یکی از خطرها و آسیبپذیریهای جدی و بسیار مهم کشور، خطر نفوذ دشمن در دستگاههای حاکمیتی (اعم از لشکری و کشوری) و شناسایی، نشان و جذب عناصر خودی و آموزش و بهکارگیری افراد جذب شده در نشانگاههای مورد نظر است.
دشمن از طریق افراد جذب شده و ایجاد شبکه نفوذ جریانی، اقدام به تصمیمسازی برای مسئولان و تصمیمگیران نظام میکند که حضور چند جاسوس در تیم مذاکرهکننده هستهای سابق و تصمیمسازی برای تحمیل برجام (خسارت محض) تنها یک نمونه از خطرات بیشمار نفوذ دشمن در لایههای تصمیمسازی در نظام است. جدی گرفتن خطر نفوذ و مسدودسازی همه راههای احتمالی نفوذ دشمن، همواره از دغدغهها و مطالبات جدی مقام معظم رهبری از مسئولان نظام بوده است: «در باب امنیت داخلی هم دستگاههای امنیتی ما باید مواظب نفوذ باشند؛ عمده نفوذ است؛ نفوذ دشمن در دستگاههای مختلف و اعمال وسوسههایشان؛ مشکل عمده این است. باید مراقب باشند که این [مشکل]را درست کنند (۱۳/۰۸/۱۳۹۹)».
شناسایی جاسوس و انجام کلیه اقدامات ضدجاسوسی از سوی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی از نشانههای مهم اقتدار نظام محسوب میشود. جمهوری اسلامی ایران به همت تلاشهای مستمر و مؤثر سربازان گمنام در این حوزه کارنامهای موفق از خود ارائه کرده است که از میان اسرار و ناگفتههای فراوان دستگاه اطلاعاتی، آشکارسازی نمونههایی از فعالیتهای ضدجاسوسی کشور در خصوص برخی از جاسوسان نظیر «جیسون رضائیان»، «کاووس سیدامامی»، «نزار زکا»، «محمود موسوی مجد»، «علی اشتری فرد»، «سیدسیاوش حاجی زوار»، «عبدالرسول دری اصفهانی»، «خانواده نمازی»، «هما هودفر» و «نازنین زاغری» تصویرگر هنر اطلاعاتی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.
اعلام حکم اعدام علیرضا اکبری ابرجاسوس روباه پیر انگلستان و اجرای آن در روز شنبه ۲۴ دیماه ۱۴۰۱ علاوه بر واکنش مداخلهجویانه مقامات انگلیسی و تهدید علنی ایران، نه تنها واکنش برخی دیگر از دولتهای اروپایی از جمله فرانسه را در پی داشت، بلکه امریکا را هم به واکنش و مداخله در امور ایران واداشت. جیمز کلورلی، وزیر خارجه انگلیس در صفحه توئیتر خود نوشته: «اقدام ایران باید به قویترین شکل ممکن محکوم شود. این اقدام بدون پاسخ نخواهد ماند». مواضع عجولانه و در عین حال مداخلهجویانه انگلیس و غرب بیانگر عصبانیت دشمن از شکست برنامه دقیق آنان برای به زانو درآوردن ایران و براندازی نظام جمهوری اسلامی است و بیشک این شکست مفتضحانه حداقل حاصل سه عامل بسیار مهم شامل: «بصیرت مردم در عدم همراهی با طرح و نقشه دشمن»، «رهبری بی نظیر امام خامنهای» و «اقتدار اطلاعاتی و امنیتی کشور» است.
اقدام دستگاه اطلاعاتی ایران نشانه «اشراف اطلاعاتی کشور در شناسایی، کشف و خنثیسازی راهبرد نفوذ دشمن» و اقدام دستگاه قضایی در برخورد قاطعانه و مجازات علیرضا اکبری نیز نشانه «اقتدار و نقطه قوت نظام جمهوری اسلامی» در حراست از استقلال و امنیت کشور در برابر دشمن بوده و در عین حال پرده از عصبانیت و استیصال غرب بر میدارد. اما آنچه که مایه شگفتی و حیرت ملت ایران شده و نشانگر تلاش شبکه نفوذ جریانی غرب در داخل کشور است، همراهی و همصدایی برخی از غربزدگان و جریانات سیاسی با دشمن و تکمیل پازل غرب و منعکسسازی نیات و اهداف دشمن در داخل است که بر خلاف امنیت ملی تا مرز سفیدسازی و تطهیر علیرضا اکبری پیش رفته اند. جاسوسی برای سرویسهای بیگانه و خیانت به کشور و ملت در تمام کشورها و در همه جای دنیا امری مذموم و ننگین محسوب شده و شدیدترین و قاطعانهترین مجازات را درپی دارد.
پرونده جاسوسی علیرضا اکبری نیز بیانگر درک و آگاهی کامل و میل و اراده او از ارتباط با سرویس جاسوسی انگلیس است؛ اقاریر صریح این جاسوس و اقدامات گسترده وی در همکاری با سرویس جاسوسی انگلیس نیز، تشخیص آثار خیانت بار او را برای هر منصف حقبینی آسان میسازد و بر همین اساس است که مواضع برخی افراد و جریانات سیاسی غربگرا در خصوص اعدام این ابرجاسوس موجب تعجب همگان شده است. اصلاحطلبان و برخی جریانات غربگرا باید توضیح بدهند که بر اساس کدام معیار و منطق، نتیجه اعدام یک جاسوس را تحت عناوینی نظیر «انزوای بیشتر ایران در عرصه بینالملل» در روزنامههای خود بازتاب دادهاند. اگر جریانات مرعوب غرب، حتی یک بار از خود میپرسیدند که «کدام رابطه؟» بدون شک روزنامه خود را با عنوان و تیتر اصلی «روابط تهران - لندن تحتالشعاع یک اعدام»، روانه کیوسکهای مطبوعات نمیکردند. مواضع غربگرایان اگر ناشی از نفوذ و تصمیمسازی دشمن برای آنان نباشد، بیتردید نتیجه بی بصیرتی و عدم تشخیص آنان نسبت به آثار حمایت تلویحی و یا علنی از عملکرد اکبری است.