جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، همانگونه که از نام آن پیداست به بازخوانی «اندیشه سیاسی شیخفضلالله نوری» پرداخته است. این پژوهش از سوی علیمحمد صالحی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در معرفی این کتاب به نکات پی آمده اشارت برده است:
«یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، نهضت مشروطه است که با سپریشدن یک قرن از وقوع آن همچنان نوشتهها و گفتههای فراوان و گاه متضادی درباره آن رقم میخورد. در عین حال نهضت مشروطه خود یادآور چهرههایی است که شخصیت تاریخی آنها با مشروطهخواهی پیوند خورده است. وجود آرا و اندیشههای مختلف بین شخصیتهای مشروطهخواه، موجب قضاوتهای متفاوتی دربارهعملکرد آنان شده است. یکی از نادر چهرههای مشروطه شیخ فضلالله نوری است که حجم وسیع نوشتهها و گفتههای لائیکها و سکولارها مانع قضاوت درستی درباره وی شده است. شیخ شهید از علمای طراز اول تهران و روحانی آزادیخواهی بود که در مهاجرت کبری مشروطهخواهان را همراهی کرد. وی به فراست دریافت که مشروطهخواهی از مسیر عدالتخواهی جدا شده و ماهیت غربگرایانهاش درصدد ضربهزدن به دین و ارزشهای دینی است. در چنین وضعیتی شیخفضلالله به جهت پاسداری از ارزشهای دینی تز مشروطه مشروعه را مطرح و با استقامت و پایدار از آن دفاع کرد، اما مشروطهخواهان ذاتاً مستبد بر این باور بودند که هر کس با آنها نباشد در جبهه استبداد قرار دارد، بنابراین چوب استبدادخواهی بر پیکر شیخ زدند و او را به چوبه دار کشیدند! این واکنش در قبال یک متهم به استبداد در حالی صورت میگرفت که برای محمدعلی شاه (کانون استبداد)، مقرری تعیین و لیاخوف روس را عفو کردند! تحجر حاکم بر فضای غربگرایان به آنها اجازه نداد تا شیخ را به عنوان یک جریان سوم بپذیرند که نه مشروطهخواه و نه طرفدار استبداد بود و در فضای ضددینی، ارجی برای مشروطه مشروعه قائل نشدند. مرکز اسناد انقلاب اسلامی در راستای عمل به وظیفه علمی و انقلابی خویش، تحقیق حاضر را تحت عنوان اندیشه سیاسی شیخ فضلالله نوری، به جامعه علمی کشور ارائه میکند. کتاب حاضر در پنج فصل به رشته تحریر درآمده است: فصل اول مروری اجمالی، اما معطوف به معرفت شناسی از حیات و شخصیت شیخ نوری است. فصل دوم مقولهروشنفکری و روشنفکران در زمان مشروطه را مورد توجه قرار داده و میکوشد تا ضمن معرفی اندیشههای روشنفکران عصر مشروطه، رابطه میان مبنای فکری و مبنای اندیشه روشنفکران این عهد را بررسی کند. سومین فصل کتاب، روحانیت دخیل در مشروطه، اعم از مشروطهخواه و مشروعهطلب و تعاملات فیمابین ایشان و چگونگی حضور آنها در عرصه سیاست و اجتماع مشروطه را مورد توجه قرار داده است. چهارمین فصل از کتاب، کوششی در شناخت و بازخوانی خالص اندیشه سیاسی شیخ و بنیانهای آن است که طبعاً حاصل این بازشناسی، گونهای بازخوانی و بازتفسیر مواضع اتخاذ شده از ناحیه وی در قبال تحولات مشروطه نیز میباشد. بالاخره در واپسین فصل از کتاب، اندیشه شیخ موسوم به مشروطه مشروعه در خلال تاریخ پس از شهادت ایشان تا زمان کنونی مورد توجه و بررسی قرار گرفته و در تعقیب تحولات تاریخی پس از شهادت شیخ روشن شده که تاریخ سرانجام موضع شیخ را در برخورد با مشروطه در ایران تأیید کرده است، در حالی که سرنوشت مشروطهطلبی آرامگیری در آغوش ناآرام استبداد رضاخانی بود. سرنوشت مشروعهطلبی با تجلی در انقلاب اسلامی ایران، گونهای از حقانیت را برای شیخ شهید و هواداران مشروعهطلب او رقم زد که بازتاب آن را تا هم اینک میتوان دید....»