فرهنگ، اقتصاد و جامعه روی هم اثرگذارند و هیچ کدام از یکدیگر جدا نیستند. موضوع کاهش ۴۰ درصدی ازدواج طی دهه اخیر هم به عنوان پدیدهای اجتماعی از ابعاد مختلفی قابل بررسی است و به طور یقین نمیتواند یک علت داشته باشد بلکه مجموعهای از علل و عوامل موجب شکلگیری چنین پدیدهای شدهاند. حالا طبق آمارها چیزی حدود ۱۳ میلیون نفر از جمعیت جوان جامعه در حال عبور از سن ازدواج هستند، اما تاکنون ازدواج نکردهاند. در کنار آمار هرگز ازدواجنکردهها، اگر آمار مطلقهها را هم اضافه کنیم با عنایت به اینکه درصد بالایی از این افراد کمتر از یک سال زندگی مشترک را تجربه کردهاند با خیل عظیمی از جوانان مواجهیم که از گردونه ازدواج خارج شدهاند. در این میان دخترانی که سنشان بالا میرود و زنان جوان مطلقه به دلایل فرهنگی و نگاههای خاص اجتماعی همچون نگاه منفی به ازدواج مجدد زنان مطلقه، محدودیت زنان مطلقه برای ازدواج با مردانی که تاکنون ازدواج نکردهاند، مواجهند و دختران مجرد هم به دلیل فرهنگ خاص جامعه بر لزوم رعایت فاصله سنی چند سال و تأکید بر کوچکتر بودن زن از مرد در ازدواج، بخش زیادی از موقعیتهای ازدواج خود را از دست میدهند؛ بنابراین با کاهش ازدواج و انگیزههای تشکیل خانواده، چالش تجرد قطعی و تنهایی برای زنان و دختران جامعه بسیار بیشتر از مردان است و هرچند دختران هم در خیل یک سوم از جوانانی که انگیزهای برای ازدواج ندارند، جای میگیرند، اما تبعات این بیانگیزگی روی زندگی و آینده دختران به مراتب بیشتر خواهد بود. سرعت رشد تجرد قطعی در زنان از مردان بیشتر است.
آمارها هم نشاندهنده بالاتر بودن سرعت افزایش تجرد قطعی در زنان در مقایسه با مردان است. در سال ۱۳۴۵ تجرد قطعی مردان بیشتر و حدود دو برابر زنان بوده است و بعد از این سال تجرد قطعی زنان به تدریج افزایش یافته و به مردان نزدیک شده و در سال ۱۳۷۵ تجرد قطعی زنان از مردان پیشی گرفته و در سال ۱۳۹۵ نسبت تجرد قطعی زنان به حدود ۶/ ۱ برابر مردان رسیده است.
همچنین بر اساس محاسبات انجام شده در گروه سنی ۴۰ تا ۴۴ سال میزان مجردها ۲ درصد بوده، اما هماکنون به ۷ درصد افزایش یافته است. به عبارت دیگر ۷ درصد دختران در جامعه ما در گروه سنی ۴۰-۴۴ سال مجرد هستند.
سنگاندازی موانع سنتی و فرهنگی در مسیر ازدواج
با اپیدمی کرونا در کشور و کاهش مراودات اجتماعی به واسطه دورکاری، تحصیل آنلاین و… بسیاری از موقعیتهای آشنایی و ازدواج برای جوانان از دست میرود و همه انتظار داشتند در سال کرونایی با کاهش آمار ازدواج مواجه شویم. اما با کمال تعجب طبق آمارهای ارائه شده، سال گذشته روند کاهشی ازدواج متوقف شد و با وجود تمام چالشهای کرونا، جوانان بیشتری به خانه بخت رفتند. به گفته علی مظفری، رئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق در چهار ماه نخست سال ۹۹ حدود ۲۰۰ هزار واقعه ازدواج و ۳۵ هزار واقعه طلاق ثبت شده در حالیکه در مدت مشابه سال ۹۸، ۱۶۷ هزار ازدواج و ۳۷هزار طلاق ثبت شده بود.
این ماجرا در کنار اثبات اینکه عوامل اقتصادی دست و پای جوانان را برای ازدواج بسته است، گویای یک واقعیت دیگر هم بود و آن اینکه انگار عوامل برهنگی و سنتهای دست و پا گیر ازدواج همچون مراسمهای عروسی برای ازدواج جوانان عاملی جدیتر است. تا جایی که برخلاف تصور همه در سال کرونایی، ازدواج نه فقط کاهشی نبود بلکه روند کاهش چندین ساله آن متوقف شد. امسال هنوز آماری از ازدواجها منتشر نشده است، اما نتایج یک پژوهش دیگر در حوزه ازدواج و جوانان از بیرغبتی بیش از یک سوم جمعیت جوان کشور برای ازدواج حکایت دارد.
ازدواج جزو اولویتهای زندگی ۳۷ درصد از جوانان نیست
محمدمهدی تندگویان، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش با اشاره بر انجام پژوهشی با موضوع بررسی میزان وقوع ازدواج سفید در کشور میگوید: «بر اساس این پایش، ۳۷ درصد جوانان کشور اعلام کردهاند که انگیزه تشکیل خانواده را ندارند و انجام عمل ازدواج جزو اولویتهای زندگی آنها نیست.»
وی درباره چند و، چون این پژوهش اینگونه توضیح میدهد: «این پژوهش در موضوع ازدواج با محوریت نگرش جوانان به تشکیل خانواده، فرزندآوری و انواع ارتباطهای جوانان است که بخشی از آن نیز شامل بررسی وضعیت ازدواج سفید در کشور میشود. در این پژوهش میزان نیاز جوانان به ازدواج را در صورت رفع همه مشکلات اقتصادی بررسی شده و راهکارهای جایگزین جوانان برای ارتباط با جنس مخالف مورد تحلیل قرار گرفته است.»
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش معتقد است عملاً یک نوع راحتطلبی در میان نسل جوان به وجود آمده و حتی اگر بخشی از این موانع اقتصادی موجود برای ازدواج رفع شود، باز هم برخی جوانان انگیزه لازم برای ازدواج را ندارند.
تندگویان همچنین از پایشی دیگر خبر میدهد و به مهر میگوید: «یک پایش اساسی نیز در موضوع همباشی و ارتباطات خارج از عرف و شرع جوانان انجام شده است که بخشی از آن را در شورای فرهنگی عمومی کشور مطرح کردیم تا مشخص شود نهادهای فرهنگساز باید چه اقدامی برای جلوگیری از این آسیبها انجام دهند.»
به گفته وی، حاصل این پژوهش در دستور کار شورای فرهنگی کشور قرار گرفته و گزارشات لازم به دستگاههای فرهنگساز ابلاغ شده است.
سهم ۳۰ تا ۴۰ درصدی فرهنگ در انحرافات حوزه ازدواج
از نگاه تندگویان حداقل ۳۰ الی ۴۰ درصد دلایل انحرافات در حوزه ازدواج و ارتباطات جوانان، مباحث فرهنگی است و به مسائل اقتصادی و اشتغال مرتبط نیست. این در حالیست که اکثر نهادها تصور میکنند که ریشه اصلی انحرافات اجتماعی، مشکلات اقتصادی است. وی با اشاره به پایش انجام شده تأکید میکند: «وقتی در این پایش رسمی مشاهده میکنیم که حتی جوانان توانمند از لحاظ اقتصادی نیز ارادهای برای ازدواج و تعهدپذیری ندارند، نشان میدهد که در کنار تمام بحثهای فرهنگی نیاز به تحول اساسی در نگرش جوانان به ازدواج داریم.»
وی تصریح میکند: «متأسفانه جوانان ما مهارتهای زندگی مشترک و تعهدپذیری را یاد نگرفتهاند و آسیبهای زیادی از جمله تکفرزندی، کاهش جمعیت و… روی این موضوع اثر گذاشته است.»
معاون ساماندهی امور جوانان با تأکید بر اینکه این معاونت آمارها، پایشها و پیشنهادات خود را به نهادهای مسئول ارائه کرده تا شورای اجتماعی کشور، برنامهای اساسی برای این امر اجرا کند، یکی از نکات اصلی دیگر در چالشهای جوانان برای ازدواج را فقدان یادگیری مهارتهای زندگی میداند و میافزاید: «متأسفانه جوانان ما مهارتهای زندگی مشترک و تعهدپذیری را یاد نگرفتهاند و آسیبهای زیادی از جمله تکفرزندی، کاهش جمعیت و... روی این موضوع اثر گذاشته و تغییر این نگرش یک امر کاملاً فرهنگی است.»
تندگویان در پاسخ به این سؤال که از نگاه شما باید برای حل این معضلات چه کرد، میگوید: «ما اطلاعات این پایش و پیشنهادات خود را در اختیار کمیسیون فرهنگی مجلس و فراکسیون زنان قرار دادیم و هشدارهای خود را بهویژه در موضوع لزوم وحدت رویه در آموزشها و مشاورهها مطرح کردهایم. به طور کلی تذکرات لازم در خصوص مشکلات اجتماعی کشور به دستگاهها ابلاغ شده و در حال دریافت پاسخها هستیم تا بتوانیم گفتمان آموزشی و فرهنگی کشور را با یک وحدت رویه پیش ببریم. به علاوه در سندهای جامعی که توسط معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در زمینه جمعیت در حال تدوین است، پیشنهادات ما جهت تدوین سیاستها و اجرایی شدن آمده است.»
وی این را میپذیرد که تا زمانی که این مسائل و این طرحها به مرحله اجرا و تأثیرگذاری برسد، بخشی از این نسل را از دست دادهایم و عملاً سبک زندگی آنها تغییر نخواهد کرد. تندگویان با تأکید بر چالش آموزش و پرورش و عدم ارائه آموزشها و مهارتهای زندگی به نسل آینده تصریح میکند: «اگر میخواهیم که روزی در کشور ازدواج سفید نداشته باشیم و فرزندانمان متعهد باشند، پایگاه اصلی ما در آموزش و پرورش خواهد بود.»
