زن جوانی که یکسال قبل متهم بود شوهرش را با شلیک دو گلوله به قتل رسانده است، در جلسه دادگاه قتل را انکار کرد و گفت بیگناه است. به گزارش «جوان»، صبح روز نوزدهم شهریور ماه سال قبل مأموران پلیس روبهروی جایگاه سوختی در شهر فرودگاهی امام خمینی، جسد مردی را پشت فرمان خودروی تاکسی کشف کردند که با شلیک دو گلوله به قتل رسیدهبود.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد مقتول مرد ۵۵ سالهای به نام حمید و صاحب تاکسی است. بدین ترتیب با شناسایی هویت مقتول مأموران در نخستین گام سراغ اعضای خانواده او رفتند. همسر مقتول در ادعایی گفت: «شوهرم راننده تاکسی بود و معمولاً هر روز صبح از خانه بیرون میرفت و شب به خانه بر میگشت، اما گاهی هم پیش میآمد چند شبی به عنوان شیفت کاریاش در محل کارش بماند. چهار روز قبل او از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت و من نگرانش شدم. شب قبل به اداره پلیس رفتم و اعلام مفقودی کردم تا اینکه الان متوجه شدم او به قتل رسیدهاست.»
پای یک زن
مأموران پلیس در ادامه دوربینهای مداربسته محل حادثه را بررسی کردند و به رد پای یک زن رسیدند. مأموران پلیس در بررسی فیلم دوربینهای اطراف محل حادثه دریافتند شب حادثه زنی که ماسک به صورت داشته سراسیمه از صندلی عقب خودروی مقتول پیاده و به سرعت از آنجا دور شدهاست.
از سوی دیگر در بررسی میدانی کارآگاهان پلیس آگاهی متوجه شدند مقتول از مدتی قبل با همسرش اختلاف داشته به طوری که قرار بوده از هم جدا شوند و حتی در دادگاه هم پرونده دارند. همچنین در بازبینی فیلم دوربینها مشخص شد زن ماسکدار از نظر جثه و ظاهر شباهت زیادی به همسر مقتول دارد. بدین ترتیب مأموران احتمال دادند قاتل همسر مقتول به نام فریده است و او را به عنوان مظنون به قتل بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
اعتراف
متهم در بازجویی با اعتراف به قتل شوهرش گفت: «شوهرم خیلی بد اخلاق بود و همیشه با من مشاجره لفظی میکرد و گاهی هم مرا کتک میزد. زندگی با حمید سخت بود، اما من به خاطر دو دخترم سختیها و بد اخلاقیهای او را تحمل میکردم. اخلاق او روز به روز بدتر میشد به طوری که کارد به استخوانم رسید و تصمیم گرفتم از او جدا شوم. وقتی دادخواست طلاق دادم، مرا هر شب کتک میزد و تهدید میکرد اگر از او جدا شوم، مرا به قتل میرساند. ترس از مرگ باعث شدهبود تا نقشه قتل او را طراحی کنم تا اینکه از طریق یکی از دوستانم با فروشنده اسلحهای آشنا شدم و اسلحهای به قیمت ۱۱ میلیون تومان خریدم و تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. چند باری نقشه قتل را طراحی کردم، اما هر بار پشیمان شدم، اما شب حادثه تصمیم آخرم را گرفتم. آن شب او قرار بود بستهای را به یکی از دوستانش برساند و من هم همراه او شدم. وقتی به نزدیکی فرودگاه امام خمینی رسید، برای لحظاتی توقف کرد و من هم از پشت دو تیر به او شلیک کردم و بعد از خودرو پیاده شدم. کمی آنطرفتر خودرویی کرایه کردم و به خانه برگشتم.»
بخشش
متهم پس از اعتراف راهی زندان و پروندهاش پس از تکمیل تحقیقات برای صدور حکم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در حالی که پرونده روی میز شعبه دهم قرار گرفته بود، دو دختر وی به عنوان تنها اولیایدم اعلام کردند مادرشان را با شرایطی بخشیدهاند.
با اعلام رضایت اولیایدم، متهم چند روز قبل برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم در دادگاه حاضر و محاکمه شد.
انکار
متهم که قبلاً در بازجوییها به قتل شوهرش اعتراف کرده بود، اینبار مقابل قضات دادگاه با انکار جرمش گفت: «شب حادثه شوهرم میخواست بستهای را به یکی از دوستانش برساند و خواست من همراهش بروم. خسته بودم، اما با اصرار او همراهش شدم. در میانه راه تلفنی به خاطر بدهیاش با دوستش مشاجره لفظی کرد و عصبانی شد و تلفنش را قطع کرد. من هم که خسته بودم، از او خواستم توقف کند تا پیاده شوم و به خانه برگردم، اما او قبول نکرد. ناراحت شدم و در صندلی عقب نشستم تا اینکه در نزدیکی فرودگاه توقف کرد و سرش را روی فرمان گذاشت. من فکر کردم او خوابیده است، از فرصت استفاده کردم و از خودرو پیاده شدم و به خانه برگشتم. من نمیدانم چه کسی به او شلیک کرده و در بازجوییها هم به خاطر فشار روانی به دروغ اعتراف کردم.» در ادامه نماینده دادستان گفت متهم دروغ میگوید و برای او اشد مجازات را درخواست کردم.
در پایان قضات دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند.