربعین، با نمایش اخلاق، ایثار، نظم، و معنویت، تصویری از جامعه آرمانی اسلامی را ارائه میدهد که با اصول تمدن غربی در تضاد کامل است. این تصویر، اگر بهدرستی روایت شود، میتواند افکار عمومی جهان را متحول کند. زائران اربعین، راویان حقیقت حماسه عاشورا، ولایت، و مقاومت هستند.
۷. اربعین و تثبیت اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی
در حالیکه غرب با صرف میلیاردها دلار در منطقه، بهدنبال تجزیه کشورهای محور مقاومت و تسلط بر منطقه بود، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ایمان مردم، توانست قدرت نرم خود را از طریق اربعین جهانی کند. این قدرت، نهتنها در عراق، بلکه در لبنان، یمن، بحرین، و حتی در قلب اروپا و امریکا، الهامبخش جنبشهای مقاومت شده است. اربعین، بهعنوان نماد همافزایی ملتها، نقش بیبدیلی در تثبیت اقتدار منطقهای ایران ایفا کرده است.
اربعین، فراتر از یک عمل عبادی، یک رخداد راهبردی، تمدنی و امنیتی است. این حرکت عظیم مردمی، با نمایش وحدت، اقتدار، و ایمان امت اسلامی، توانسته است پروژههای چندصد ساله تجزیهطلبانه غرب را با شکست مواجه کند. جمهوری اسلامی ایران، با هدایت و حمایت از این پدیده، توانسته است قدرت نرم خود را جهانی کرده و الگویی از امتسازی اسلامی را ارائه دهد، الگویی که خشم و استیصال ائتلاف غربی- صهیونی را درپی داشته است.
در عصر جنگ روایتها، اربعین باید روایت شود، نهفقط بهعنوان یک مراسم، بلکه بهعنوان یک مانور تمدنی. رسانههای انقلابی، نخبگان فکری و نهادهای راهبردی باید این روایت را جهانی کنند، تا افکار عمومی جهان بدانند که در برابر استعمارگران، مستکبران و سلطهگران، امت اسلامی بیدار شده و با گامهای استوار زائران، تمدن نوین اسلامی را پیریزی خواهد کرد.