سرویس بین الملل جوان آنلاین: آغاز مذاکرات بغداد- واشنگتن، یورش نیروهای ضدتروریسم عراقی به نیروهای کتائب حزبالله از زیرمجموعههای سازمان بسیج مردمی عراق و بازداشت برخی از آنها که در نهایت با آزادی تمامی افراد بازداشت شده همراه بود، استقرار سامانه موشکی در سفارت امریکا و آزمایش سامانه دفاع هوایی در منطقه الخضراء، برکنار کردن برخی از شخصیتهای سیاسی که در پستهای امنیتی کلیدی عراق حضور داشتند (برکناری «فالح الفیاض» از سمت مشاور امور امنیت ملی و منصوب شدن «عبدالغنی الاسدی» بهعنوان رئیس سرویس امنیت ملی عراق که توسط عبدالمهدی برکنار شده بود)، تلاش دولت عراق برای کاهش وابستگی به برق و گاز ایران با کمک گرفتن از ایالات متحده و عربستان، تلاش اندک در اخراج نیروهای امریکایی برخلاف تصمیم پارلمان عراق و افزایش تحرکات امریکاییها از یکسو و از سوی دیگر، شدت یافتن بحران اقتصادی در لبنان، کاهش ارزش لیره لبنان، افزایش تورم و اعتراضات خیابانی، تلاش امریکا و عربستان برای بازگرداندن سعد حریری و صحبتهای دور از نزاکت سفیر امریکا در لبنان برای شعلهور نمودن اختلافات قومی و تضعیف قدرت نفوذ حزبالله در جامعه لبنان که با چاشنی تهدید علیه نخستوزیر لبنان نیز همراه بوده، در کنار تصویب اخیر قانون قیصر (سزار) جهت محدود کردن روابط اقتصادی تجاری سوریه به ویژه با ایران و لبنان، همگی نشاندهنده دور جدیدی از اقدامات ایالات متحده و متحدانش برای کاهش قدرت حضور ایران در منطقه است. در این میان نکاتی باید مورد توجه دستگاه تصمیمساز جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.
تحولات اخیر در عراق
با انتخاب «مصطفی الکاظمی» بهعنوان نخستوزیر، امید گروههای مختلف عراقی این بود که چهار خطمشی مهم دنبال شود: تحول در نظام اقتصادی عراق و به دنبال آن تغییر زیربنایی در وضعیت معیشتی شهروندان عراقی، پایان دادن به حضور و مداخله نظامی ارتش ایالات متحده در عراق، تلاش برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمان و در نهایت مبارزه با مفسدان و فساد در بخشهای مختلف سیاسی- اقتصادی عراق. اما آنچه اکنون از عراق میبینیم نه تلاش برای انتخابات پارلمانی زودهنگام بوده و نه تغییر در وضع معیشتی مردم و تحولات زیربنایی اقتصادی است. نهایت اینکه با تعرض به مواضع احزاب شیعی آن هم از طرف نیروهای یگان ضدتروریست عراق (حادثه البعیثه) و اخیراً نصب سامانه دفاعی موشکی در سفارت امریکا و نقض حاکمیت ملی عراق، نشانی از خروج امریکاییها نیز دیده نمیشود. این در حالی است که سعودیها و امریکاییها تلاش دارند روابط میان جمهوری اسلامی ایران و عراق را زاویهدار نشان داده و بیان کنند از زمان روی کار آمدن الکاظمی این اختلافات گسترده شده است. تلاش برای گسترش شایعاتی همچون دست داشتن ایران در حوادث داخلی عراق و خدشهدار کردن حاکمیت ملی این کشور و ادعای دستور الکاظمی به از میان برداشتن تصاویر مقاممعظم رهبری و سپهبد شهید سلیمانی از معابر و خیابانهای عراق، در این راستا صورت گرفته است. این در حالی است که طی سفر اخیر وزیر نیرو به بغداد قرارداد خرید برق از ایران برای دو سال دیگر تمدید و نیمی از مطالبات برق ایران از این کشور آزاد شد. همچنین رفت و آمدهای دیپلماتیک اخیر و آینده پیشرو میان مقامات دو کشور، پرده از دستهای پنهان پروژه غیرعادیسازی روابط میان دو کشور برمیدارد. در این میان نباید از سایر رخدادهای همزمان با حادثه البعیثه غافل ماند که مهمترین آن تسخیر بلندیهای «خامتیر» در استان شمالی دهوک به دست ارتش ترکیه طی عملیات نظامی علیه «حزب کارگران کردستان ترکیه» بوده است.
رخدادهای لبنان
پس از اعتراضات گسترده سال قبل در لبنان که با استعفای حریری همراه بود، از ماه گذشته تاکنون شاهد شعلهور شدن دوباره ناآرامیها در لبنان به بهانه شرایط نابسامان اقتصادی و کاهش ارزش لیره در برابر دلار هستیم. میشل عون، رئیسجمهور لبنان، افزایش قیمت دلار را نشاندهنده یک طرح برنامهریزی شده برای تفرقه و هرج و مرج در این کشور میداند که از مهر سال قبل تاکنون نزدیک به ۷۰ درصد ارزش لیره در برابر دلار را پایین آورده است. در این میان تحریمهای قیصر یا همان قانون سزار که ایالات متحده با هدف بر زمین زدن اقتصاد سوریه اعمال نموده است، تلاش دارد مانع از همکاریها و سرمایهگذاری اقتصادی- تجاری هر کشور، سازمان و فردی در سراسر جهان با مقامات حکومتی و سازمانهای سوری شود. این تحریمها مانع از بازسازی کشور جنگزده سوریه نیز خواهد بود. ایالات متحده همچنین اشخاص، نهادها و گروههایی که از کشورهای همسایه سوریه از جمله لبنان، عراق و اردن که در تجارت با سوریه فعال هستند را مورد هدف قرار داده است. این مسئله میتواند بر بحران اقتصادی لبنان اثرگذار باشد. بانکهای لبنانی مدتهاست که بهعنوان رابط برای تجار سوری در اقتصاد جهان عمل میکنند. بسیاری از تجار و سرمایهداران سوری پولهای خود را در بانکهای لبنانی پسانداز کردهاند و معاملات خود را از مسیر لبنان به انجام میرسانند. به این ترتیب لبنان به عنوان یک برگ برنده در روابط اقتصادی سوریه محسوب میشود که اخلال در نظام اقتصادی آن ضربه مهلکی بر اقتصاد سوریه وارد مینماید. البته در این میان تلاش شده است منازعه سیاسی- اقتصادی رنگ و بویی مذهبی به خود بگیرد که با درایت برخی رهبران اهل تسنن و تشیع لبنان تاکنون موفقیتی حاصل نشده است. به موازات این ناآرامیها، اما فشار بر حزبالله لبنان در راستای خلع سلاح مقاومت و کنارگذاردن از صحنه سیاسی لبنان با شدت و ضعف توسط برخی احزاب و گروهها که قصد دارند علت فساد و مشکلات لبنان را بر گردن آنها بیندازند، در جریان است. امریکا و متحدانش میکوشند احزاب و گروههای مخالف حزبالله را بیش از پیش جری و گسترده نمایند و افکار عمومی داخلی را همراه با خود کنند. به این ترتیب با ایجاد ناآرامیهای داخلی و در نهایت یک شبه جنگ داخلی پروژه به حاشیه راندن حزبالله لبنان را عملی سازند. بنابراین هوشیاری تصمیمگیران و دستگاه دیپلماسی کشورمان در به حاشیه نرفتن و تله انزوا در منطقه بیش از پیش احساس میشود.