در روزهای اخیر موضوع یادداشتی رسانهای خطاب به یکی از مراجع معظم تقلید که بهزعم عدهای مصداق توهین به ایشان تلقی شده به محور جهتدهی برخی رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شده است. فارغ از آنکه این متن اساساً یک انتقاد محترمانه بوده یا اهانتبار، جنجالی که درباره آن پدید آمد، در خور بررسی بیشتری است.
محوریت جریان معترض به توهینآمیز بودن یادداشت مذکور را در داخل کشور، در برخی روزنامههای زنجیرهای و در سطح برونمرزی، رسانههای لندنی بر عهده داشتند. همین محوریت بسیار معنادار و البته کاملاً مضحک است. رسانههایی که هیچ نگاه مثبتی به اسلام فقاهتی نداشته و حتی سابقه فحاشی و اهانت به مراجع، علما و حتی اصل تقلید در کارنامه خود داشتهاند، اینک برای حیثیت یکی از مراجع معظم نگران شدهاند. روزنامههایی که انعکاسدهنده نظرات کسی بودهاند که با «میمون» خواندن مردم، تقلید را به استهزا گرفته و سراسر مشحون از تمسخر علما و مطالب زیر سؤال برنده احکام شریعت بودهاند، اینک خود را در مقام مدافع یکی از مراجع تقلید قرار دادهاند؟ رسانه هایی، چون بیبیسی فارسی که تخطئه احکام فقهی و روحانیت اصیل شیعه را وجهه همت خود قرار داده، بهیکباره نگران یکی از مراجع معظم میشوند!
آشکار است که هیچ نسبتی میان نظرات و اندیشههای حضرت آیتالله صافی گلپایگانی و حتی بقیه مراجع معظم با این جریانات رسانهای فرصتطلب نیست و اینها گمان بردهاند که از نمد این موضوع اختلافی میتوانند برای خود کلاهی ببافند.
از رسانه ملکه که انتظاری بیش از اینها نمیتوان داشت، اما چطور میتوان صداقت کسانی را که بر طبل انتقاد از رهبری میکوبند، اما انتقاد از یک مرجع تقلید را (که خودشان هم قبولش ندارند) سر دست میگیرند، باور کرد؟ چگونه میتوان پذیرفت که بلندگوهای اصلی حمله به روحانیت، امروز مدافع روحانی عالیمقام شده باشند؟!
امام راحل عظیمالشأن در پیام خود معروف به منشور برادری میفرمایند: «انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه میشود. انتقاد اگر بهحق باشد، موجب هدایت دو جریان میشود. هیچکس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است.»طبیعی است که انتقاد اگر محترمانه و با نزاکت و ادب اسلامی باشد، مفید و موجب رشد جامعه و حوزههای علمیه نیز میشود، اما طرح مسائلی که موجب سوءاستفاده رسانههای فرصتطلب داخلی و خارجی میشود، بیش از آنکه به سود اسلام و انقلاب باشد، به زیان آنهاست.
در سیره امام راحل (ره) که الگوی همه نیروهای مؤمن و طلاب انقلابی است، اهانت به ساحت مرجعیت یک خط قرمز اساسی است، چنانکه ایشان میفرمایند: «من یک نصیحت میکنم به بچههای طلاب؛ طلاب جوان که تازه آمدهاند و حاد و تندند؛ و آن این است که آقایان، متوجه باشید اگر چنانچه شَطْر [کوچکترین]کلمهای به یک نفر از مراجع اسلام، شطر کلمهای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارکوتعالی ولایت منقطع میشود. کوچک فرض میکنید؟ فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض میکنید؟ اگر بهواسطه بعضی از جهالتها لطمهای بر این نهضت بزرگ وارد بشود، معاقَبید پیش خدای تبارکوتعالی؛ توبهتان مشکل است قبول بشود، چون به حیثیت اسلام لطمه وارد میشود.... من میدانم، من میدانم که بعض از افراد یا به جهالت یا بهعمد میخواهند تفرقه مابین این مجتمع بیندازند. تفرقه بین این مجتمع معنایش این است که در اسلام خداینخواسته خلل واقع بشود؛ استعمار به آرزوی خودش برسد... گمان نکنید که فحش به یک نفر است؛ فحش به یک جامعه اسلامی است؛ اهانت به یک جامعه اسلامی است؛ وَهْن وارد شدن بر یک جامعه اسلامی است. من که اینجا نشستهام دست تمام مراجع را میبوسم؛ تمام مراجع اینجا، نجف، سایر بلاد، مشهد، تهران، هر جا هستند، دست همه علمای اسلام را من میبوسم. مقصد بزرگتر از این است آقا. من دست برادری دراز میکنم به تمام ملتهای اسلام، به تمام مسلمین دنیا؛ در شرق و غرب عالم هر چه مسلم هستند، من از اینجا دست برادری دراز میکنم و دست آنها را میفشارم. ما خاضع هستیم برای همه علمای اسلام؛ شما هم باید خاضع باشید؛ همه، همه، همه باید خاضع باشید... همه باید شکر این نعمت را بگزاریم که یک همچو مراجع بزرگ داریم؛ متشکر باشیم از خدا که یک همچو افراد برجسته داریم؛ قدردانی کنیم از آنها؛ عزت آنها، عزت اسلام است؛ اهانت به آنها اهانت به اسلام است. توجه داشته باشید، مبادا یکوقت خداینخواسته، یک اهانتی به یک مسلمی، یک اهانتی به یک مرجعی، یک اهانتی به یک مؤمنی بشود که خدای تبارکوتعالی راضی نیست.»
بر این اساس اگر برفرض حسن نیتی نیز در تذکار به مراجع معظم وجود داشته باشد، میتوان با ادبیاتی که کمترین امکان سوءاستفاده در آن نباشد، نکات و تذکرات را ارائه نمود. باید بدانیم که تجربه ماجراهایی ازایندست بهخوبی نشان میدهد که رسانههای فرصتطلب داخلی و خارجی چگونه در کمین نشستهاند تا با کوچکترین خطا و یا سهوی، نیروهای انقلابی و متصفان به جبهه انقلاب را موردحمله خود قرار داده و از این آب گلآلود برای خود ماهی تفرقه صید کنند.