سرویس حوادث جوان آنلاین: چندی قبل مردی مأموران پلیس تهران را از ماجرای آدمربایی و سرقت با خبر کرد. او توضیح داد: من مهندس هستم و وضع مالی خوبی دارم. ساعتی قبل سوار بر خودروی سراتوی شخصیام در حال عبور از بزرگراه همت بودم که یک خودرویپژو۲۰۶ راهم را سد کرد. بعد هم راننده و سرنشین که تجهیزات پلیسی داشتند پیاده شدند و خودشان را پلیس معرفی کردند. آنها مدعی شدند من مرتکب تخلف رانندگی شدهام و باید همراهشان به اداره پلیس بروم که قبول کردم. پس از آن بود که پژو۲۰۶ حرکت کرد و من هم در حالی که سرنشین آن ماشین داخل خودروی من سوار شده بود به دنبالش حرکت کردم. حوالی گرمدره آن دو نفر دست و پایم را بستند و به شدت کتک زده و از خودرو بیرون انداختند و سراتوی من را سرقت کردند با این حال توانستم شماره پلاک۲۰۶ را به خاطر بسپارم.
بعد از مطرح شدن شکایت، پرونده به دستور قاضی علی رسولی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از مأموران پلیسآگاهی قرار گرفت. با اطلاعاتی که شاکی در اختیار پلیس گذاشت شماره پلاک خودرو بررسی و مشخص شد که پلاک آن یک روز قبل از حادثه از یک خودروی پژو۴۰۵ سرقت شده است. در شاخه دیگری از بررسیها شماره پلاک خودروی سراتوی شاکی در اختیار مأموران گشت پلیس قرار گرفت.
یک هفته بعد از وقوع حادثه بود که مأموران پلیس در شمال تهران خودروی مورد نظر را به خاطر سرعت غیرمجاز متوقف و رانندهاش را که مردی جوان بود، بازداشت کردند.
میلاد در اولین بازجوییها گفت که از ماجرای سرقتی بودن خودرو خبر ندارد و سراتو را از زنی به نام شیما گرفتهاست. بعد از مطرح شدن این ادعا شیما مورد تحقیق قرار گرفت. شیما گفت: من از ماجرای سرقت خودرو خبر ندارم و نمیدانم چرا میلاد این ادعا را مطرح کرده است. او گفت: مدتی قبل در حال عبور از خیابان فلسطین بودم که سارقی گوشی تلفن همراهم را سرقت کرد. آن روز میلاد که در حال عبور بود سارق را تعقیب کرده و موفق شد سارق را بازداشت کند و گوشی را از او پس بگیرد که این کارش سبب شد تا با هم آشنا شویم با این حال من از ماجرای خودرو خبر ندارم. در مواجهه حضوری بین میلاد و شیما بود که مرد جوان ماجرای سرقت را بر ملا کرد و گفت که نقشه سرقت را شیما طراحی کردهاست. وی توضیح داد: شیما به من گفت که با مهندس در دانشگاه آشنا شده و خواستگار قبلیاش بود. شیما گفت که مهندس از او خواستگاری کرده بود و خواسته بود پولهایش را در اختیارش بگذارد تا برایش سراتو بخرد. او هم قبول کرده، اما مهندس خودرو را به نام خودش سند زده و از او کلاهبرداری کرده بود.
میلاد گفت شیما از من خواست با کمک دوستم خودرو را سرقت کرده و به او تحویل دهم و حاضر است در قبال این کار به هر کدام از ما ۵۰میلیونتومان بدهد که من هم قبول کردم و با همکاری دوستم کامران در پوشش پلیس خودرو را سرقت کردیم. بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که همدست میلاد هم شناسایی و بازداشت شد و حرفهای میلاد را تأیید کرد. با اعتراف متهمان هر سه نفر با قرار قانونی و به دستور قاضی بازداشت شدند.