حكم قصاص مجرم سابقهدار كه به اتهام قتل صاحب بوتيك به مرگ محكوم شده بود در ديوان عالي كشور تأييد شد.
به گزارش جوان، چهارم مردادسال۹۸، مأموران پليس از درگيري خونين مقابل يك مغازه لباسفروشي در شهرستان ورامين باخبر و راهي محل شدند. بررسيهاي اوليه نشان ميداد در آن درگيري صاحب مغازه كه مرد 37ساله به نام محسن بود بر اثر چند ضربه چاقو راهي بيمارستان شده است. عاملان درگيري نيز دو برادر به نامهاي رضا و چنگيز بودند كه از سوي شاهدان حادثه بازداشت شده بودند.
دو برادر به پليسآگاهي منتقل شدند تا اينكه از بيمارستان خبر رسيد محسن به خاطر شدت جراحات و خونريزي فوت كرده است. به اين ترتيب پرونده با موضوع قتل عمد در دستور كار قرار گرفت و دو برادر به اتهام قتل عمد بازجويي شدند.
يكي از آنها كه چند سابقه كيفري در پروندهاش داشت قتل را گردن گرفت و در شرح ماجرا گفت: «روز حادثه براي خريد لباس به مغازه محسن رفتم. او چند لباس آورد و يكي از آنها را انتخاب كردم، اما از او خواستم تا تخفيف بدهد. چند بار اصرار كردم اما او قبول نكرد و گفت تخفيف ندارد. سر همين موضوع با هم درگير شديم و در آن درگيري محسن با ميله آهني كه در مغازه داشت به من حمله كرد و مرا از مغازه بيرون كرد. از رفتار او خيلي عصباني شدم به همين خاطر با چوب و چاقو دوباره وارد مغازهاش شدم. محسن از شدت عصبانيت پيراهنش را از تنش درآورد و درگيري بالا گرفت. سپس با ميله آهني چند ضربه به من زد . به تلافي اينكار من هم چاقو كشيدم، اما ميخواستم به كتف او ضربه بزنم اما حركت كرد و چاقو ناخواسته به شاهرگ او برخورد كرد.» متهم درخصوص سابقه كيفرياش گفت: «پنجسال قبل به خاطر حمل مواد مخدر دستگير شدم و به زندان افتادم. به تازگي از زندان آزاد شدهبودم و حالا به اتهام قتل عمد بازداشت شدهام.»
او درباره حضور برادرش در حادثه گفت: «برادرم در اين حادثه نقشي نداشت. او قصاب بود و مغازهاش چند مغازه بالاتر از مغازه لباسفروشي بود. وقتي درگيري بالا گرفت پسرم كه همراه من بود به طرف مغازه او رفت. برادرم وقتي متوجه درگيري ما شد براي حمايت از من به مغازه مقتول آمد. باور كنيد او ضربهاي به محسن نزد و من خودم به تنهايي مرتكب قتل شدم.»
با ثبت اين اظهارات، برادر متهم نيز تحت بازجويي قرار گرفت. او با تأييد اين اظهارات گفت: «آن روز در مغازهام مشغول كار بودم كه ناگهان برادرزادهام هراسان وارد مغازه شد و گفت پدرش با صاحب يك مغازه لباس فروشي درگير شدهاست. وقتي شنيدم برادرم چاقو همراه دارد نگران شد و بلافاصه به محل درگيري رفتم. ديدم مقتول لباسش را درآورده و در حال داد و فرياد است. براي ميانجيگري وارد درگيري شدم كه يكباره مقتول با ميله آهني به سر برادرم زد و برادرم نيز از شدت عصبانيت با چاقو به مقتول ضربه زد. هر چه تلاش كردم جلوي اين كار را بگيرم حريف آنها نشدم. باور كنيد در قتل نقشي نداشتم.»
دو برادر بنا به شواهد و قرائن موجود و گواهي شاهدان حادثه راهي زندان شدند و پرونده بعد از كامل شدن تحقيقات به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. اولين جلسه رسيدگي پرونده در شعبه دوم دادگاه به رياست قاضي زالي تشكيل شد. ابتداي جلسه اوليايدم درجايگاه قرار گرفتند و درخواست قصاص كردند. در ادامه چنگيز مقابل هيئت قضايي قرار گرفت و گفت: «قتل را قبول دارم اما برادرم در اين حادثه نقشي نداشت. من خودم به تنهايي دست به چاقو شدم و برادرم فقط به قصد حمايت از من در آن درگيري حضور داشت.» در ادامه رضا نيز در جايگاه ايستاد وگفت: «باور كنيد آن روز قصد ميانجيگري داشتم و به مقتول ضربهاي نزدم.»
در پايان هيئت قضايي بعد از شور با توجه به مدارك در پرونده، با تبرئه برادر متهم، وي را به قصاص و پرداخت ديه محكوم كرد. اين حكم به ديوانعالي كشور فرستاده شد و با تأييد آن متهم 39ساله در آستانه مرگ قرار گرفت.