جوان آنلاین: شرایط نوارِ غزه در حال حاضر با گذشته (پیش از سال 2005) فرق دارد. هرچند برخی از سیاستمداران پر نفوذ صهیونیستی، از جمله وزیر مالی افراطی «بزالل اسموتریچ»، خواهان بازسازیِ شهرکهای صهیونیستنشین در نوار غزه هستند، اما این خواسته از حمایت گستردهای برخوردار نیست.در حالی که جنگ در غزه بخش عمدهای از خبرهای جهانیِ سال گذشته را به خود اختصاص داده بود، توجه کمتری به درگیریِ فزاینده میان اسرائیل و حزبالله در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی میشد، اما امروزه در سالروز حملات هفتم اکتبر، وضعیت تقریباً برعکس شده است: دولت اسرائیل و جامعهی بیناللملی، بر بحران فزاینده در لبنان و تنش با ایران تمرکز کردهاند و نوار غزه از صفحات نخست اخبار محو شده است.
به گزارش فارس، اما جنگ در نوار غزه هنوز به پایان نرسیده است. تنها در هفته گذشته، نزدیک به ۱۰۰ نفر در حملات هوایی و تهاجم زمینی اسرائیل در نوار غزه به شهادت رسیدند. اما سطح حضور نیروهای ارتش اسرائیل در نوارِ غزه در مقایسه با روزهای اوج عملیات، تقریباً ۹۰ درصد کاهش یافته است؛ چرا که ارتش اسرائیل منابع خود را به جنگ در شمال (جبهه لبنان) معطوف کرده است.در این میان به نوشته وبگاه عرب48، هیچ نشانهای مبنی بر پایانِ زودهنگام جنگ غزه دیده نمیشود. به نظر میرسد این درگیری به نوعی «جنگِ ابدی» تبدیل شده است که هم اسرائیل و هم آمریکا در دهههای اخیر به آن عادت کردهاند.
«تهانی مصطفی»، تحلیلگر برجسته فلسطینی در گروه بینالمللی بحران (International Crisis Group) میگوید: «با توجه به تمرکز جهان بر لبنان، نگرانکننده است که مردم فلسطین اکنون تنها گذاشته شوند».وبگاه عرب48 در ادامه نوشت: «توقف جنگ در نوار غزه هنوز دور از دسترس است. مذاکرات متعددی که توسط ایالات متحده برای تأمین آتشبس و بازگرداندن اسرای اسرائیلی انجام شده، هیچ نتیجهای نداشته است. نتانیاهو مصرّ است که حضور نظامی اسرائیل در این منطقه پس از جنگ باید حفظ شود. در همین حال، پس از ماهها اعتراض عمومی به دلیل ناکامیهای دولت او در هفتم اکتبر، محبوبیت نتانیاهو با ترور حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله افزایش یافته است. این به معنی کاهشِ قابل توجهی در فشارهای داخلی برای پایان دادن به جنگ است، جنگی که اعتراضات داخلی، انتقاد بینالمللی و لطمه به اقتصاد اسرائیل را به همراه داشته است».
طبق این گزارش، اما این تنها مانع در پایان دادن به درگیری نیست. با نزدیک شدن به پایان دولت بایدن، او تقریباً در حال از دست دادن نفوذ خود (و به طبع، به کارگیری آن) نسبت به اسرائیل است. پس از ماهها انتقاد از رفتار نتانیاهو در جنگ غزه، مقامات آمریکایی، بهویژه در حوزه عمومی، لحن مثبتتر و قابلتوجهی در مورد عملیات علیه حزبالله و ایران اتخاذ کردهاند.عرب48 افزود: «اما در مورد حماس، هرچند هنوز توانایی انجام حملات پراکنده، از جمله حملهای که در سپتامبر منجر به کشته شدن چهار سرباز اسرائیلی شد را دارد و اینکه احتمالاً هنوز 101 اسیر اسرائیلی را در اختیار دارد، اما بر اساس برآوردهای منابع اسرائیلی، بیش از نیمی از فرماندهان نظامی خود را از زمان آغاز جنگ از دست داده است».
