سرويس جامعه جوان آنلاين: پرونده آرمان و غزاله این روزها در فضای مجازی جنجال زیادی به پا کرده است. آرمان که حالا پسری ۲۴ساله است، ۱۲بهمن سال۹۲ دختری به نام غزاله را در خانهشان در خیابان میرداماد به قتل رساند و نامش در لیست افراد مرتکب قتل ثبت شد. او اولین کسی بود که به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفت و به قتل غزاله اعتراف کرد. آرمان در بازجوییها گفتهاست که «بعد از مشاجره با غزاله که بر سر پایان دادن رابطهمان شکل گرفتهبود با میله بارفیکس پنج ضربه به او زدم که کشته شد. بعد تعدادی کیسه بزرگ زباله آوردم و چند کیسه را از قسمت پاها، چند کیسه را از قسمت سر و چند کیسه را هم به نیمتنه او کشیدم و بعد جسد را داخل چمدان مسافرتی گذاشتم و آن را به سطل زباله مکانیزه منتقل کردم. جسد غزاله را که جثه ضعیفی داشت داخل سطل رها کرده و با چمدان خالی به خانه برگشتم.» کارآگاهان پلیسآگاهی در جریان بررسیهای بعد دوربینهای مداربسته را بررسی کردند و تصاویر انتقال چمدان را به دست آوردند. همچنین آثار خون غزاله را که مورد تأیید آزمایشگاه قرار گرفت روی میله بارفیکس و چمدان کشف کردند. کارآگاهان همچنین چند قطره خون هم روی دیوار خانه و پرزهای فرش اتاق که آرمان آن را با واکس پنهان کرده بود کشف کردند، اما موفق به کشف جسد نشدند.
با کامل شدن تحقیقات که زیر نظر دو نفر از بازپرسان ویژه قتل تهران صورت گرفته بود آرمان به اتهام مباشرت در قتل مجرم شناخته شد. پرونده آرمان، اما با تأخیر بسیار در نوبت رسیدگی قرار گرفت؛ چراکه ارسال نامهای به رئیس وقت قوه قضائیه سبب شد تا تحقیقات بیشتری در این باره انجام شود. آرمان همچنین در یک مرحله و در حالی که به اتهام قتل بازداشت شده بود موفق شد با استدلال به اینکه هنوز به سن ۱۸ سالگی نرسیده با کمک وکلای خود از زندان آزاد شود، اما یک روز بعد در بررسی اوراق هویتی وی و گزارش پزشکی قانونی مبنی بر اینکه وی هنگام ارتکاب عمل مجرمانه مسئولیت ارتکاب عمل را عهدهدار بوده بار دیگر بازداشت و به سلول خود بازگردانده شد. هر چند آرمان در جلسات دادرسی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران حرفهایش را تغییر داد و مدعی شد که غزاله به خاطر سقوط از پله فوت شده نه اصابت ضربات میله بارفیکس، اما قضات دادگاه وی را گناهکار شناخته و به قصاص محکوم کردند. بعد از آن بود که تلاشهای بسیاری از سوی هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی دکتر محمدشهریاری به جریان افتاد، اما هفت جلسه برگزار شده هم منجر به جلب رضایت اولیایدم نشد. بعد از تأیید رأی دادگاه در دیوان عالی کشور و انجام مراحل قانونی اجرای حکم، نام آرمان در میان افرادی که قرار بود سحرگاه چهارشنبه هفته قبل قصاص شود ثبت شد.
یک روز قبل از اجرای حکم، اما انتشار پست اینستاگرامی هنرمندان درباره درخواست بخشش و استدلالهای مطرح شده یکی از وکلای متهم مبنی بر اینکه دفترچه بیمه غزاله بعد از حادثه تمدید شده یا یک ترم مرخصی برای او در دانشگاه گرفته شده سبب جنجال زیادی در فضای مجازی شد. محمدزمانی علویجه، وکیل اولیایدم در این باره میگوید پدر غزاله که هنوز فوت تنها فرزندش را قبول ندارد بعد از حادثه به دانشگاه رفته و برای تسکین آلام خود و همسرش برای غزاله یکترم مرخصی گرفتهاست تا شاید درد فراقش برای آنها کمی تسکین کننده باشد. او همچنین درباره تمدید دفترچه میگوید: پدر و مادر غزاله یکروز که برای تمدید دفترچههای خود به بیمه مراجعه میکنند مادر غزاله دفترچه دخترش را هم به کارپرداز میدهد تا آن را هم تمدید کند؛ چراکه هنوز رفتن غزاله را باور نداشته و هنوز هم ندارد. زمانی علویجه میگوید این پاسخ به دو ابهامی است که مطرح شده و طرح آن خانواده غزاله را هم متأثر کردهاست.
خوشبختانه آرمان سحرگاه چهارشنبه هفته گذشته پای چوبه دار موفق به گرفتن مهلت شد. او برخلاف آن چه در دادگاه مطرح کرده و قتل را نپذیرفته بود بار دیگر به قتل اعتراف کرد و حادثه را آنگونه که در اولین تحقیقات اعلام کردهبود بازگو کرد. از سوی دیگر با تلاشهای صورت گرفته از سوی تیم صلح و سازش موفق شد فرصت یک ماهه برای جلب رضایت اولیایدم را کسب کند.
آنگونه که در سالهای حضور در محاکم کیفری یک استان تهران شاهد بودهام قضات رسیدگی کننده ابتدا خانواده اولیایدم را به اعلام گذشت و تأسی از فرموده مولای متقیان مبنی بر این که لذتی که در بخشش است در انتقام نیست خانواده مقتول را به بخشش دعوت میکنند؛ چراکه بر اساس قانون گذشت از خون مرتکب در اختیار خانواده ولیدم قرار دارد و لاغیر. افرادی که برای جلب رضایت تلاش میکنند، باید درنظر داشتهباشند که طرح مسائل حاشیهو انکار موضوعاتی که فرد مرتکب در صحت آن تردید ندارد به جای کمک به آرمان میتواند وی را به طنابدار نزدیکتر کند. خانواده غزاله در این حادثه تنها فرزندشان را از دست دادهاند. آنها بدون اینکه جسد فرزندشان را تحویل گرفته باشند و بتوانند بر سر مزارش سوگواری کنند باید تا پایان زندگی با عکسها و خاطرههای او زندگی کنند، بنابراین تنها پذیرش اتفاقی که رخ دادهاست، پشیمانی قلبی و تلاش برای جلب رضایت است که میتواند به متهم کمک کند. خانواده آرمان ششسال پس از وقوع حادثه شاید این روزها به درک بهتری از واژه از دست دادن رسیده باشند و آگاه باشند که تمکین از خانواده غزاله و تلاش برای کسب خواستههای آنها بهتر از تأسی به ابزارهای دیگر میتواند به فرزندشان زندگی دوباره بخشد در غیر این صورت تا پایان عمر فرصت خواهند داشت به مسیرهای اشتباه خود فکر کنند.