سرویس حوادث جوان آنلاین: اردیبهشتسال۹۸ مأموران پلیس ورامین از مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. مأموران پلیس در بیمارستان با جسد مرد ۴۶سالهای به نام کامبیز روبهرو شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیدهبود. بررسیها نشان داد کامبیز در درگیری خیابانی زخمی شده و پس از انتقال به بیمارستان بر اثرخونریزی شدید فوت میکند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی همسر مقتول که در محل حاضر بود در توضیح به مأموران گفت: روز حادثه همراه شوهر و دو فرزندم با خودروی پژو۲۰۶ خودمان در حال عبور از خیابان بودیم که ناگهان پسر جوانی با زیپ کاپشنش روی ماشینمان خط انداخت. شوهرم اعتراض کرد، اما آن پسر حال طبیعی نداشت و شروع به فحاشی کرد و با مشت به شیشه ماشین میکوبید. همین موضوع باعث شد شوهرم با پسر جوان درگیر شود که من با میانجیگری تلاش کردم آنها را آرام کنم، اما آن پسر یکباره چاقو کشید و مقابل چشمان من و فرزندانم چند ضربه چاقو به شوهرم زد و گریخت. بلافاصله کامبیز را با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردیم، اما چهار روز بعد به خاطر شدت خونریزیها فوت کرد.
بعد از این توضیحات مأموران به محل حادثه رفتند و با رصد دوربینهای مداربسته و تحقیق از شاهدان عینی عامل قتل را به نام مهران شناسایی کردند. بدین ترتیب مهران تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد در منزل دو نفر از دوستانش به نامهای رضا و سعید دستگیر شد. مهران پس از دستگیری در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد.
متهم صبح دیروز برای محاکمه از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد. ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: آن روز مواد کشیده بودم و حال طبیعی نداشتم. در حال عبور از خیابان بودم که زیپ کاپشنم به بدنه خودروی مقتول کشیدهشد. مقتول فکر کرد از قصد روی ماشینش خط انداختم به همین دلیل پیاده شد و با فحاشی به سمت من حمله کرد که با چاقویی که همراهم بود، چند ضربه به او زدم و از ترس فرار کردم.
متهم در خصوص مخفی شدنش در خانه دوستانش گفت: وقتی فهمیدم آن مرد فوت کرده به خانه دوستانم رفتم و به بهانه ترک مواد از آنها خواستم چند روزی آنجا بمانم. باور کنید قصد قتل نداشتم و آنقدر حالم بد بود که حتی متوجه نشدم خودروی مقتول چه بود و الان از اولیایدم طلب بخشش دارم.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.