نه اشغال و نه واگذاری
با در نظر گرفتن همه این موارد، وضعیت نوار غزه وضعیتی پیچیده است. این وضعیت، نه اشغال رسمی و نه الحاق است، بلکه وضعیتی است که در آن ارتش اسرائیل عملاً بر نوار غزه مسلط است، بدون اینکه بر آن حکومت کند و هر زمان که میخواهد مناطق مختلف را هدف قرار میدهد و هیچ اقدامی برای بازسازی این منطقه دیده نمیشود.بنابراین احتمال بازگشت نوار غزه به شرایط پیش از جنگ، هرگز به اندازه امروز دور از دسترس نبوده است. به طوریکه «شیرا ایفرون»، تحلیلگر انجمن سیاست اسرائیل و مشاور خارجی کابینه نتانیاهو گفته است: «همه این تحولات باعث میشود که برخی از اسرائیلیها در مورد این سوال تأمل کنند: چه اتفاقی میافتد اگر این جنگ هرگز پایان نیابد؟»
نوع متفاوتی از اشغال
ارتش اسرائیل از سال ۱۹۶۷، پس از جنگ شش روزه تا سال ۲۰۰۵، زمانی که «آریل شارون»، نخستوزیر وقت، دستور خروج نیروهای امنیتی و تخلیه اجباری حدود ۸۵۰۰ شهرکنشین اسرائیلی را صادر کرد، غزه را در اشغال خود داشت. هرچند این اقدام در آن زمان از حمایت گستردهای برخوردار بود و بسیاری، اشغال را یک باتلاق پرهزینه میدانستند، اما اکنون بسیاری از اسرائیلیها، بهویژه پس از به دست گرفتن غزه توسط حماس در سال ۲۰۰۷، آن اقدام را اشتباه میدانند.
همزمان در حالی برخی از اعضای گروههای صهیونیستی قدرتمند در اسرائیل، از جمله «بزالل اسموتریچ» وزیر دارایی اسرائیل، خواستار بازسازی شهرکها در نوار غزه هستند، اما این خواسته در اسرائیل از حمایت گستردهای برخوردار نیست و به نظر نمیرسد کابینه نتانیاهو در این زمینه به طور موثری اقدام کند.در این میان برخی مانند ژنرال «دیوید پتریوس»، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در خاورمیانه، اسرائیل را به اتخاذ رویکردی بر مبنای مقابله با شورشها، مشابه رویکرد آمریکا در عراق که شامل «تطهیر، تسخیر و بازسازی» بود، توصیه میکنند، اما هرگز اقداماتی همچون حفر چاه و ساختن مدرسه در غزه، در دستور کار ارتش اسرائیل قرار ندارد.
«رافائل کوهن» تحلیلگر نظامی مؤسسه رند، میگوید: «در حال حاضر، استراتژی اسرائیل در غزه، نوعی مبارزه با تروریسم است. این نه انعکاسی از عقبنشینی است و نه اشغال کامل خواهد بود.» این روش ممکن است شامل کنترل گذرگاه فیلادلفیا (محور صلاح الدین) در مرز مصر و گذرگاه نتساریم در مرزهای شمالی و جنوبی غزه، به همراه حملات دورهای به مناطق مرکزی غزه برای هدف قرار دادن بقایای حماس، که احتمالا به عنوان یک مقاومت تا مدتها ادامه فعالیت خواهد داد، باشد.کوهن معتقد است که «نگرانی واقعی این است که غزه در این حالت نیمهکاره گیر کند». این بدان معناست که درگیری با شدت کم، به طور نامحدود ادامه خواهد یافت، بدون هیچ چشماندازی برای بازسازی این منطقه یا ایجاد یک حکومت پایدار.
