یکی از شعارهای حوزه سلامت «پیشگیری بهتر از درمان» است. شعاری اساسی که توجه به آن مانع هدررفت هزینههای مادی و روانی میشود. به خطر افتادن سلامت جسم، پیامدهایی مثل از دست رفتن سلامت روان فرد بیمار، نگرانی خانواده، دوستان و هدررفت هزینههای بسیار را به دنبال دارد. از همینرو کسانی که حفظ سلامت را مورد توجه قرار میدهند در مباحث مطرح شده حوزه پیشگیری اهتمام دارند. موضوعات مطرح شده در بستر اجتماعی هم اقتباسی از همین شعار دارد، به این مضمون که هر جا به این توصیه عمل شود، دریافتکنندگان خدمات از آن رضایت دارند و هر جا این توصیه محلی از اعراب نداشته باشد، نارضایتی دریافتکنندگان خدمات را به دنبال خواهد داشت.
جامعه ما این روزها با آسیبهای بسیاری دست به گریبان است که ریشه در بیتوجهی به امر پیشگیری دارد. سوانح رانندگی سالهای زیادی است که بخش مهمی از جمعیت کشور را که سرمایه انسانی به حساب میآید، به هدر میدهد. مرگ سالانه ۱۷ هزار نفر و معلول و مجروح شدن بیش از ۳۰۰ هزار نفر آماری نیست که بتوان به آسانی از کنار آن عبور کرد، اما ساختارهای مدیریتی به راحتی آب خوردن از کنار این آمارهای هولناک عبور میکند. براساس گزارش پلیس راهور، مرگ هر شهروند در جریان این سوانح، ۵ میلیارد تومان به تولید ملی کشور خسارت وارد میکند. حال این پرسش مطرح میشود که چرا ساختار مدیریتی حاضر است این هزینه کلان به کشور تحمیل شود، اما در حوزه پیشگیری هزینهای نشود؟ آنگونه که همواره در شرح چرایی وقوع این سوانح آمده، این دلایل سه ساختار عامل انسانی، وسیله نقلیه و جاده را شامل میشود که مباحث بسیاری درباره آن مطرح شده است. خودروهای مونتاژ داخل معروف به ارابههای مرگ، متهم اصلی پرونده سوانح رانندگی هستند که چرخهایشان به قیمت گزاف در جادههای ناایمن میچرخد و قربانی میگیرد؛ بنابراین تا زمانی که نشود از چرخش این خودروها در جادهها جلوگیری کرد، نمیشود به کاهش سوانح هم امید داشت.
سرقت، کلاهبرداری، مصرف مواد مخدر، یله بودن فضای سایبر، زمینخواری، ساخت و سازهای غیرمجاز و آسیبهایی از این دست که ما مدام درباره آن گزارشهای خود را مطرح میکنیم، پیوستهایی دارند که آسیبهای آن به دلیل بیتوجهی به امر پیشگیرانه به بستر اجتماعی وارد میشود و قربانی میگیرد.
پیشگیری و آسیب هر دو نیاز به سرمایهگذاری دارند. هزینههایی که صرف امور پیشگیرانه میشود به عنوان سرمایه در خدمت کشور قرار میگیرد، اما سرمایههایی که صرف آسیب میشود، سرمایههای عمومی را به هدر میدهد و مصداق این ضربالمثل است که از کوزه آنچه تراود که در اوست.