کد خبر: 1279637
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۰
حمید هنرجو، پژوهشگر، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان:
متأسفانه نسل نو تصویر خود را در ادبیات امروز انقلاب نمی‌بیند. ما باید خاستگاه و زبان نسل جدید را خوب بشناسیم و نویسندگان، نسل جدید و زبان آنها را خوب بشناسند. حرف‌ها و نگرانی‌های آنها را گوش دهند و درک کنند و نوجوان باید احساس کند حرفش در قلم نویسنده است و اینگونه جنس مؤلف، ناشر و مخاطب یکی می‌شود
نیره ساری
جوان آنلاین: حمید هنرجو، پژوهشگر، نویسنده، منتقد ادبی، روزنامه‌نگار و شاعر کودک و نوجوان ایرانی است. وی حدود ۱۰۰ عنوان کتاب در حوزه‌های شعر، داستان و پژوهش‌های ادبی منتشر کرده و علاوه بر پیشینه داوری در جشنواره‌های گوناگون از جمله جشنواره‌های شعر فجر، قلم زرین و کتاب سال رضوی مسئولیت‌های اجرایی متعددی را هم به عهده داشته است. دهه فجر بهانه‌ای است این هفته در کاشانه گفت‌وگویی در حوزه ادبیات و شعر و از آن مهم‌تر انتقال ارزش‌های انقلاب در این قالب‌ها به نسل‌های جدید داشته باشیم. شاید جوان و نوجوان امروزی برایش سرودهایی، چون «بوی گل سوسن و یاسمن آید» جذابیت نداشته باشد و به دنبال محتوای دیگری باشد. هنرجو معتقد است آنچه امروز آسیب است کار‌های سفارشی سازمان‌های مختلفی است که چندان عمقی ندارد و در حالت کلی این کتاب‌سازی است که به ادبیات انقلاب ضربه می‌زند. متن گفت‌و‌گو به شرح زیر است. 
 
