جوان آنلاین: قاتلی که سه سال قبل در درگیری خیابانی، پسر جوانی را به قتل رسانده بود با پرداخت دیه از طناب دار فاصله گرفت. اولیای دم اعلام کردند برای آرامش روح فرزندشان قاتل را میبخشند و دیه آن را صرف امور خیریه میکنند.
اوایل بهمنماه ۱۴۰۱، به مأموران پلیس تهران تلفنی خبر رسید چند پسر جوان در نزدیکی میدان قیام در یکی از خیابانهای جنوب پایتخت درگیری خونینی را رقم زدهاند.
موتورسوار قاتل
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی محل شدند و درآنجا دریافتند لحظاتی قبل دو پسر موتورسوار با سه پسر جوان درگیر شدهاند که در جریان آن یکی از موتورسواران با چاقو یکی از پسران رهگذر را زخمی و سپس هر دو فرار کردهاند و پسر زخمی هم به بیمارستان منتقل شده است. تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه ساعتی بعد تیم پزشکی بیمارستان اعلام کرد تلاش برای نجات پسر جوان به نام سروش نتیجهای نداده و وی بهخاطر اصابت ضربه چاقو به قسمت حساس بدن و خونریزی شدید روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفته است.
وقتی مأموران به بیمارستان رفتند، یکی از دوستان مقتول در توضیح حادثه گفت: «من و یکی از دوستانم و مقتول ساعتی قبل از حادثه در نزدیکی میدان قیام در حال پیادهروی بودیم. ما قرار بود برای هواخوری و تفریح به پارکی در آن نزدیکی برویم که موتورسیکلتی با دو سرنشین با سرعت سرسامآوری از کنار ما عبور کرد، بهطوریکه ما هر سه نفر ترسیدیم. دوستم فریاد زد چه خبر است که آنها به طرف ما برگشتند. به آنها گفتیم چه خبر است با این سرعت رانندگی میکنید و اگر ما جا خالی نمیدادیم، الان با ما تصادف کرده و جان ما را به خطر انداخته بودید. اعتراضها و گفتههای ما به آنها برخورد و همین موضوع باعث مشاجره لفظیمان شد و با هم درگیر شدیم، اما دقایقی بعد با میانجیگری رهگذران و کاسبان محل درگیری ما تمام شد و آنها هم سوار موتورشان شدند و از محل رفتند.»
درگیری خونین
وی ادامه داد: «ما به راه افتادیم تا اینکه در یکی از خیابانهای اطراف دوباره با دو پسر موتورسوار روبهرو شدیم. وقتی به هم رسیدیم، نگاه چپ به هم کردیم و مشاجره لفظی ما شروع شد که اینبار یکی از آنها چاقویی از جیبش بیرون آورد و ضربهای به سروش زد. دوست ما خونین روی زمین افتاد و ضارب هم همراه دوستش با موتور از محل به سرعت فرار کردند. ما سروش را به بیمارستان رساندیم، اما ساعتی بعد پزشکان اعلام کردند فوت کرده است.» با اطلاعاتی که مأموران به دست آوردند، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری عامل قتل و همدستش آغاز شد. تیم جنایی در بررسی فیلم دوربینهای مداربسته موفق به شناسایی قاتل به نام پژمان شدند و او را تحت تعقیب قرار دادند. متهم در نهایت پس از چند روز فرار بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد.
اظهار پشیمانی
قاتل پس از انتقال به اداره پلیس با اظهار پشیمانی به درگیری خونین اعتراف و ادعا کرد قصد قتل نداشته است. وی گفت: «روز حادثه همراه دوستم با موتورش در خیابان دوردور میکردیم که در یکی از خیابانها با مقتول و دو دوستش روبهرو شدیم و آنها به سرعت موتور ما اعتراض کردند. همین موضوع باعث درگیریمان شد، اما با میانجیگری مردم خیلی زود تمام شد. دقایقی بعد دوباره آنها با ما روبهرو شدند و با هم درگیر شدیم. من قصد قتل نداشتم و فقط میخواستم مقتول و دوستانش را بترسانم و با چاقویی که همراه داشتم ضربهای به طرف آنها پرت کردم و بعد هم از محل فرار کردیم. فکر نمیکردم ضربه چاقوی من باعث فوت پسر جوان شود، اما وقتی باخبر شدم او در بیمارستان فوت کرده از ترس فرار کردم. در این مدت عذابوجدان داشتم و حتی شبها نمیخوابیدم و کابوس میدیدم. میخواستم خودم را به پلیس معرفی کنم که مأموران مرا بازداشت کردند. خیلی پشیمان هستم و از اولیای دم درخواست بخشش دارم.»
حکم قصاص
متهم پس از اعتراف و بازسازی صحنه قتل راهی زندان و مدتی بعد در دادگاه کیفری یک تهران پای میز محاکمه حاضر شد. قاتل در دادگاه دوباره اظهار پشیمانی و درخواست بخشش کرد، اما اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص کردند. قضات دادگاه پس از شنیدن دفاعیات متهم، او را به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کردند. رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.
جلسات صلح و سازش
چندی قبل پرونده روی میز قاضی امین کرمانینژاد، سرپرست اجرای احکام دادسرای امور جنایی قرار گرفت و وی برای جلب رضایت اولیای دم اقدام به برگزاری جلسات صلح و سازش کرد. چندین جلسه صلح و سازش با حضور اولیای دم برگزار شد، اما پدر مقتول در تمامی جلسات اصرار به قصاص داشت تا اینکه چند روز قبل به شعبه چهارم اجرای احکام رفت و اعلام کرد تصمیم دارد قاتل را ببخشد.
آرامش روح مقتول
وی گفت: «ما تصمیم داشتیم حکم قصاص را اجرا کنیم، اما مدتی قبل از طریق مددکاران زندان متوجه شدیم قاتل در زندان قرآن میخواند و رفتار خوبی دارد و مسئولان زندان هم از او راضی هستند. آنطور که فهمیدیم او در کارهای خیر هم شرکت میکند، به همین دلیل تصمیم گرفتم برای آرامش روح فرزندم قاتل را ببخشم و از خانوادهاش دیه بگیرم. من میخواهم دیه را صرف امور خیریه کنم و از طرفی هم به قاتل زندگی دوباره ببخشم.» با درخواست اولیای دم، خانواده قاتل اعلام کردند حاضرند دیه مقتول را پرداخت کنند. بنابراین با اقدام خداپسندانه اولیای دم، قاتل از قصاص نجات پیدا کرد و به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری یک تهران محاکمه میشود.