کاندیداتوری سوریان برای حضور در هیئت رئیسه اتحادیه جهانی کشتی بهانه خوبی برای تأکید چندباره بر لزوم اهمیت کسب کرسیهای مهم بینالمللی و حمایت از صاحبان این کرسیهاست. مسئلهای که بدون تردید بزرگترین ضعف ورزش ایران است که بارها و بارها ضربات جبرانناپذیری را به ورزش کشور وارد کرده است.
البته در حال حاضر ورزش ایران فهرستی بلندبالا از ۱۵۰ کرسی در مجامع بینالمللی دارد، اما آنچه لازم است کرسیهای مهم بینالمللی است، نه تشریفاتی که بیهیچ تعارفی، کمترین سودی برای ورزش کشور ندارند و به مثابه سیاهی لشکر میمانند که حتی دیده هم نمیشوند چه برسد به تأثیرگذار بودن!
هرچند که تدوین آییننامه حمایت از کرسیهای بینالمللی ورزش اوایل سال جاری این امیدواری را ایجاد کرده که زین پس با حمایتهای درست و بهموقع، بتوان با حفظ کرسیهای مهم گامی در راستای ارتقای ورزش کشور و گرفتن حق آن در مجامع بینالمللی برداشت. اما بدون شک آن چیزی که در این راستا نیاز است، یک حمایت واقعی است نه فقط ارسال ابلاغیه به فدراسیونهای مختلف، چراکه کرسیهای مهم بینالمللی میتوانند به عنوان عاملی بازدارنده باشند و مانع از حقخوریهای ورزشی شوند یا حتی دیپلماسی ورزشی را به دنبال دارد که میتواند بسیاری از مسائل را قبل از بیخ پیدا کردن کار، حل و فصل کند. تجربهای که ورزش ایران سالها پیش داشتن یکی از کرسیهای مهم IOC را تجربه کرده بود، به خصوص در زمینههای حساسی، چون عدم رویارویی با رژیم غاصب که به واسطه نفوذ نماینده ایران اجازه نمیداد اوضاع خیلی باز شود و بیخ پیدا کند. کرسی که اگر موفق به حفظ آن میشدیم شاید امروز دیگر نیازی نبود برای دفاع از جودوی ایران خود را آماده دوئلی نابرابر در دادگاه عالی ورزش کنیم.
ورزش ایران بعد از دست دادن کرسی مهم IOC و همچنین عضویت خادم در هیئت رئیسه اتحادیه جهانی کشتی به دلیل عدم حمایتهای داخلی، ضربههای مهلکی را متحمل شده است. ضرباتی که ناشی از نداشتن نفوذ در مجامع بینالمللی و عدم داشتن دیپلماسی ورزشی بوده است. ضربههایی که نه فقط مدالهای مهمی را از رشتههای ورزشی مختلف در مسابقات حائز اهمیت گرفته که حتی محرومیتهای ناعادلانهای را نیز برای ورزش ایران به دنبال داشته که نمونه آخر آن داستان جودو است که بدون هیچ شکی در صورت داشتن دیپلماسی ورزشی یا یک صندلی مهم در مجامع بینالمللی میشد در خفا به خیر و خوشی به پایان برسد، اما ضعف ورزش ایران مانع از حل بهموقع مشکلات و خفه کردن آنها در نطفه شد.
دیگر هیچ جای تعارفی باقی نمانده؛ ورزش ایران در تمام این سالها نتوانسته کرسیهای مهمی را کسب کند، آن هم به دلیل عدم حمایتهای داخلی بوده و تفرقههایی که بین افراد وجود داشته است. هنوز هم بسیاری به دلایل شخصی سنگاندازی میکنند و حاضر به حمایت نیستند، اما دود این سنگاندازیها نه به چشم یک فرد که به چشم کل جامعه ورزشی و حتی کشور میرود. حالا، اما فرصتی دیگر برای ورزش ایران ایجاد شده است؛ سوریان با حمایت از سوی فدراسیون کشتی کاندیدای حضور در هیئت رئیسه اتحادیه جهانی کشتی شده است. این میتواند فرصتی طلایی برای کشتی و حتی ورزش ایران برای نفوذ به لایههای مدیریتی اتحادیه جهانی کشتی باشد. اما سوریان به تنهایی نمیتواند به نتیجه برسد و به حمایتهای همهجانبه داخلی هم نیاز دارد برای کسب و صدالبته حفظ این جایگاه.