چند سالی میشود که مسئولان ورزش کشور به بهانه مشکلات اقتصادی و گرانی ارز و تحریمها بحث مسخره و به دور از ورزش حرفهای، اعزام کیفی ورزشکاران به مسابقات بینالمللی و المپیک را راه انداختهاند.
مسئولان ورزش کشور با اجرای این سیاست غلط و نادرست عملاً شانسهای مدالآوری در مسابقات مهم را به حداقل ممکن کاهش دادهاند و باعث شدهاند بسیاری از ورزشکاران مستعد و آماده پشت خط تیمهای ملی بمانند و با ناامیدی به آینده مبهم خود فکر کنند و حتی برخی از آنها جلای وطن کرده و برخی هم کلاً قید ورزش قهرمانی را میزنند.
در چنین شرایطی عدهای از همین مسئولان بیکفایت و بیتالمالخور پای ثابت تمام مسافرتهای خارجی هستند. مسئولانی که کوچکترین سمتی در فدراسیونهای ورزشی ندارند و صرفاً بابت حضور بیفایده و بیثمرشان در پستهایی، چون هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک مجوز دائمالسفر بودن را گرفتهاند. سفرهایی که کوچکترین عایدی برای ورزش کشور به همراه ندارد و تنها هزینههای هنگفت روی دست بیتالمال میگذارد. ضمن اینکه نباید از یاد برد که این آقایان بابت این مسافرتهای توریستی خود حق مأموریت هم دریافت میکنند.
به این اسامی دقت کنید؛ مجید کیهانی، علی دادگر، سیدعبدی افتخاری و علیرضا رحیمی، این چهار نفر هماکنون در ترکیه بسر میبرند، آن هم به عنوان اعضای هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک در بازیهای کشورهای اسلامی در قونیه ترکیه. چهار نفر که نه فدراسیون دارند و نه ورزش کشور در طول سالهای گذشته بابت حضورشان در هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک کوچکترین امتیاز یا منفعتی را کسب کرده است. حال سؤال این است که چطور اعزام ورزشکار تحت عنوان مسخره اعزام کیفی با محدودیت روبهرو میشود، اما اعزام این مدیران نالایق، بیکفایت و بیثمر برای ورزش کیفی محسوب شده است؟!
مدیرانی که خوب به یاد داریم وقتی سال گذشته هم با هزینه بیتالمال راهی المپیک شدند کوچکترین ثمری برای ورزش کشور نداشتند. توریستهای سال گذشته پکن حالا توریستهای قونیه شدهاند تا ثابت کنند از هیچ سفری نمیگذرند و پای ثابت تمام مسافرتهای خارجی هستند.
بیهوده نیست که ورزش و ورزشکار ایران با مشکلات و معضلات پیچیدهای روبهروست که هرچه برای رفع آنها تلاش میشود گره کار به جای باز شدن کورتر میشود. تا زمانی که چنین مدیرانی بر سر کار باشند و تبعیضهایی مانند آنچه امروز در قونیه دیده میشود میان ورزشکاران وجود داشته باشد ورزش کشور نه تنها پیشرفت نخواهد کرد که هر روز با پسرفت نیز روبه رو خواهد شد. اینکه چرا یک ورزشکار به سبب ارتباطاتی که دارد جدا از دیگران در هتل لوکس اقامت میگزیند و بقیه مجبورند شرایط سخت محل اسکان ورزشکاران در قونیه را تحمل کنند و اینکه چرا اعزامهای مدیران نالایق متوقف نمیشود یا حداقل مثل اعزام ورزشکاران کیفیسازی نمیشود سؤالهای بیپاسخی است که اگر روز پاسخی برای آنها یافت شود، آن روز ورزش کشور سربلند میکند و پیشرفت خواهد داشت. پس تا آن روز تمام تلاشها آب در هاون کوبیدن است.