سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: انسانها موجوداتی هستند که برای ادامه و حفظ حیات خود باید به یک سری نیازهای روحی و جسمی پاسخ دهند. از موارد روحی میتوان به نیاز به محبت، توجه، داشتن همدم، نوازش والدین، مورد تعریف و تمجید قرار گرفتن اشاره کرد. نیازهای جسمی ما نیز شامل: پوشاک، خوراک، مسکن و امکانات رفاهی هستند. از آنجایی که ما موجودات اجتماعی هستیم و زندگی در کنار یکدیگر را به تنهایی سپری کردن لحظات ترجیح میدهیم، اکثر نیازهای روحیمان نیز به واسطه همین خصلت جمعی بودن و در قالب خانواده و دوستان پاسخ داده میشود، اما پاسخ به نیاز جسمی نوعی رقابت و هرج و مرج را در جامعه پدید آورده و باعث پیدایش بسیاری از آسیبهای اجتماعی و روحی شده است. برخی کل جوانی خود را صرف مادیات میکنند تا در دوران پیری آرامش و رفاه داشته و به گردش و تفریح بپردازند. در همین خصوص بزرگی میگفت: «در جوانی که میتوانستم از قدرت و حوصله و نیرو خود استفاده کنم، نمیدانستم و اکنون که پیرم، میدانم، اما دیگر نمیتوانم». حال بهتر نیست در کنار کسب درآمد، به خود نیز بها داده و تمام وقت و عمرمان را صرف اخذ عنوان و لقب ثروتمند نکنیم؟! تا به حال به این فکر کردهایم که چرا ما اینقدر حرص میزنیم؟
با به وجود آمدن پول، اشتغالزایی و درآمدزایی شکل گرفت. به این صورت که افراد به ازای کار در باغها و مزارع میتوانستند مبلغی را به عنوان پاداش بگیرند و نیازهای خود را رفع کنند. کمکم مردم متوجه شدند که هرچه درآمد بیشتر باشد، امکانات رفاهی نیز بهتر میشود. این حس سیریناپذیری انسانها باعث به وجود آمدن نوعی حرص و طمع شد. حرصی که تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است. انگار به این غریزه با هیچ مبلغی نمیتوان پاسخ داد. در این باب، سعدی، شاعر گرانقدر و گرانمایه در کتاب گلستان خویش آورده است: «حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر».
توقعات بیجا و سیریناپذیر، ولع برای کسب مال و منال بیشتر پایانی نداشته و این بازار دنیا برایمان متاع آرامش و آسایش به همراه ندارد. انسان اگر دنیاپرست شود، هرگز سیری نخواهد داشت، بهطوریکه اگر کل کره خاکی هم به نامش شود، باز میگوید من آسمانها را هم میخواهم! نگاهی به داشتههای خود بیندازیم و قدرشان را بدانیم و به خاطر وجودشان همیشه شاکر خداوند خویش باشیم. زیادهخواهی انسانها در صورت کنترل نکردن هرگز تمامی ندارد و باعث ایجاد حرص و طمع میشود.
نکته دیگر اینکه امروزه میان افزایش جمعیت کشورها و افزایش دارایی و درآمد اشخاص رابطهای مستقیم وجود دارد. به این معنا که هر چه میزان درآمد شخص کمتر باشد، توانایی او نیز برای داشتن خانوادهای پر جمعیت کاهش پیدا میکند. چون فرد قدرت و توانایی تأمین نیازهای مالی و اولیه افراد خانواده را نداشته و ترجیح میدهد به جای چند فرزند به یک فرزند بسنده کند؛ چراکه اینگونه تصور میکند که راحتتر میتواند خانواده خود را مدیریت کرده و به قولی بدینگونه حسرت چیزی بر دل فرزندش نخواهد ماند. در پی کمبود درآمد و ایجاد تفکر فرزند کمتر - زندگی بهتر، کشور با مشکل کاهش جمعیت روبهرو شده و تبدیل به جامعهای پیر خواهیم شد. این در حالی است که در مکتب اسلام و رویکرد دینی میان فرزندآوری و افزایش برکت زندگی رابطهای مستقیم وجود دارد.
علم بهتر است یا ثروت؟ پرسشی قدیمی است که اخیراً در قالب گزارشی میدانی از افراد با سنین مختلف پرسیده شد و جالب اینکه تنها کودکان پاسخ صحیح به این سؤال میدادند. دوران کودکی با توجه به ذات و معصومیت خاص و ویژهاش باعث میشد کودکان به این پرسش پاسخی درست دهند و دلیل آن را هم این میدانستند که بدون علم و دانش ثروتت هر چقدر هم باشد بالاخره از بین خواهد رفت، اما زمانی که از بزرگترها پرسیده میشد، دیگر از جوابهای صحیح خبری نبود و همه میگفتند: «ثروت». دلیلشان هم این بود که اگر ثروتمند باشی، نیاز به هیچ کس و هیچ چیزی نداری و حتی میتوانی انواع مدارک تحصیلی را جعل یا با پرداخت پول و ورود به دانشگاه آن را کسب کنی، اما اگر بیپول باشی، نه شهریه داری که علم کسب کنی و نه حتی نان شب. امروزه ولع و طمع انسانها باعث قدرت گرفتن چند کاغذ بیارزش شده است، بهطوریکه مرزهای کلمات و مفاهیم را نیز جابهجا کرده است.
امروزه کشورهای پردرآمدتر و به اصطلاح پولدارتر، اقتصاد دنیا را در دست گرفتهاند. براساس تحقیقات و پژوهشهای انجام شده، کشور چین بیش از همه کشورها پول را وارد دنیا و ملل مختلف میکند. جوامع پولدار به جوامع فقیر زور میگویند. این حالت در گذشته نیز در بین امپراطوریهای مختلف وجود داشت. جنگها بر پا میشد و گلولههای آتشین بر سر زنان و کودکان بیگناه فقیر فرود میآمد. طمع تصاحب املاک و سرزمین کشورهای فقیر هماکنون نیز در ذات سیریناپذیر برخی سران کشورهای مختلف وجود دارد.
جای بسی تأسف است که هر چه روزها بیشتر میگذرند، کسب حرام نیز بیشتر رونق پیدا میکند! با این وجود هنوز افرادی هستند که سفرهشان آلوده به نان حرام نیست و نشده و نخواهد شد. اجازه ندهیم برای رفاه بیشتر درگیر وسوسه شیطان شویم و تن به گناه دهیم. همواره به خود یادآور شویم که این دنیا فانی بوده و جایی برای امتحان ماست. حفظ ایمان بهترین دارایی است که هر شخصی میتواند آن را داشته و حفظ کند. به زندگی با عینکی که توانایی تشخیص حق از باطل را داشته باشد، نگاه کنیم و حس پاک ایمان را با بهایی اندک مبادله نکنیم.
خداوند متعال دستورات و قوانینی را برای ما در کتاب الهی لحاظ کرده که باعث آرامش روحی و روانی ما و زندگیای بهتر برایمان میشود. قوانینی همچون دوری از دروغ، خیانت، گناه، حفظ روحیهای صبور و تابآور و نیکی کردن بیتردید رعایت نکردن این موارد زمینه ساز بروز هر مسئلهای در زندگیمان خواهد شد. همچنین خداوند وجود نماز و روزه را بهانهای برای تمدید عهد و پیمان میان ما و خود قرار داده است. سرپیچی و نادیده گرفتن دستورات خالقمان موجب قهر او و همچنین تنها و بیپناه ماندن ما در رویارویی و مبارزه با شیطان میشود. ختم کلام اینکه ولع برای کسب مال و منال بیشتر در بازار دنیا برایمان متاعی برای آرامش و آوردهای برای آسایش نخواهد داشت.