روز گذشته عکسهای بقایای به جا مانده از سواری پراید که در تصادف با یک درخت دچار حادثه شده بود در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و مورد اقبال کاربران قرار گرفت. براساس خبرهای منتشر شده، حادثه در یکی از خیابانهای مشهد اتفاق افتاد و راننده و یکی از سرنشینان آن که دختر و پسری جوان بودند در دم جان باختند و سومین سرنشین هم که پسری جوان بود، مجروح و روانه بیمارستان شد. مقاومت پایین خودروی تولید داخل و «نه» این خودرو و محصولات دیگر کارخانههای داخلی به هر حادثهای که منجر به از دست رفتن جان سرنشینانش میشود، موضوعی است که سالهاست در فضای عمومی جامعه مطرح بوده است. اینکه خودرویی با قیمت کلان در برخورد با هر مانعی متلاشی میشود و جان سرنشینانش را به خطر میاندازد، فقط میتواند از محصولات تولید داخل باشد. اگر به جای این ارابه هر خودروی خارجی با چنین معانعی برخورد میکرد، امکان نداشت خم به ابروی سرنشینانش بیاید، چه برسد به اینکه خودرو به طور کلی متلاشی شود و سرنشینانش را راهی دیار ابدی کند. اگر این عکس به کارشناس فنی در کشوری صنعتی نشان داده شود، شاید تصورش این باشد که این پراید از سیاره دیگری به خیابانی در مشهد سقوط کرده و بقایای به جای مانده هم ناشی از همان سقوط است.
تجربه نشان داده نقدهای تندی که علیه ارابههای مرگ مطرح شده راه به جایی نبرده و گوش شنوایی هم برای آن وجود نداشته است. هیچ کدام از تولیدکنندگان این ارابهها حاضر نشدهاند خود و خانوادههایشان با چنین وسیلهای تردد کنند. این محصولات نقش مهمی در کاهش جمعیت آماری کشور دارند و اگر بخواهیم به ماجرایی پشت پرده بدگمان باشیم، میتوانیم بنا را بر این بگذاریم که از این محصولات برای درو کردن جمعیت کشور استفاده میشود، به طوری که نقشی که این محصولات برای از بین بردن جمعیت کشور دارند، جنگ تحمیلی علیه کشورمان نداشته است. خسارتهایی که از مجرای تولید این محصولات به کشور وارد شده، فقط به از دست رفتن جان شهروندان منجر نمیشود، بلکه خسارتهای دیگری از جمله برجای ماندن جمعیت زیادی از معلولان را هم به همراه دارد؛ بنابراین هر جایی که سخن از محصولات تولید داخل باشد، پای حادثهای خونین هم در میان است.