طرح ژنرالها
«گیورا ایلند» ژنرال بازنشسته ارتش اسرائیل، در هفتههای اخیر، کمپین تبلیغاتی شدیدی را برای حمایت از طرحی موسوم به «طرح ژنرالها» برای شمال غزه آغاز کرده است. این طرح شامل تخلیه ۲۲۰ هزار غیرنظامی ساکن شمال غزه در یک هفته و اعلام آن منطقه به عنوان «منطقهی نظامی بسته» میشود که مانع ورود هرگونه کمکی خواهد شد؛ در واقع طبق این طرح «گرسنگی دادن» به عنوان یک سلاح علیه رزمندگان باقی مانده حماس استفاده خواهد شد.گزارشها حاکی از آن است که نتانیاهو طرح مذکور را بررسی میکند، هرچند تقریباً به طور قطع با انتقاد گسترده به عنوان جنایت جنگی مواجه خواهد شد.اسرائیل، تخریب ظرفیتهای نظامی حماس را به عنوان هدف اصلی عملیات خود قرار داده است. از آنجاییکه حماس احتمالاً قادر به ادامه فعالیت به عنوان یک گروه مقاومت مسلحانه برای مدت طولانی خواهد بود، این رویکرد، به معنای جنگِ طولانی است.در مورد هدف دیگر که بازگرداندن اسرای اسرائیلی نزد حماس است، ایفرون میگوید که نتانیاهو «در هر سخنرانی خود به تلاش برای بازگرداندن گروگانها به خانههایشان تأکید میکند.» اما بدون آتشبس حاصل از مذاکره، دستیابی به این هدف، به طور فزایندهای بعید به نظر میرسد.ایفرون میگوید: «به نظر میرسد که در حال حاضر هیچ توافقی برای بازگرداندن گروگانها وجود ندارد». گزارشها نشان میدهند که نتانیاهو به نمایندگان کنست گفته است که به نظر او احتمالا نیمی از گروگانها ممکن است تاکنون جان خود را از دست داده باشند.
چه کسی واقعاً بر غزه حکومت خواهد کرد؟
وبسایت عرب48 نوشت که بهرغم برنامههای نظامی، به نظر نمیرسد اسرائیل هیچ تمایلی برای فراهم کردن امنیت یا خدمات اجتماعی برای مردم غیرنظامی نوار غزه داشته باشد، مردمی که حملات اسرائیل زندگی آنها را کاملا ویران کرده است.در هفتههای اول جنگ، تعداد زیادی مقاله و تحلیل سیاسی منتشر شد که ایدههایی برای حکمرانی بر این منطقه در پس از جنگ ارائه میکردند. دولتهای آمریکا و کشورهای غربی در چند راه حل برای این مساله به توافق رسیدهاند.آمریکا ایدهای را مطرح کرده که شامل یک نهاد فلسطینی جدید میشود، همان نهادی که در حال حاضر بر کرانه باختری حکومت میکند و باید بر غزه هم مسلط شود. نتانیاهو از پذیرش این طرحها خودداری کرده و گفته است که این طرح غزه را از «حماسستان» به «فتحستان» تبدیل خواهد کرد. در هر حال، با توجه به عدم محبوبیت تشکیلات خودگردان در مناطقی که فعلا در آن حکومت میکند، روشن نیست که اگر تشکیلات خودگردان بخواهد با کمک سلاح اسرائیل کنترل غزه را به دست گیرد، در میان مردم غزه چه قدر مشروعیت خواهد داشت.همچنین دولت بایدن کشورهای عربی را تشویق به ایفای نقش کلیدی در بازسازی این منطقه پس از جنگ کرده است، اما این کشورها بدون مسیر مشخصی برای ایجاد یک دولت فلسطینی، از تعهد به این نوع پروژهها خودداری کردهاند.
ایفرون میگوید: «اسرائیل هرگز با این طرح موافقت نکرده است». نتانیاهو به طور مبهمی از تشکیل «دولت مدنی» در غزه سخن گفته، اما ایفرون میگوید که دیدگاه نتانیاهو مبتنی بر یافتن «فلسطینیهای خیالی» است که برای حکومت بر غزه واجد شرایط هستند، اما شامل هیچ کدام از گروههای فلسطینی حال حاضر نمیشود؛ دولت اسرائیل همچنان هرگونه طرحی که به سمت ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل گام بردارد را رد میکند.
آرون دیوید میلر، مذاکرهکنندهی صلح خاورمیانه در چندین دولت آمریکا و از کارکنان موسسه کارنگی برای صلح بینالملل، میگوید: «دولت آمادهای وجود ندارد که بیاید و امنیت را تضمین کند». در حال حاضر، با وجود از بین رفتن رهبران ارشد و تخریب زیرساختهای مادی حماس، حکومتی که حماس بر آن مسلط است، هنوز هم، دست کم تا حدودی، قادر به تامین امنیت و خدمات اجتماعی در برخی مناطق نوار غزه است. اما تواناییهای این گروه محدود است و بعید است که با اصرار اسرائیل بر نابودی حماس، بهبود یابد.میلر میگوید: «در آینده، با نبود یک قدرت حاکم در غزه، شاهد ظهور عشایر و گروههای جنایتکار خواهیم بود و مطمئناً سازمانهای غیر دولتی به دنبال راههایی برای ارائه کمکهای بشردوستانه خواهند بود».
نیاز فوری به این کمکها وجود دارد. مقامات سازمان ملل، بحران انسانی نوار غزه را از بدترین بحرانهای عصر حاضر توصیف میکنند. سیستمهای غذارسانی و بهداشتی این منطقه در حالت «نابودی کامل» قرار دارند. بیش از یک میلیون نفر با سوءتغذیهی شدید مواجهاند. برآوردهای سازمان ملل نشان میدهد که تقریباً دو سوم ساختمانهای نوار غزه آسیبدیده یا ویران شدهاند. برخی برآوردها نشان میدهند که هزینه بازسازی نوار غزه از ۸۰ میلیارد دلار فراتر رفته است، که بیش از چهار برابر تولید ناخالص داخلی نوار غزه و کرانه باختری در قبل از جنگ است.مصطفی عضور گروه بینالمللی بحران معتقد است که مسیر فعلی جنگ، نوار غزه را به «شهرکی از چادرهای ویران» تبدیل میکند. او معتقد است که احتمالا جامعه جهانی تلاشی برای فشار به اسرائیل برای جلوگیری از این واقعه نخواهد کرد.
آیا روزی فرا خواهد رسید که جنگ تمام شود؟
هنگامی که بایدن در روزهای پس از حملات ۷ اکتبر به اسرائیل سفر کرد، همدردی خود را با اسرائیل و حمایت از حق آنها برای پاسخگویی نظامی را ابراز کرد. اما او همچنین آنها را از تکرار اشتباهات آمریکا پس از حملات ۱۱ سپتامبر برحذر داشت، اشتباهاتی که تلاش برای از بین بردن تهدیدات امنیتی را به دو دهه جنگ پرهزینه، گسترش ماموریتها و نقض حقوق بشر تبدیل کرد و به اعتبار بینالمللی آمریکا ضربه زد.
وبگاه عرب48 نوشت که در واقع، اسرائیل نیازی به چنین نصیحتی نداشت، زیرا آنها تجربهی جنگهای ابدی را به خوبی میشناسند. در طول بخش اعظم دهههای هشتاد و نود قرن بیستم، اسرائیل بخشهایی از جنوب لبنان را اشغال کرد. ارتش این رژیم در ابتدا با هدف از بین بردن نیروهای فتح وارد جنوب لبنان شد، اما جنگ به سرعت گسترش یافت و منجر به ایجاد یک منطقه امنیتی در جنوب لبنان شد که ارتش اسرائیل در کنار مزدوران مارونی علیه نیروهای فتح و سپس حزبالله اقدام میکرد.تا سال 2000، زمانی که بنی گانتس عضو پیشین کابینه نتانیاهو، آخرین سرباز اسرائیلی را از لبنان خارج کرد، این جنگ به «ویتنام اسرائیل» معروف شد. در این درگیری، صدها سرباز اسرائیلی و هزاران غیرنظامی لبنانی کشته شدند.
عرب48 معتقد است که احتمال اشغال نوار غزه، بیشتر شبیه به اشغال لبنان در سالهای پیش از سال 2000 خواهد بود و شباعت چندانی به به اشغال و شهرکسازی در کرانه باختری یا وضعیت غزه تا پیش از سال 2005 نخواهد داشت.دولتهای متمادی اسرائیل در مواجهه با حملات نیروهای فلسطینی بارها و بارها با انجام حملات نظامی وسیع برای نابودی کامل تهدید، واکنش نشان دادهاند، اما بعداً متوجه شدهاند که هزینهها بسیار بالاتر از حد تصور آنها است.بنابراین احتمالاً سالها طول خواهد کشید تا هزینههای اشغال غزه به طور کامل محاسبه شوند.