آتش خاییز بعد از چهار روز خاموش شد. اما تاولهای آن ماهها تن جنگلهای کهگیلویه را آزار خواهد داد و سالها زمان میخواهد تا یکبار دیگر به شکل روزهای قبل خود باز گردد.
شاید امروز دیگر خاییز بوی کباب شدن را حس نمیکند، اما آتشسوزی در جنگلهای منطقه دیل گچساران همچنان ادامه دارد. شعلههایی که پیش از این نیز چهار روز مهمان ارتفاعات کوه خامی بود و جای پای سیاهش هنوز پیداست. سوختن ۲۵۰ هکتار از جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد اتفاق تازهای نبود که بخواهد در صدر اخبار باقی بماند، چون طی ۱۰ روز اخیر نزدیک به ۱۱۰ فقره آتشسوزی در استانهای جنوبی و زاگرسی به خصوص استانهای بوشهر و خوزستان و هرمزگان و فارس به وقوع پیوست و به همراه هزارن درخت، حیوانات و پرندگان و جانوران بیشماری را به خاکستر تبدیل کرد. کمی پایینتر یعنی در بوشهر هم جنگلها روزهای سختی را تجربه میکنند. به طوریکه در فروردین و اردیبهشت ماه سالجاری، ۲۷ مورد آتشسوزی در مناطق مختلف آن رخ داده که از این تعداد ۲۲ مورد زیر ۱۰ هکتار بوده است. اما ۲۷ مورد آتشسوزی در کمتر از دو ماه یعنی هر یک روز درمیان یک آتشسوزی که حتماً رقم بالایی است و مسئولان امر به خاطر مشغلههای دیگر فرصت رسیدگی و یافتن علت را ندارند. همه استانهای دارای جنگل به نوعی اسیر درد سوختن هستند. در این میان مدیران و متولیان چنان از آمار و ارقام دقیق میزان جنگلها و نقاط بحرانی آن صحبت به میان میآورند که چنین استنباط میشود تا چند روز دیگر همه مشکلات رفع و روزهای خوش به جنگلها و مراتع باز خواهد گشت؛ و تأسفبار اینکه اخبار بعدی فقط به سوختنها و خاکستر شدنها ربط دارد و بس.
به عنوان مثال با توجه به وجود ۱۵۰ نقطه بحرانی در سطح جنگلها و مراتع استان لرستان مساحت این نقاط بحرانی به ۷۵۰ هزار هکتار میرسد. این ارقام یعنی کوچکترین جرقهها میتوانند هزاران هکتار از جنگلها را به کام آتش کشیده و درختانشان را به خاکستر تبدیل کنند. با اینکه رقم ۷۵۰ هزار هکتار نقطه بحرانی در جنگلهای لرستان رسماً اعلام شده است، اما این استان تازه توانسته با همکاری سازمان جنگلهای کشور، یک دستگاه بالگرد تهیه کند.
نکته جالبتر اینکه پس از سالها آتشسوزی در جنگلهای لرستان هم تازه امسال و برای اولینبار، توانسته مجوز پرواز ۱۰۰ ساعت پرواز هواپیما بر روی اراضی جنگلی و مرتعی استان در راستای پیشگیری از حریق، جلوگیری از تخریب و تصرفات اراضی ملی اخذ کند. جنگلها و مراتع یکی پس از دیگری از روی نقشه حذف میشوند و وقوع آتشسوزیهای گاه و بیگاه در این عرصهها، چرای بیرویه دام، تعرض به عرصههای طبیعی و تغییر کاربریها، خسارات خشکسالی و ریزگردها، اجرای پروژههای عمرانی غیرکارشناسی و هزاران عامل دیگر، هر کدام زخمی را بر تن جنگلها زدهاند تا سکتههای مختلف، قلب این اکوسیستم را هر روز ضعیف و ضعیفتر کند. حال با توجه به نزدیک شدن فصل گرما و اوجگیری حریق در جنگلهای زاگرس امسال هم متولیان امر اعلام کردهاند که در صدد برآمدهاند تا با پیشبینی ناوگان هوایی، راهکارها و برنامههای عملی و ویژهای برای پیشگیری از وقوع آتشسوزی در جنگلها و مراتع ارائه دهند تا خسارات ناشی از آتشسوزیهای احتمالی در سالجاری به حداقل ممکن برسد. هر چند از همین الان میشود فهمید این قولها وعدهای بیش نبوده و مثل هر سال تابستان میرود و رو سیاهی برای مدیری میماند که جز حرف زدن کار دیگری نمیداند.