جای خالی مدیران ایرانی در نهادهای ورزش دنیا سالهاست که به وضوح احساس دیده میشود. داشتن یک مهره در فدراسیونهای جهانی و قارهای واقعیتی است که در ورزش کشورمان اهمیتی به آن داده نمیشود و همان کرسیهای انگشتشمار نیز با خواب خرگوشی آقایان از دست میروند.
گرفتن کرسی بینالمللی در مجامع ورزشی کار آسانی نیست و کشورها برای آنکه به این مهم دست یابند از تمام ظرفیتهای خود از جمله ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی استفاده میکنند. ضمن اینکه تصاحب یک کرسی خارجی نیازمند برنامهریزی بلندمدت و تلاشهای گستردهای است که در آن همه ارکان ورزش یک کشور میکوشند تا فرد مورد نظر به جایگاه مدنظر برسد. با در نظر گرفتن این پروسه سخت و طولانی انتظار میرود که آقایان قدر کرسیشان را بدانند، نه اینکه با خیالبافی دست روی دست بگذارند تا خارجیها جایگاهشان را تصاحب کنند. تا چند روز پیش هم نایبرئیس کنفدراسیون والیبال آسیا (AVC) ایرانی بود و هم رئیس والیبال منطقه مرکزی آسیا، منتها مدیران فدراسیون والیبال کشورمان با اینکه میدانستند بیست و سومین مجمع عمومی و سالانه کنفدراسیون آسیا به منظور انتخاب رئیس و اعضای هیئت رئیسه تشکیل میشود، هیچ اقدامی برای معرفی کاندیدا و حضور در انتخابات والیبال انجام ندادند تا دو کرسی مهم از کفمان برود. اما واکنش رئیس فدراسیون تلخی این ناکامی را دوچندان کرد: «نه برای ریاست آسیای مرکزی کاندید بودم و نه برای پست دیگری، تمام اتفاقاتی که رخ داد هماهنگ شده و بابرنامه بود. عنوان ریاست آسیای مرکزی برای ما ارزشی نداشت. برای ما مهم این است که در هیئت رئیسه آسیا و جهان قرار بگیریم.»
این استدلال از سوی رئیس فدراسیونی مطرح شده که سالها در مسند ریاست بوده و حتی تجربه معاونت وزیر را نیز در کارنامه دارد. وقتی داورزنی با این همه تجربه، داشتن دو پست در کنفدراسیون آسیا را بیارزش میخواند، دیگر چه انتظاری از سایر مدیران ورزش میتوان داشت!
استدلالی که رئیس فدراسیون به آنها متوسل شده، بهانهای است برای شانه خالی کردن از مسئولیت و توجیه کردن سوءمدیریتی که دودش به چشم کل ورزش ایران میرود. مگر ورزش ما در کل چند پست آسیایی و جهانی دارد که داورزنی اینگونه با بیتفاوتی از سمتهای از دسترفتهاش سخن میگوید. در مجامع بینالمللی هیچ پست و سمتی بیدلیل به وجود نمیآید و این صاحبان این سمتها هستند که باید برای استفاده از موقعیت به دست آمده برنامه داشته باشند. اینکه ما نتوانستیم از کرسی آسیاییمان استفاده کنیم، دلیل بر بیارزش بودن آن نمیشود. نایبرئیسی کنفدراسیون قاره کهن نیز دیگر کرسی از دسترفته است، همان کرسی که آسیاییها برخلاف ما برای تصاحبش سرودست میشکنند تا از این طریق برای رسیدن به پستهای جهانی خیز بردارند. داورزنی در حالی هدفش را حضور در هیئت رئیسه آسیا و جهان عنوان کرده که به تازگی دو پست آسیاییاش را از دست داده است. تا زمانی که ما قدر داشتههایمان را ندانیم، از همان کرسیهای آسیایی به اصلاح بیارزش هم نمیتوانیم بهره بگیریم، پس چطور قرار است در حضور قدرتهای والیبال دنیا در فدراسیون جهانی این رشته (FIVB) صاحب قدرت شویم؟!
پستهای برونمرزی غنیمتهای ورزش روز دنیا محسوب میشوند و همانطور که اشاره شد به سختی به دست میآیند و به راحتی نیز از دست میروند. این مسئله تنها مختص به والیبال نیست، در سایر رشتهها حسرت داشتن مهرهای تأثیرگذار در نهادهای بینالمللی به دلمان مانده است. تجربه نشان داده نه تنها برای حفظ جایگاههای قبلی تلاشی نمیکنیم، بلکه شیطنتهای داخلی نیز بارها و بارها تیشه به ریشه ورزش کشور زده است. سوءمدیریتها از یکسو و شیطنتهای داخلی از سوی دیگر باعث شده خلأ مهرههای ایرانی در مجامع ورزش دنیا هر روز بیشتر از قبل به چشم آید، در حالی که رقبا از این خلأ به سود خود استفاده میکنند.