 چرا امروز در حوزه کتاب و شعر و ادبیات نتوانسته‌ایم با نسل جدید ارتباط برقرار و از آن طریق گفتمان انقلاب اسلامی را منتقل کنیم؟
اگر ما معتقدیم پژوهشگر، ناشر و نویسنده روال ثابت و کلیشه‌ای پیدا کرده، دچار کم‌توانی و کم‌بضاعتی بوده و شناخت معمولی از ادبیات و هنر داشته و شناخت عمیقی نداشته‌اند، پس در نتیجه با شناخت پایین، کم عمق و نازل نمی‌توان جریان مثبت و عمیق و بزرگ ایجاد کرد. وقتی یک مدیر تأثیر رمان و شعر را بداند، از کتاب‌سازی جلوگیری می‌کند. متأسفانه سازمان‌ها کتاب‌ها را می‌خرند و هدیه می‌دهند که عمدتاً وقتی کسی کتاب هدیه می‌گیرد، کمتر هزینه می‌کند، در حالی که اگر افراد خود کتاب بخرند، به دلیل هزینه انجام‌شده کتاب را می‌خوانند. خرید یک کتاب یعنی گرایش به کتاب با موضوع مربوط داشته‌ایم. وقتی ما کتاب را به نسبت گرایش خود انتخاب می‌کنیم با عشق بیشتری می‌خوانیم و همین علاقه و عشق باعث تأثیرگذاری خواهد شد. کتابی که تأثیر نمی‌گذارد کتابی است که محتوای سرشار و حرف عمیق نداشته و این آفت درگیر کتاب‌های مناسبتی است. به طور مثال نهاد و سازمانی در آستانه دهه فجر در مدت کوتاه سفارش کار می‌دهند، در نتیجه کیفیت در این میان از بین می‌رود و کیفیت قربانی زمان مشخص بین ناشر و مؤلف خواهد شد. کتاب‌های سفارشی روی جامعه تأثیر نمی‌گذارند. کتابی را که نویسنده آن سال‌ها کار کرده است، ناشر با خواهش و التماس می‌گیرد، در حالی که کار سفارشی اینگونه نیست. در واقع کار‌های مناسبتی ما درگیر سفارشی شدن است و این حتی در مورد اهل بیت (ع) هم وجود دارد. ما روی این موضوعات حساسیت، دغدغه و ملاحظه داریم. وقتی این حجم از سمپاشی در بیرون علیه انقلاب ایران صورت می‌گیرد، یعنی تاریخی مهم و اتفاقی است که علیه آن هیاهو صورت می‌گیرد تا به این عظمت خاک بپاشند و به مرور دفنش کنند. این واقعه عظیم بوده و البته بی‌انصافی است بگوییم کاری انجام نشده چراکه کار‌های درخشان در بخش‌های مختلف وجود دارد. 
نیاز نسل جدید چیست؟
حمید سبزواری، حسن حسینی، علی معلم و قیصر امین‌پور کار‌های درخشانی در کتاب‌های مختلف دارند که برای نسل ما قابل احترام است، اما نسل جدید گفتمان جدید می‌خواهد. در نسل جدید اگر افرادی پیدا می‌شوند که به برخی شعرا ارادت دارند، باید تجلیل کرد، اما افراد کمی هستند که در نسل جدید روحیه پژوهشگری و علاقه به ادبیات دارند. در نسل جدید پرداختن به موضوعات آیینی و ملی خیلی کم است و با سفارش‌دهی درست نمی‌شود و مدیران و متولیان فرهنگی در دولت‌های مختلف به محض شروع کار ادامه فعالیت را رها کردند و رفتند. قطاری متوقف یا تغییر مسیر می‌دهد که شاید خوب یا بد باشد، اما تارسیدن به نقطه مطلوب ما زمان را از دست خواهیم داد. ما زمان‌های زیادی را از دست داده‌ایم که می‌توانسته کار‌های طلایی به وجود آورد که از دست رفته است. امروز شرایط نشر کتاب بسیار سخت است. ناشران دولتی باید به عنوان یک وظیفه و تعهد فرهنگی- اجتماعی رصد کار‌های جدید نویسندگان را داشته باشند و برای تربیت نو قلمان فکر یا سرمایه‌گذاری کنند. این حجم از جشنواره و کنگره را می‌بینیم و بی‌انصافی است بگوییم بی‌اثر و کم‌اثر، اما زمان از دست می‌رود. 
 
مشکل کجاست؟
سطحی فکر می‌شود. مدیران فرهنگی ما از ادبیات و هنر و تأثیر این مقوله‌ها آگاهی ندارند. کار‌های شاخص ادبی ما به این دلیل دیده نمی‌شود که دغدغه باز شدن پای این کار‌ها به سینما‌ها وجود ندارد. در همه کشور‌های دنیا رمان‌های موفق روی پرده سینما‌ها می‌رود، در حالی که با پول سرمایه‌گذار محتوای بی‌اثر ساخته می‌شود. رابطه بین سینما و ادبیات کم و حتی در حد صفر است. کتاب باید دیده و شنیده شود. کتاب الان دیده و گوش داده می‌شود، در حالی که خوانده نمی‌شود، یعنی تأثیر ندارد. استنباطی که از طریق خوانش کتاب صورت می‌گیرد، قابل قیاس با شنیداری نیست. هیچ جاذبه‌ای ایجاد نشده تا نسل جدید سراغ کتاب برود. امروز باید شکلاتی داد و اندیشه‌ای را با آن شکلات منتقل کرد. دستگاه‌های مختلف باید ایجاد انگیزه کنند تا نسل جدید کتاب خوب را خوب بخواند. بخشی از کار نشر تجارت و بخش عظیم آن فرهنگ‌سازی است. ما هیچ وقت حق نداریم مردم را به کتاب نخواندن متهم کنیم، در حالی که انتقاد به خود ما و دستگاه‌های فرهنگی برمی‌گردد که برای کتابخوانی ایجاد انگیزه نشده است. آیا ما برای جامعه کارگری مسابقه کتابخوانی برگزار می‌کنیم؟ کتاب حذف شده و اولویت دیده نشده است و افراد به جای فرهنگ دغدغه اقتصاد دارند. کتاب‌سازی به ادبیات انقلاب ضربه زده است. در مقطعی مدیری تصمیم به نگارش کتاب گرفته که یا در انبار باقی مانده یا در قالب هدیه تقدیم شده و تأثیر چندانی نداشته است. 
 
ما چگونه می‌توانیم از طریق همین کتاب با نسل‌های جدید صحبت کنیم و با زبان خود آنها گفتمان انقلاب را درست انتقال دهیم؟
دستیابی به زبان مخاطبان نیاز به جامعه‌شناسی گروه‌های سنی مختلف دارد. نوجوانان ما برآمده از فضا‌های تازه‌ای تحت تأثیر رسانه هستند و این مدیاست که برای نسل جدید تازگی دارد. نسل جدید می‌خواهد گفتمان‌ساز باشد نه گفتمان‌پذیر و بیشتر از اینکه بخواند دوست دارد حرف بزند. همین شناخت کافی است که از این زاویه برای آنها تولید محتوا کنیم. ما می‌گوییم با کتاب با نسل جدید حرف بزنیم، در حالی که جذابیتی برای آنها ندارد. مخاطب خود را در این رسانه و کتاب پیدا نمی‌کند. کتاب یا رمان ۳۰۰ صفحه‌ای یک شبه خوانده نمی‌شود و امروز با روزمرگی‌زدگی همان رسانه‌های جدید جذابیت نسل جدید است. ما باید به سمتی برویم که مردم به کتاب روی بیاورند و مردم کتاب را از خود بدانند و اولویت بدانند و این اولویت در جهان پیام‌رسان و پیام‌دادن‌های جدید شکل بگیرد. جهان امروز جهان بده‌بستان رسانه‌ای است که قبلاً اینگونه نبود. 
 
راهکار جذب به صورت دقیق چیست؟
ما باید نگاه چندرسانه‌ای داشته باشیم. به عنوان مؤلف می‌گویم باید کتابی منتشر کنیم که قابلیت چندرسانه‌ای‌شدن داشته باشد، یعنی هم صوتی باشد و هم بتوان از آن فیلمنامه و تصویر درآورد تا به گوش مخاطب برسد. امروز چندرسانه‌ای‌بودن مورد توجه است. امروز کمتر نویسنده‌ای صرف تولید کتاب موفق می‌شود بلکه نویسنده باید ذهنیت چند رسانه‌ای داشته باشد. نگاه ما امروز محتواست و با همه تلخی‌ها کتاب امروز بار محتوا را به دوش نمی‌کشد. 
 
چه چیزی کمک کننده است؟
همه کسانی که در فضای فرهنگ نفس می‌کشند و دغدغه تولید محتوا و جذب مخاطب دارند، باید کمک کنند. امروز دست در دست هم نیست. امروز برخی ناشران به دلیل حمایت‌های برخی سازمان‌ها حتی به حقوق مادی و معنوی ظلم می‌کنند. بسیاری از مواقع نویسنده زحمات بالایی می‌کشد، در حالی که حقوق واقعی مادی خود را نمی‌تواند دریافت کند. ارزش تولید فرهنگی باید به خلاقیت برگردد. امروز عدالت فرهنگی ایجاد نمی‌شود. وقتی نویسنده به حقوق مادی خود نمی‌رسد، کار فرهنگی برای او عبث خواهد شد. نویسنده اگر کار خوب هم تولید کند، در چاپ آن گرفتار می‌شود. ما باید رسیدن کتاب به دست مخاطب را سهل کنیم تا مؤلف هم انگیزه بیشتری پیدا کند. متأسفانه نسل نو تصویر خود را در ادبیات امروز انقلاب نمی‌بیند. ما باید خاستگاه و زبان نسل جدید را خوب بشناسیم و نویسندگان، نسل جدید و زبان آنها را خوب بشناسند. حرف‌ها و نگرانی‌های آنها را گوش دهند و درک کنند و نوجوان باید احساس کند حرفش در قلم نویسنده است و اینگونه جنس مؤلف، ناشر و مخاطب یکی می‌شود. حرف‌های دیکته‌شده مخاطب خاصی ندارد و خوانده نمی‌شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار