سرویس جامعه جوان آنلاین: روابط عمومی وزارت بهداشت در پاسخ به پرونده «جنینهایی که از غربالگری جان سالم به در نمیبرند» اینگونه پاسخ داد: غربالگری شناسایی خطر ابتلا به بیماری فرزند در حاملگی با انجام تستهایی است که قدرت شناسایی بالایی داشتهاند. در عین حال تست غربالگری، تست تشخیصی نیست و احتمال (بالای) خطر را شناسایی میکند، بنابراین همواره این تست با احتمال خطر بالا (مثبت غربالگری اولیه) باید با تستهایی که از جنس تشخیص هستند تأیید شوند، نتیجه تست غربالگری احتمالی است و خطر را در یک بازه، مشخص میکند. برداشت اشتباه بین تست غربالگری و تست تشخیصی موجب چنین اشتباهی میشود.
عدم توجه یا برداشت غلط از دستورالعملهای کشوری باعث شده است مثبت کاذب تست که در آزمایشگاهها متفاوت است به برنامه غربالگری نسبت داده شود. در استانداردهای مربوط به آزمایشگاههای غربالگری که از سوی وزارت بهداشت اعلام شده حداکثر قابل قبول مثبت کاذب (در تستهای غربالگری اولیه) ۵ درصد است. در همین دستورالعمل طبق استانداردهای آزمایشگاهی منضم به آن رعایت استانداردها (شامل بازه مثبت کاذب حداکثر تا ۵ درصد) شرط همکاری آزمایشگاه با برنامه کشوری عنوان شده است.
باید تأکید کرد غربالگری یک خانم باردار طبق تعرفههای معین و تحت پوشش بیمه (سونوگرافی NT، آمینیوسنتز و تست تشخیص ژنتیک قطعی) انجام میگیرد. بنابراین برای خانمهای باردار (حدود یک میلیون نفر) تست اولیه (سونوگرافی NT و دو مارکر بیوشیمی) انجام خواهد شد در حالی که NT تحت پوشش بیمه است. هزینه این دو مرحله با هم بر اساس تعرفه دولتی ۱۳۵ هزار تومان و با تعرفه خصوصی حدود ۳۱۵ هزار تومان است و بر این اساس وضعیت پرخطر بودن یا کم خطر بودن آنها مشخص میشود (۵ درصد احتمالاً پرخطر است و ۵۰ هزار خانم باردار در سال که به تست تشخیص ژنتیک نیاز دارند) و ۹۵ درصد کم خطر هستند (و فقط اقدامات معمول مراقبت بارداری را انجام خواهند داد.) ۵۰ هزار تست تشخیص قطعی (روی نمونه مایعی که با سرنگ با هدایت سونوگرافی از مایع دور جنین (بدون ارتباط با جنین) گرفته میشود مورد نیاز است تا با بررسی کروموزومهای جنینی موجود در این نمونه معلوم شود جنین مبتلاست یا خیر.
زمانی که ابتلای جنین به بیماری ژنتیک مشخص شد توسط پزشک معالج به خانواده اطلاع داده میشود و بر اساس تصمیم خانواده بارداری ادامه مییابد و پس از تأیید نتیجه آزمایش توسط سه متخصص، ایشان با معرفی به پزشکی قانونی برای ختم بارداری اقدام مینمایند. این اقدام توسط پزشکی قانونی تحت بررسی و کنترل است و چنانکه در چارچوب قانون سقط درمانی و قبل از ولوج روح باشد ممکن خواهد بود و در غیر اینصورت حرام و ممنوع است.
در پاسخ این مضمون که گردش مالی انگیزه غربالگریهاست حداکثر مشکل این است که برخی آزمایشگاهها و متخصصان احتمالاً سودجویانه عمل میکنند و باید با تشدید نظارتها مقابل این عده ایستاد. این افراد هستند که یا باید درست عمل کنند یا از صحنه غربالگری حذف شوند نه اینکه غربالگری و سقط قانونی محدود یا عملاً حذف شود.
در بخش دیگر تحت عنوان لزوم غربالگری فقط برای مادران ۳۵ تا ۴۰ ساله عنوان شده قانون سقط درمانی پیرو دریافت فتاوایی از برخی مراجع عظام با عنوان سقط درمانی در وزارت بهداشت تصویب شد. این قانون به دنبال تصویب مجلس محترم و تأیید شورای نگهبان (با شش فقیه منتخب ولی امر و شش حقوقدان) الزامی شده است. به علاوه در ادامه آمده است که غربالگری خیلی وقتها بیشتر از آن که سودی داشته باشد چالش برانگیز شده است، در حالی که فایده به هزینه برنامه غربالگری سندروم داون در نظام سلامت تمام کشورهای توسعه یافته شامل NHS و NIH اثربخش توصیف شده است (در غیر اینصورت در این کشورها اجرا نمیشد). در این مطلب همچنین آمده است در بسیاری کشورها (بدون اشاره به کشورها) خانمهای بالای سن ۳۵ سال آزمایشات را انجام میدهند این در حالی است که در تمام کشورهایی که غربالگری انجام میدهند غربالگری به تمام زنان باردار پیشنهاد میشود (با تفهیم خطر سنی) سپس وی با توجه به تفهیم خطر سنی، مختار است غربالگری را بپذیرد یا نپذیرد.
آمارهای داده شده شامل «۷/ ۲ درصد مادران بدون مراجعه و انجام آزمایشات تشخیصی اقدام به سقط میکنند و بدین ترتیب ۲۲ هزار جنین سقط میشوند» بدون منبع موثق در سراسر مطلب تکرار شده است. آنچه بر آن باید تأکید کرد لزوم غربالگری استاندارد است. بدیهی است هرگونه اختلال باید رفع شود، اما وجود اختلال به معنی حذف غربالگری نمیتواند باشد.
هر نوع حذف و محدودیت غربالگریها میتواند نتایج غیرقابل جبرانی برای کشور ایجاد نماید. به دنیا آمدن بیش از ۳۰ هزار تا ۷۰ هزار کودک ناهنجار در سال نتیجه مستقیم این اقدام است. متأسفانه نه تنها چنین نتایجی از سوی افراد موافق حذف غربالگری پیشبینی نشده بلکه رعایت حقوق مراجعه کننده توسط پزشک که توصیه به انجام اقداماتی است که سلامتی وی را بهدنبال دارد به نوعی ممنوع شده است. (مجازات پزشک در صورتی که توصیه به غربالگری نماید و خللی در این مسیر رخ دهد پیشبینی شده است) یعنی باید این اجبار از پزشکی برداشته شود و پزشک دیگر مجبور نباشد طبق وظیفه مراقبتهای لازم سلامتی مادر حامله و جنین وی را انجام دهد. بدیهی است اختلالاتی در زمینه غربالگری وجود دارد و برخی افراد مثل هر فرآیند دیگری سودجویانه عمل کردهاند. اولاً این مربوط به اغلب ارائهکنندگان خدمت نیست و ثانیاً این اختلالات به هیچ وجه به ذات غربالگری مربوط نیست و صرفاً با تشدید نظارتها باید افراد خاطی از صف خدمتکنندگان واقعی جدا شوند، تنبیه شوند و اگر نمیتوانند به درستی خدمترسانی نمایند به کل از فرآیند حذف گردند. حل مسئله باید انجام شود و نه پاک کردن صورت مسئله.
در دستورالعمل برنامه غربالگری در هیچ بخشی خطاب به هیچ یک از کارکنان و پزشکان نظام سلامت اجبار به غربالگری مورد اشاره و تأکید قرار نگرفته است. با وجود این بر اساس موازین پزشکی (پزشکی قانونی و نظام پزشکی) پزشکان باید بیمار خود را در مورد سلامت و بیماری آگاه سازند. این قانون در برنامه غربالگری نیز مصداق دارد، بنابراین اگر مراجعهکنندهای به پزشکی مراجعه و از غربالگری برای سلامت جنینش بیاطلاع بماند و جنین مبتلا متولد شود حق دارد شکایت نماید و قاضی اگر دستورالعمل کشوری نباشد به مراجع پزشکی بینالمللی رجوع و بر اساس قوانین یاد شده قضاوت میکند آیا پزشک به وظایف عمل کرده یا خیر؟ این به همه مسائل پزشکی تعمیم دارد و به هیچ وجه منحصر به غربالگری نیست و ربطی به دستورالعمل برنامه سندروم داون نداشته و پیش از آن هم اجرا میشده است.