سرویس حوادث جوان آنلاین: سال۹۴ مرد جوانی هراسان به اداره پلیس تهران رفت و مأموران را از ربوده شدن پسرش باخبر کرد. او در توضیح گفت: ساعتی قبل پسرم به نام یاشار برای بازی بیرون رفت، اما دیگر بازنگشت. هرجا سراغش رفتیم خبری از او نبود تا اینکه مرد غریبهای تماس گرفت و برای آزادیاش درخواست پول کرد. نگران پسرم هستم مبادا اتفاق بدی بیفتد. با طرح این شکایت، تحقیقات برای شناسایی مردان آدمربا آغاز شد تا اینکه یاشار توانست از دست آنها فرار کند و به آغوش خانواده برگردد. پسر نوجوان بعد از آزادی مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: در خیابان در حال بازی بودم که چند مرد با تهدید اسلحه مرا به زور سوار ماشین کردند. در حالیکه فریاد میزدم، راننده چند خودروی در حال عبور متوجه ماجرا شدند و برای کمک جلو آمدند. آنجا بود که مردان خشن از ترس فرار کردند و مرا رها کردند.
با ثبت این مشخصات، ردیابی متهمان در دستور کار قرار گرفت تا اینکه مأموران از سرقت یک دستگاه خودروی ایسوز از سوی چند مرد مسلح باخبر شدند. مرد راننده به پلیس گفت: در حال عبور از خیابان بودم که چند مرد جوان با اسلحه سد راهم شدند و مرا تهدید به مرگ کردند. آنها مرا از ماشین پیاده کردند و خودروام را سرقت کردند و گریختند. با ثبت مشخصات سارقان خودرو، مأموران دریافتند آنها همان عاملان ربودن پسر نوجوان هستند.
با بدست آمدن این سرنخ دستگیری متهمان از سوی پلیس قوت گرفت تا اینکه شکایتهای مشابه از سوی چند شاکی مطرح شد و آنها گفتند چند مرد مسلح با تهدید اسلحه پولهای آنها را سرقت کرده و گریختهاند. همچنین به یک انبار لوازم خودرو در غرب تهران دستبرد زده شد و مبلغ ۱۵۰میلیون تومان وسایل خودرو سرقت شد. وقتی مأموران به محل اعزام شدند، دریافتند سارقان همان چند متهمی هستند که تحت تعقیب قرار دارند. به این ترتیب تلاش برای دستگیری متهمان ادامه داشت تا اینکه یکی از آنها به نام پژمان شناسایی و بازداشت شد. او به پلیسآگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. مرد جوان در بازجوییها به جرمش با همدستی ۱۴نفر از دوستانش از جمله یک زن و چند مالخر اعتراف کرد و در اظهاراتش به مأموران گفت: بعد از اینکه با دوستانم تصمیم به سرقت و خفتگیری گرفتیم، قرار شد طبق نقشه با هم یک درگیری صوری ایجاد کنیم، سپس با تهدید اسلحه اموال مالباختهها را سرقت کنیم. من شاگرد یکی از داورهای بینالمللی فوتبال بودم و دورههای پیشرفته داوری را گذرانده بودم، اما ناخواسته به دام اعتیاد افتادم و برای تأمین هزینههای اعتیاد مجبور شدم با اعضای باند همکاری کنم.
در ادامه این اظهارات، متهم درباره انگیزه سرقت از دو برادر گفت: این سرقت خلاف دیگر سرقتها به خاطر انتقام جویی بود. یکی از اعضای باند به دختری علاقهمند شدهبود، اما بعد از مدتی او متوجه شد آن دختر با دو برادر رابطه دارد. به همین خاطر از ما خواست تا از دو برادر سرقت کنیم.
او درباره ربودن پسر نوجوان نیز گفت: در این حادثه نقشی نداشتم و فقط به عنوان سرنشین در ماشین نشسته بودم. با ثبت این اظهارات ۱۴اعضای دیگر باند نیز دستگیر شدند و به جرمشان اعتراف کردند. با اقرار اعضای این باند پرونده کامل و به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب متهمان به زودی مقابل هیئت قضایی شعبه دهم قرار خواهند گرفت و محاکمه خواهند شد.