نظر کارشناس
اگر قانون تسهیل ازدواج اجرایی میشد امروز شاهد این همه چالش در این حوزه نبودیم
به مسئله ازدواج جوانان نمیتوان نگاه تکبعدی داشت و تأخیر در ازدواج جوانان را به خاطر صرف مسکن یا مسائل اقتصادی نمیتوان دانست، اما میتوان گفت که اصلیترین مسئله در این امر، موضوع اشتغال است. یک جوان با داشتن اشتغال، دارای عزت نفس و اعتماد به نفس زیادی خواهد شد که میتواند یک درآمد پایدار داشته باشد. این درآمد پایدار نیز منجر به تعیین یک برنامهریزی و راهبرد دقیق برای زندگی او خواهد شد. ما برای یک ازدواج پایدار به یک زیرساختهای اساسی نیاز داریم و اقتصاد حرف اول را برای ازدواج مشروع خواهد زد. میزان بیکاری، فقر، نیازها و میزان رضایت از زندگی مشترک همه جزو اقتصاد محسوب میشود. میزان آرامش روانی هر انسانی برای تشکیل یک زندگی پایدار، به اقتصاد باز خواهد گشت. ازدواج سفید تا حدود خیلی زیادی به آن بیتعهدبودن برمیگردد و بعد از آن به خاطر عدمآموزشهای صحیح، به سمت افزایش ازدواج سفید میرویم. دولت در سال ۸۴ برای توانمندی خانواده، لایحهای را تدوین و صندوق اندوخته جوانان را ایجاد و برای ایجاد آن مسائل مختلف حقوقی و ارزی را بررسی کرده است و در حدود سه ماه زمان گذاشته است که تمامی آییننامههای آن را تدوین کند. مسئلهای که در این آییننامهها وجود دارد، این است که میخواهیم همه مسائل را صرفاً با وام حل کنیم. امروز جوانان ما از ورود به زندگی مشترک میترسند و این روند همچنان ادامه دارد و در قوانین نیز برای آن، تدبیر خاصی اندیشیده نشده است و وام مسکن و ودیعه و اشتغال، کمک خاصی به این مسئله نمیکند. اگر قانون ۱۳ مادهای تسهیل ازدواج جوانان، در همان سال ۸۴، به صورت کامل تدوین و اجرا میشد، شاید امروزه ما شاهد خیلی از این آسیبهای اجتماعی نبودیم.
مریم صفاران
حقوقدان و مشاور خانواده
۷۰ درصد تجرد در دختران خودخواسته نیست
وقتی از تجرد صحبت میکنیم یعنی کسانی که به هیچ وجه ازدواج نکردند که هم زنان و هم مردان را شامل میشود. تجرد مرد و زن در جامعه ایرانی با تجرد مرد و زن در جامعه صنعتی متفاوت است. تجرد مرد و زن در جامعه صنعتی مشابه هم است و بیشتر به منزلت شغلی برمیگردد، ولی تجرد مردان در جامعه ایرانی تا حدودی به این بازمیگردد که میخواهند از یکسری آزادیها برخوردار باشند. در مطالعهای کیفی طی مصاحبه با زنان مجرد ۳۵ سال به بالا، حدود ۷۰ درصد از این زنان کسانی بودند که ناخودخواسته مجرد باقی مانده بودند. به طور مثال این خانمها والدین خود را از دست داده و بنابراین سرپرست و نانآور خانه شده بودند و تا خواهران و برادران خود را سروسامان دهد، از ازدواج عقب افتاده بودند. در جامعه کشاورزی و دامداری وقتی کسی والدین خود را از دست میداد دیگر اعضای فامیل جانشین میشدند؛ بنابراین این افراد از نبود قوانین و سازمانهای مجری این قوانین دچار این عارضه شدهاند. اگر ما نیز همچون کشورهای صنعتی صندوق کمک معاش خانواده داشتیم از تضعیف افراد خانواده و فروپاشی خانواده جلوگیری میشد. اما در مورد آن ۳۰ درصدی که به اختیار خود مجرد باقی مانده بودند، دیده میشد که داشتن شغل و تحصیلات و حفظ کردن این موقعیتها و یکسری بازاندیشیهای فرهنگی مطرح بود. به عبارت دیگر در جامعه مردسالار، زنان به تدریج با این الگوها آشنا شدند که یک انسان هستند و از حقوق برابر انسانی برخوردارند و میل دارند در موقعیت زناشویی و شغلی از آن حقوق برخوردار باشند. این امر باعث شده است این طیف ترجیح دهند که به جای کدبانوگری موقعیت شغلی خود را حفظ کنند؛ لذا دلیل وجود برخی از مجردانی که در طبقات پایین درآمدی قرار دارند، باید اینگونه ببینیم که وقتی قرار است نانآور خانه باشند پس شغل و درآمد میخواهند، ولی در طبقات بالا گویا به نظر میرسد میخواهند نوعی عیاشیگری را پیشه کنند.
دکتر سیدحسن حسینی
جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران