دکتر مجتبی لشکربلوکی در کانال تلگرامی خود نوشت: ابتدا یک نوشته زیبا از محمدحسین کریمیپور، فعال کسبوکار را باهم بخوانیم: خدمتکار جدید یک پروفسور از او پرسید که قرمه بپزم یا قیمه؟ دو ماه بعد، آقای دکتر پاسخ مکتوب داد. جواب، یک دفترچه ۵۹صفحهای بود با چهار دیاگرام و یک جدول اکسل پرحجم که نشان میداد اولاً برای پاسخ به این سؤال، باید ابتدا به ۱۷سؤال بنیادین دیگر جواب داد. ثانیاً یک مطالعه رفتاری سهماهه روی یک جامعه ۱۰۰ نفری از پروفسورهای ۵۲ الی ۶۰ ساله لازم است. پیوست اقتصادی میگفت این مطالعات ۶۵۰میلیون تومان هزینه دارد. گزارش شرح میداد در صورت تأمین بودجه، ممکن است طی ۱۱ماه با روایی۵۳درصد بین قرمه و قیمه انتخاب کرد. خدمتکار زان پس یاد گرفت دیگر سؤال نکند. او با اتکا به سه کلاس سوادش، در ایکی ثانیه با روایی ۱۰۰درصد به این نتیجه رسید که اشکنه هم از سر چنین آدمی زیاد است، لذا زان همان را بار گذاشت. مشکلی هم پیش نیامد.
تحلیل و تجویز راهبردی
آنچه ایشان به طنز گفته از منظر علمی نام و نشان مشخصی دارد: «فلج تحلیلی»
(Analysis paralysis) یا فلج بیشتحلیلی که هم در سطح زندگی شخصی و هم در سطح سازمان و ملی به کرات دیده میشود. معنی آن چیست؟ زمانی که یک فردی یا گروه برای حل یک مسئله آنقدر فکر یا آنقدر تحلیل میکنند که فلج میشوند و نمیتوانند تصمیم بگیرند.
چرا چنین چیزی رخ میدهد؟ به دلیل نگرانی از بروز یک مسئله بالقوه بزرگتر، به دلیل ترس از اشتباه کردن، به خاطر عدمتوانایی در تفکیک مسائل مهم و از مهم فرعی، جستوجوی یک راهحل کامل بدون هیچ نقطهضعفی به خاطر کمالگرایی. اینها باعث میشود یا هرگز تصمیمی گرفته نمیشود یا خیلی دیر گرفته میشود.
راهحلی هم دارد؟ بسته به ریشه مسئله ممکن است راهحلهای زیر کاربرد داشته باشد:
۱) تعیین زمان برای تصمیمگیری. به خودتان یا سازمانتان بگویید تا این زمان باید این تصمیم گرفته شود.
۲) تفکیک مسائل: مسائل مهم را از مسائل غیرمهم شناسایی کنید و برای مسائل [غیر]مهم اصلاً وقت نگذارید یا کم بگذارید.
۳) روتینسازی: تصمیمات تکرارشونده را شناسایی کنید (مثلاً چی بپوشم یا چی بپزم؟) و یک بار به صورت جدی به آنها فکر کنید، نتیجه را نهایی کنید و سپس سیستم را بگذارید روی حالت اتوماتیک.
۴) برونسپاری تصمیمات. اخذ تصمیمات غیرمهم را به دیگران بسپارید.
۵) روی این باور کار کنید که هیچ گزینهای کامل نیست. هنر تصمیمگیری عالی این است که بین گزینههای ناقص یک گزینه کمتر ناقص پیدا کنم و نه گزینه بدون نقص.
۶) این باور را در خود تغییر دهید که اول باید فکر کرد و بعد انتخاب. گاهی اوقات بهترین روش سعی و خطاست. اول یک انتخاب موقتی (عمل کوچک)، سپس دریافت اطلاعات بیشتر، بعد تحلیل اطلاعات و سپس انتخاب بهتر و عمل مجدد.
توسعه ملی، بهبود سازمانی و رشد شخصی همه در گرو تصمیمها و انتخابهای بهتر ماست. اگر از وضعیت امروز خود راضی نیستیم، این ناشی از انتخابهای بد گذشته ماست. اگر آینده بهتری میخواهیم از انتخابهای امروز شروع کنیم.