کد خبر: 1311453
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۲۰
جلال خوش‌چهره، روزنامه‌نگار پیشکسوت:
خبرنگار «شریک منصف» مردم و حاکمیت است هرچند خبر منتشرشده از سوی شهروند خبرنگار ممکن است سریع‌تر منتشر شود، اما فاقد مختصات حرفه‌ای، الزامات قانونی و مسئولیت پذیری خبری است. خبرنگار حرفه‌ای موظف است، علاوه بر سرعت، چرایی و چگونگی حادثه را نیز تحلیل کند. اما شهروند خبرنگار صرفاً چیزی را که مشاهده کرده است منتشر می‌کند، بدون آنکه احساس مسئولیت کند یا ملزم به پاسخگویی باشد
محبوبه قربانی

جوان آنلاین: «خبرنگار شریک منصف جامعه و حاکمیت است، نه فقط گزارشگر حوادث، بلکه پل ارتباطی میان مردم و حاکمیت» این جمله را جلال خوش‌چهره، روزنامه نگار پیشکسوت و سردبیر خبرگزاری برنا می‌گوید، کسی که سال‌ها با قلمش میان بحران‌ها ایستاده و امروز، از دغدغه‌های حرفه‌ای، مسئولیت‌های اجتماعی، چالش‌های خانوادگی خبرنگاران و حتی تهدید‌های هوش مصنوعی برای عمق معرفتی این حرفه می‌گوید. او معتقد است وقتی خانواده‌ها، جامعه و حتی حاکمیت، جایگاه واقعی خبرنگار را درک کنند، آن وقت است که او توان نقش آفرینی در انسجام اجتماعی واقعی را خواهد داشت. 
متن زیر ماحصل گفت‌وگوی «جوان» با وی است. 
 
با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. به نظر شما خبرنگاران چگونه در عرصه کاری خود می‌توانند در ساختن امید و انسجام اجتماعی نقش داشته باشند؟
خبرنگار با مقوله خبر سروکار دارد و در این میان، باید مفهوم «جامعه» را در دو سطح «جامعه مدنی» و «حاکمیت» تفسیر کند. خبر یعنی تازگی و خبرنگار باید همیشه حرف‌های تازه داشته باشد و بتواند چشم‌اندازی از آینده کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت را برای مخاطبانش ترسیم کند. این یعنی انتظاری که جامعه از خبرنگار دارد. خبرنگار پیشگو نیست، اما باید قدرت پیش‌بینی داشته باشد. جامعه انتظار دارد خبرنگار نماینده آن باشد یا به عبارت دیگر، نماینده افکار عمومی در برابر حاکمیت سیاسی. همچنین جامعه انتظار دارد خبرنگار در انتشار خبر خود سه شرط اساسی مشروعیت، اعتبار و مرجعیت را رعایت کند. از خبرنگار انتظار می‌رود توانایی و دقت لازم را در کارش داشته باشد و از شجاعت، نورافشانی و رمزگشایی از لایه‌های پنهان تحولات و رخداد‌ها برخوردار باشد. همچنین انتظار می‌رود، خبرنگار با صداقت و شجاعت عمل کند، طوری که زمینه این صداقت و شجاعت را قوانین و ظرفیت‌های حاکمیتی در تحمل نقد‌ها و بازتاب مطالبات مردم، فراهم کرده باشد. از سوی دیگر، جامعه انتظار دارد، خبرنگار به دلیل دسترسی‌هایی که دارد، در جایگاه یک مهره مهم بروز و ظهور داشته باشد. در نهایت، انتظاری که جامعه از خبرنگاران دارد این است که خبرنگار، به عنوان یک عنصر مؤثر که رسانه را در اختیار دارد، توان نقش‌آفرینی در ایجاد انسجام اجتماعی را هم داشته باشد. 

مردم و مسئولان چگونه باید از خبرنگاران برای بیان حقیقت حمایت کنند؟ 
مسئله‌ای که قابل مطالعه و تأمل است، وظایف جامعه در قبال خبرنگارهاست. جامعه انتظار دارد رسانه دارای اعتبار و مرجعیت باشد و بتواند بر افکار عمومی تأثیر بگذارد. طبیعی است اگر چنین انتظاری از خبرنگار یا رسانه وجود دارد، جامعه نیز باید حمایت‌های لازم را از آنها به عمل آورد. این حمایت، تابعی از احترام به آزادی اطلاعات و انتشار و رمزگشایی از برخی مسائل و موضوعات است. از سوی دیگر، درک جامعه باید نسبت به محدودیت‌های عملی و ناامنی‌هایی که همواره خبرنگاران را تهدید می‌کند، بالا باشد. یعنی جامعه باید بفهمد خبرنگار، به ویژه در جامعه‌ای مانند ایران که همواره با مشکلات مختلف روبه‌روست، با چه چالش‌هایی مواجه است. حاکمیت هم باید بپذیرد، دیگر نمی‌توان با الگو‌های کلاسیک، کارکرد خبرنگاری را تعریف کرد و از آن انتظار داشت. هم جامعه و هم حاکمیت باید باور کنند، خبرنگار، کارش روشنگری و آگاهی‌رسانی درباره چرایی و چگونگی اتفاقات و تحولات اجتماعی است. همه باید باور داشته باشند خبرنگار، ایفاگر نقش «شریک منصف» است. یعنی نقشی که هم جامعه از خبرنگار انتظار دارد هم رسانه‌ها از جامعه چنین انتظاری دارد، چه از سوی حاکمیت، چه از سوی خود مردم. 
خبرنگار در نقش شریک منصف، هم به نفع جامعه و هم به نفع حاکمیت عمل می‌کند، حاکمیتی که می‌خواهد پیوند خود را با افکار عمومی حفظ و تقویت کند. وقتی از شریک منصف صحبت می‌کنیم، طبیعی است که گاهی خبرنگار جامعه را مورد نقد قرار دهد، رفتار‌های اجتماعی را نقد کند، چون هدف او ارائه الگو‌های بهتر برای زندگی است. گاهی هم ممکن است حاکمیت را نقد کند و در جایی هم از آن دفاع و تمجید داشته باشد. خبرنگار باید از پیوند‌های میان جامعه و حاکمیت دفاع کند. در مجموع، همه ما باید باور کنیم یکی از مهم‌ترین متغیر‌ها و عوامل حفظ جامعه ـ چه در بعد سیاسی، چه اجتماعی و فرهنگی ـ کارکرد خبرنگاری است. باید ظرفیت‌ها و ویژگی‌های خبرنگاری را درک کنیم. خبرنگار به لایه‌های زیرین جامعه نفوذ دارد و جامعه نیز باید بستر این نفوذ را فراهم کند؛ تا با برخوردی متقابل و اعتباری متوازن، بتوانند به یک گفت‌و‌گو و گفتمان مؤثر دست پیدا کنند. 

انتظار خبرنگاران از خانواده‌ها چیست؟ چه خانواده‌هایی که حرفه خبرنگاری را می‌شناسند و چه آنها که با این حرفه آشنا نیستند. 
به نظر من، خانواده‌ها، به ویژه خانواده خبرنگاران، کمابیش با کارویژه‌ها و وظایف خبرنگار آشنا هستند. در واقع، نگاهی که در سطح کلان جامعه نسبت به خبرنگار وجود دارد، کم‌و‌بیش در خانواده‌ها هم شکل گرفته است. خانواده خبرنگارها، این سختی‌ها را درک و تجربه هم کرده‌اند، هرچند سخت، اما می‌دانند خبرنگاری، شغلی نیست که ساعت کاری مشخصی داشته باشد. خبرنگاری، حرفه و کسب و‌کار یک فرد است؛ بنابراین باید همیشه آنلاین و در جریان باشد. خود من بار‌ها دیده‌ام که خانواده‌ای، از پیگیری‌های دائم برای خبرها، خسته یا کلافه می‌شوند و می‌خواهند کمی هم برای آنها وقت بگذارند. 
خبرنگار باید دائم به روز باشد. کار خبرنگار، در واقع «فروش خبر» است؛ یعنی از هر چیز تازه‌ای مطلع باشد. خبرنگاری فقط گفتن آنچه اتفاق افتاده نیست، بلکه باید بتواند بگوید قرار است چه اتفاقی بیفتد. بار‌ها گفته‌ام، ما پیشگو نیستیم، اما باید قدرت پیش‌بینی داشته باشیم. خبرنگاری که نتواند از دل تحلیل و تفسیر اخبار، امتیاز پیش‌بینی‌کنندگی به دست بیاورد، در حرفه‌اش ناتوان خواهد بود. بنابراین خبرنگار باید به طور دائم در حوزه خبری خودش آنلاین و حاضر باشد. خانواده‌ها گاهی این موضوع را درک می‌کنند و گاهی هم تحمل آن برای‌شان سخت است، اما واقعیت این است کار خبری همواره با دشواری‌های سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی همراه است. خبرنگار باید در هر شرایطی در صحنه باشد؛ از بحران‌هایی مثل کرونا گرفته تا رخداد‌های امنیتی یا حوادث غیرمترقبه. شب و روز و تعطیلی و عید هم برای ما معنایی ندارد. واقعاً باید گفت عید خبرنگاران، مثل عید نیرو‌های نظامی است؛ همیشه آماده باش و همیشه در صحنه. این موضوع، برای خانواده‌ها سنگین است. وقتی می‌خواهند میهمانی بدهند یا جمع خانوادگی برگزار کنند، خبرنگار باید در حوزه کار خودش باشد. اینجا نیاز به «درک متقابل» پیش می‌آید؛ گاهی خانواده می‌پذیرد، گاهی هم نه و طبیعی است. 
وقتی خبرنگاری به منطقه جنگی اعزام می‌شود، نگرانی خانواده‌ها دوچندان است. جامعه از خبرنگار انتظار دارد گزارش بدهد و آن هم به موقع، اما خانواده خبرنگار نگران سلامتی و امنیت عزیزشان است. به همین دلیل است که می‌گویند خبرنگاری شغلی سخت و زیان‌آور است. حتی در دسته بندی مشاغل سخت، بعد از کارگران معدن، خبرنگاران قرار دارند. خبرنگار باید همیشه در خط مقدم حادثه حاضر باشد. خطر، سختی، بی‌ثباتی شغلی و ناامنی، همگی با ماهیت خبرنگاری در هم تنیده‌اند. چه خبرنگار خانم باشد، چه آقا، خانواده‌های‌شان با مشکلات خاصی روبه‌رو هستند. مثلاً یک خانم خبرنگار، ممکن است همسرش از او انتظار داشته باشد در خانه باشد، کار‌های خانه را انجام دهد، یا بچه‌داری کند، اما باید وسط صحنه باشد، حتی روز‌های تعطیل!

چگونه یک خبرنگار فضای مناسبی برای نقد سازنده و آزادی بیان را در جامعه ایجاد کند؟
خبرنگارانی که در رسانه‌ها و فضای مجازی فعالیت می‌کنند، همواره باید تلاش کنند بر اساس آموزه‌های حرفه‌ای، تجربی و علمی نقش «ناظر بی‌طرف» و «شریک منصف» را ایفا کنند. این نقش به خصوص زمانی اهمیت پیدا می‌کند که بین دیدگاه‌های حاکمیتی و افکار عمومی اختلاف نظر وجود داشته باشد. در چنین شرایطی، خبرنگار موظف است با نگاهی متعهدانه به منافع ملی و امنیت کشور، صدای هر دو طرف را منعکس کند و بستری برای گفت‌و‌گو و مناظره ایجاد نماید تا به تفاهمی مشترک و در نهایت انسجام اجتماعی منجر شود. قضاوت درباره موفقیت در این مسیر بر عهده مخاطبان و افکار عمومی است. در عین حال، خبرنگاران با محدودیت‌ها و چالش‌های فراوانی روبه‌رو هستند. از جمله ناامنی شغلی، دسترسی محدود به منابع خبری، فقدان امکانات کافی و کمبود حمایت‌هایی که همتایان‌شان در برخی کشور‌های دیگر از آن بهره مندند. با وجود این مشکلات، آنان با تمام توان و تعهد حرفه‌ای خود به کار ادامه می‌دهند و انتظار دارند جامعه این تلاش‌ها را درک کرده و مرجعیت، اعتبار و مشروعیت کار خبرنگاری را به رسمیت بشناسد و حفظ کند. از طرفی نقد سازنده و منصفانه، اساس فعالیت رسانه‌ای است و جامعه و حاکمیت باید ظرفیت پذیرش این نقد‌ها را داشته باشند. برخورد‌های هیجانی یا بازخواست‌های غیرمنصفانه نباید باعث ترس خبرنگاران شود زیرا نقد نه تخریب است و نه دشمنی، بلکه ابزاری برای ارتقای فهم و بهبود وضعیت است. از سوی دیگر، خبرنگار نیز باید محدودیت‌های حرفه‌ای و اخلاقی خود را بشناسد و در رعایت آنها متعهد باشد تا ضمن حفظ شأن کار رسانه‌ای، نقشی مؤثر و مسئولانه ایفا کند. این تعامل دوسویه میان خبرنگار، جامعه و حاکمیت می‌تواند بستری مناسب برای تقویت همبستگی اجتماعی و افزایش اعتماد عمومی فراهم آورد. 

با توجه به توضیحاتی که فرمودید، چگونه می‌توان به عنوان خبرنگار، کنار پایبندی به آزادی بیان و نقد حرفه‌ای، به ارزش‌ها و فرهنگ خاص جامعه خود احترام گذاشت؟
من خبرنگار، باید جای پای خود را بشناسم. وظیفه دارم قوانین جامعه‌ام را بشناسم. باید عرف‌ها، سنت‌ها، فرهنگ‌ها و ارزش‌هایی که جامعه‌ام را ساخته‌اند، بفهمم و به آنها احترام بگذارم. باید بفهمم در چه بستری کار می‌کنم. عضو جامعه‌ای اروپایی یا دیگر جوامع نیستم. من در خاورمیانه‌ام؛ در ایران، جامعه‌ای با مختصات خاص خودش. وقتی از «امنیت» حرف می‌زنم، باید بدانم امنیت در این منطقه، با تعریفی که در غرب یا شرق آسیا وجود دارد، تفاوت دارد. وقتی از «نقد» صحبت می‌کنم، باید بفهمم در چه فرهنگی دارم نقد می‌کنم. جامعه من یک جامعه ایرانی ا‌ست. جامعه‌ای که در آن اقوام و مذاهب مختلف در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. جامعه‌ای که هویتش بر سه نهاد مهم استوار است، «فرهنگ»، «خانواده» و «مذهب»؛ این یعنی در هر جمله‌ای، گزارش و تحلیلی، اگر این ستون‌ها را نادیده بگیرم یا تخریب کنم، عملاً وظیفه خبرنگاری‌ام را زیر پا گذاشته‌ام. باید بفهمم کجا نقد است، کجا تخریب. نقد یعنی دیدن نقاط مثبت و منفی یک پدیده، تحلیل آن و پیشنهاد بهبود، اما تخریب یعنی انکار، رد، یا نفی کلی یک نهاد یا ارزش. اگر قرار است سنتی، فرهنگی یا یک رفتار اجتماعی را نقد کنم، ابتدا باید شناخت درستی از آن داشته باشم. نباید جامعه ایران را با جامعه‌ای دیگر مقایسه کنم و بخواهم نسخه‌ای واحد برای هر دو بنویسم. این یک خطای حرفه‌ای و معرفتی ا‌ست. بسیاری از اتفاقات تلخ و برخورد‌های قضایی یا اجتماعی با خبرنگاران، به خاطر همین ناآگاهی‌ها رخ می‌دهد. خبرنگاری که واژه‌ها را نمی‌شناسد، بستر فرهنگی را درک نمی‌کند، حدود قانونی را نمی‌داند و جایگاه خودش را در میان سه ضلع جامعه، حکومت و رسانه گم کرده است، نمی‌تواند یک خبرنگار حرفه‌ای باشد. به‌ویژه در حوزه‌هایی مثل حوز‌های اجتماعی که با حساس‌ترین ابعاد زندگی مردم سروکار دارد، باید بیشتر مراقب باشد. خبرنگاران وظیفه دارند خود را نسبت به اقتضائات فرهنگی جامعه مان مسئول بدانند. باید ابزار حرفه‌ای را بشناسند، اما مهم‌تر از آن، محیط بومی استفاده از این ابزار‌ها را بشناسند. در غیر این‌صورت، نه تنها تأثیرگذار نخواهیم بود، بلکه ممکن است خواسته یا ناخواسته، به گسست اجتماعی یا سوءتفاهم فرهنگی دامن بزنیم. 

با توجه به پراکندگی فضای مجازی و ورود تکنولوژی‌های جدیدی مانند هوش مصنوعی، تفاوت خبرنگار حرفه‌ای با شهروند خبرنگار چیست؟
باید باور کنیم، تکنولوژی ارتباطی و داشتن وسایل ارتباطی، دیگر موضوعی عجیب یا خاص محسوب نمی‌شود و در حال حاضر، گسترش آن به یک امر بدیهی تبدیل شده است. بنابراین، باید وجود و گسترش «شهروند خبرنگار» را نیز امری بدیهی بدانیم. به عنوان مثال، فردی به مسافرت می‌رود، در میان راه عکس می‌گیرد، فیلمبرداری می‌کند و سپس آن را در اینستاگرام، تلگرام یا توییتر منتشر می‌کند. این موضوع چیزی نیست که بتوان جلوی آن را گرفت. در عین حال، مشخص است، فضای مجازی و انتشار اطلاعات و اخبار در این فضا، دارای اعتبار لرزانی است. به این معنا که محتوای آن موازی است و گاهی مستند نیست. در این جا، تفاوت خبرنگار حرفه‌ای با شهروند خبرنگار مشخص می‌شود. اولین تفاوت این است که خبرنگار فقط به ثبت صحنه اکتفا نمی‌کند، بلکه به دو نکته مهم نیز توجه می‌کند: «چرایی اتفاق»، «چگونگی ماجرا»‌یعنی در کنار نگارش سبک خبر، تحلیل نیز ارائه می‌دهد. دومین تفاوت مهم این است که خبرنگار توانایی پیش‌بینی پیامد‌ها را دارد. خبرنگار باید بتواند تحلیل کند پس از این حادثه، احتمال دارد چه اتفاقاتی رخ بدهد. اما شهروند خبرنگار صرفاً یک واقعه را مشاهده و ثبت و آن را منتشر می‌کند. ما در حال حاضر در فضای مجازی با حجم زیادی از اخبار موازی و گاهی غیرمستند روبه‌رو هستیم. این اخبار ممکن است زودتر از اخبار رسمی منتشر شوند، اما دارای اعتبار لرزانی هستند. تفاوت خبرنگار رسمی با شهروند خبرنگار، در همین اعتبار حرفه‌ای و رسانه‌ای است. خبرنگار، به دلیل جایگاه سازمانی و رسانه‌ای خود، موظف است خبر مستند منتشر کند. اگر اشتباه کند، باید پاسخگو باشد. اما شهروند خبرنگار این مسئولیت را ندارد. برای مثال، در ماجرای جنگ ۱۲ روزه، بسیاری از شهروند خبرنگاران از فاصله دور فیلمبرداری کردند و اعلام کردند، «میدان ولی‌عصر هدف موشک قرار گرفته» یا «انفجار رخ داده است»، در حالی که خبرنگار حرفه‌ای نمی‌تواند چنین چیزی را بدون مستندات اعلام کند و تا زمانی که تأیید رسمی منتشر نشود، از بیان جزئیات بیشتر خودداری می‌کند. مخاطب نیز به همین دلیل به خبرنگار اعتماد می‌کند. اما آن فضایی که شهروند خبرنگار ایجاد می‌کند، ممکن است منجر به شکلگیری شایعه، التهاب و برداشت‌های احساسی نادرست شود. بنابراین، هرچند خبر منتشرشده از سوی شهروند خبرنگار ممکن است سریع‌تر منتشر شود، اما فاقد مختصات حرفه‌ای، الزامات قانونی و مسئولیت‌پذیری خبری است. خبرنگار حرفه‌ای موظف است، علاوه بر سرعت، چرایی و چگونگی حادثه را نیز تحلیل کند. اما شهروند خبرنگار صرفاً چیزی را که مشاهده کرده است منتشر می‌کند، بدون آنکه احساس مسئولیت کند یا ملزم به پاسخگویی باشد. با اینکه چنین است، امروزه شهروند خبرنگار‌ها توانسته‌اند در سرعت انتشار خبر از خبرنگاران رسمی پیشی بگیرند. دلیل این امر نیز روشن است، آنها ابزار‌های لازم را در اختیار دارند، محدودیت‌های قانونی برای‌شان تعریف نشده است و وابستگی رسانه‌ای ندارند. رقابت میان خبرنگاران حرفه‌ای و شهروند خبرنگاران، یک واقعیت امروزی است. اکنون به صورت رسمی، این دو گروه در حال رقابت با یکدیگر هستند. 

صحت اخبار را در فضای مجازی چگونه می‌بینید؟ این سرعت تأثیری در روند کار رسانه‌ها گذاشته است؟
اعتبار اخبار منتشرشده در فضای مجازی نسبی است. یعنی نباید آنها را کاملاً رد کرد و نه به طور کامل پذیرفت، ولی این فضا باعث افزایش سرعت انتشار خبر شده و گاهی جلوی سانسور را گرفته است، به طوری که رسانه‌ها و نهاد‌های حاکمیتی ناچار به پاسخگویی شده‌اند. در چنین شرایطی، خبرنگاران حرفه‌ای باید توانمندی‌های خود را در تحلیل و تفسیر اخبار تقویت کنند تا مردم به اخبار رسمی و مستند اعتماد کنند و ترجیح دهند، آنها را دنبال کنند. متأسفانه در جامعه خبری ما برخی خبرنگاران بدون دانش و تخصص کافی وارد این حرفه شده‌اند که به اعتبار و مرجعیت رسانه‌ها آسیب می‌زند. خبرنگار واقعی باید شجاعت حضور به موقع در صحنه، قبول خطر و پذیرش پیامد‌های احتمالی را داشته باشد. همانند شهروند خبرنگار که در سؤال بالا اشاره شد، وجود شهروند خبرنگار‌ها را نباید صرفاً به عنوان پدیده‌ای منفی دید، بلکه آنها انگیزه‌ای برای تحرک بیشتر خبرنگاران حرفه‌ای محسوب می‌شوند، چراکه وقتی خبرنگار بداند اگر خودش خبری را منتشر نکند، شهروند خبرنگار‌ها آن را منتشر خواهند کرد، با انگیزه بیشتری کار خواهد کرد. به همین دلیل، بسیاری از رسانه‌ها مانند صداوسیما در سال‌های اخیر رویکرد خود را تغییر داده‌اند و تلاش می‌کنند به موقع و دقیق‌تر در برابر اخبار شبکه‌های اجتماعی واکنش نشان دهند، هرچند هنوز با محدودیت‌هایی روبه‌رو هستند. 
به نوعی در خانواده‌های خودمان نیز شاهد حضور شهروند خبرنگار هستیم و باید پذیرفت که جهان در حال تغییر است. تغییر تنها چیزی است که همیشه ثابت می‌ماند و کسی که تغییر را نپذیرد، مانند کسی است که ناگهان از خواب بیدار شود و با شرایط جدید مواجه شود. بنابراین، پذیرفتن این تحول و به‌روزرسانی روش‌های خبری برای حفظ جایگاه و اعتبار خبرنگاران حرفه‌ای ضروری است. 

کنار فضای پرهیاهوی مجازی، ورود تکنولوژی پیشرفته‌ای مانند هوش مصنوعی نیز قابل توجه است. این تکنولوژی چه تأثیری بر این حرفه گذاشته است؟
هوش مصنوعی همراه با فضای مجازی، عمق معرفتی خبرنگاران ما را به شدت کاهش داده است. در گذشته، در میز هر خبرنگار یک فرهنگ لغت عمید بود. وقتی با واژه‌ای مواجه می‌شدیم، فوری آن را باز می‌کردیم و مطالعه می‌کردیم تا اطلاعات و سطح سواد و درک خودمان را بالا ببریم. متأسفانه با آمدن فضای مجازی، خیلی از خبرنگاران «مونتاژکار» شده‌اند، یعنی درباره یک موضوع چند مطلب را سرچ می‌کنند، کنار هم می‌گذارند و بعد منتشر می‌کنند و اگر درباره محتوایی که تولید کرده‌اند سؤالی بپرسیم چیزی نمی‌دانند! این وضعیت الان به شدت و به مراتب بدتر با هوش مصنوعی ایجاد شده است. یعنی طرف دیگر تلاش نمی‌کند یک تیتر خوب بنویسد یا مطلبی را خودش خلق کند. الان بعضی‌ها آن را به هوش مصنوعی می‌دهند و هوش مصنوعی با درک خودش مطلب را تغییر می‌دهد. این سطحی نگری بیشتر باعث آسیب رسانه و خبرنگاری می‌شود. متأسفانه جامعه رسانه‌ای ما اکنون با کاهش نیرو‌های کیفی روبه‌روست و استمرار این وضعیت می‌تواند خطر جدی برای جامعه رسانه‌ای ما باشد. 

یعنی هر نوع استفاده از هوش مصنوعی را رد می‌کنید؟ 
خیر. می‌شود از هوش مصنوعی کمک گرفت به شرطی که ابزار اصلی نباشد، در غیر این‌صورت برای جامعه فاجعه بار خواهد بود. ابزار‌های مختلف برای تولید محتوا اگر بتوانند سرعت کار اجرایی را افزایش دهند، مشکلی نیست. ولی اگر خبرنگار بخواهد درباره موضوعی مثل ترافیک تهران گزارش از هوش‌مصنوعی طلب کند با یک گزارش میدانی خیلی فرق می‌کند. هوش مصنوعی می‌تواند به شما در دانستن کمک کند، اما در درک موضوع به هیچ وجه نمی‌تواند کمک کند. این درک باید از سوی خود شما جذب شود. البته این نشان‌دهنده بی‌سوادی نسبت به هوش مصنوعی است و مقصران آن مسئولان و مدیران مجموعه‌های کاری می‌باشند که تلاشی برای شناخت و بالابردن سواد مجموعه خود نمی‌کنند. این ناآشنایی، ضعف اصلی است. خیلی‌ها نمی‌دانند و فکر می‌کنند، می‌شود به هوش مصنوعی کاملاً اعتماد کرد، اما واقعاً اینطور نیست. چراکه هوش مصنوعی همان‌طور که گفتم، بدون احساس و بدون درک واقعی فضای اجتماعی، مطلب را مطرح می‌کند. مثلاً اگر شما درباره شخصی از هوش مصنوعی سؤال کنید، ممکن است اطلاعاتی درباره او بدهد، مثلاً این بوده، آن بوده، اما درباره آن شخص به عنوان یک انسان، چه احساسی دارد؟ چه درکی از فضای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جامعه خودش دارد؟ هوش‌مصنوعی اینها را درک نمی‌کند، فقط اطلاعات خام می‌دهد. نکته بعدی اینکه متأسفانه با محدود شدن امکانات اقتصادی برای رسانه‌های مستقل و خصوصی، وضعیت بدتر شده است. در گذشته، سازمان‌ها و مدیران رسانه‌ای امکانات آموزشی و تجربه‌اندوزی برای خبرنگاران فراهم می‌کردند، اما الان این امکانات نیست. این تکنولوژی ما را تنبل کرده و عمق کار را از ما گرفته است. نه فقط ما، بلکه خیلی‌ها در جوامع جهانی همین مشکل را دارند. هوش مصنوعی و فضای مجازی از ما کار را گرفته‌اند حتی سیاستمداران هم درگیر این موضوع هستند و این خطری جدی است.

برچسب ها: خبرنگار ، گزارشگر ، حوادث
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار