در خبرها آمده بود که از شهابالدین عزیزیخادم برای حضور در مجمع عمومی فدراسیون فوتبال که قرار است دهم خردادماه برگزار شود دعوت به عمل آمده است.
همین خبر را بگذارید کنار اوضاع بلبشوی فدراسیون فوتبال با هیئت رئیسه پرایراد و اشکالش تا متوجه وخامت وضعیت فوتبال کشور شوید. از یکسو حکم به برکناری عزیزیخادم میدهند و از سوی دیگر اینقدر به او فضا میدهند که بتواند جو انتخابات ریاست فدراسیون را به سود خود تغییر دهد و بدتر اینکه فرصت حضور در جلسه بررسی عزلش را هم به او دادهاند.
با توجه به شناختی که در طول کمتر از یکسال ریاست عزیزیخادم بر فوتبال از او پیدا کردهایم بعید نیست که بتواند جو حاکم بر جلسه را چنان به سود خود تغییر دهد که بازگشتی پیروزمندانه به فدراسیون داشته باشد که در صورت بروز این اتفاق باید منتظر یک تسویهحساب جانانه با اهالی ساختمان خیابان سئول باشیم و صدالبته حاشیههای پررنگ و وحشتناک برای فوتبال کشور.
در این خصوص میتوان به حرفهای بهزاد داداشزاده، سرمربی تیم ملی فوتبال ساحلی اشاره کرد که میگوید: «در حال حاضر فدراسیون فوتبال بیصاحب و بلاتکلیف است. بعد از عزل عزیزیخادم توسط هیئت رئیسه به جای اینکه آرامش به فوتبال برگردد، هر روز شاهد اتفاقات بدی در هیئت رئیسه هستیم که شایسته فوتبال کشورمان نیست. افرادی وارد فوتبال شدهاند که هیچ سابقه درخشان و خوبی در این رشته نداشتند. این افراد با تصمیمات غلط خود به همه جا رسیدند.»
در چنین شرایطی و با دیدن چنین اظهارنظرهایی باید نگران آینده فدراسیون فوتبال بود. اوضاع روبراه که نشده هیچ، بدتر از زمان عزیزیخادم هم پیش میرود. با این تفاوت که آن زمان میشد تقصیرها را به گردن یک نفر انداخت و در نهایت هم عزلش کرد، اما حالا وضعیت اینقدر پیچیده شده که حتی نمیتوان به دنبال مقصر گشت.
اتخاذ تصمیمهای نادرست از سوی هیئت رئیسه و بروز اختلافهای فراوان میان خود اعضا باعث شده هیئت رئیسه حتی قدرت تصمیمگیری در امور بدیهی را هم نداشته باشد. در این میان نباید از تلاشهای پنهانی عزیزیخادم در به دست آوردن رأی موافق اعضای مجمع هم غافل بود. موردی که باعث شده در سایه ضعف مفرط هیئت رئیسه فدراسیون نگرانی بابت بازگشت احتمالی رئیس عزل شده بیشتر از قبل باشد.
فوتبال ایران روزهای حساسی را پشت سر میگذارد. روزهایی که باید صرف آمادهسازی تیم ملی برای حضوری قدرتمندانه در جام جهانی شود، اما بیشتر صرف چالشهای مدیریتی و اختلافات داخلی آقایان میشود. اختلافاتی که فایدهای برای فوتبال ندارد و میتواند در نهایت به این بینجامد که فوتبال کشور در بازگشتی به قبل دوباره همان روند شکست خورده قبلی را در پیش بگیرد.
فدراسیون فوتبال این روزها درست مانند زمان عزیزیخادم کاسه گدایی به دست گرفته و از دولت توقع حمایت میلیاردی، آن هم با ارز نیمایی را دارد. درست همان راهی که عزیزیخادم بعد از ادعاهای درآمدزایی یورویی و دلاری در پیش گرفت و سرانجامش هم آن شد که همه دیدند. هیئت رئیسهای که خودش چیده بود برکنارش کردند، اما فقط خودش را کنار گذاشتند و راه و رسمش را حتی پرقدرتتر از او ادامه دادند.
حالا این فوتبال در آستانه یک انتخاب مهم قرار دارد. چالش اصلی انتخاب نیست، بلکه این است که آدمهای حاضر در فوتبال توانایی انتخاب درست را دارند یا نه. ترس این است که آدمهایی که به قول داداشزاده از قبل فوتبال بدون اینکه فوتبالی باشند به همه چیز رسیدهاند، کاری کنند که باز هم فوتبال کشور به عقب پرتاب شود و این یعنی یک فاجعه ملی برای فوتبال ایران که شاید تا سالها نتوان تبعات آن را رفع و رجوع کرد. اوضاع فوتبال خراب است، این واقعیتی است که باید امروز آن را باور داشت. امروز که باز هم صدای پای عزیزی خادمبه گوش میرسد و حتی باید نگران بود که آدمی نزدیک به او، سکان هدایت فوتبال کشور را در دست بگیرد.
اوضاع فوتبال خوب نیست، این را باور کنید، هرچند خود فوتبالیها هم چندان از این اوضاع نابسامان و آشفته ناراحت نیستند!