هند پس از هفتهها کشمکش با پاکستان در منطقه مرزی کشمیر، اکنون عرصه درگیری در مورد قانون جدید مصوب دولت در رابطه با اعطای حق شهروندی به اقلیتهای قومی و مذهبی است. بر اساس قانون جدید که به دنبال روانه شدن سیل پناهجویان از کشورهای پاکستان، افغانستان و بنگلادش به هند وضع شده، اقلیتهای مذهبی مهاجر از قبیل هندوها، بوداییها، مسیحیان، زرتشتیان و جینی کشورهای فوق که از سال ۲۰۱۵ بدین سو وارد هند شدهاند میتوانند تابعیت هند را دریافت کنند. با تصویب این قانون در مجالس سنا و عوام در هند، دولت این کشور اعلام کرد از آنجا که مسلمانان در کشورهای فوق تحت تعقیب قضایی و... قرار ندارند، بنابراین شامل قانون جدید اعطای پناهندگی نمیشوند؛ موضوعی که خشم مسلمانان در شهرهایی همچون آسام، اوتارپرداش، کاراناتاکا و... را برانگیخته است. در بررسی جمعیت کنونی بیش از یکمیلیارد و ۳۰۰ میلیون نفری هند، مشخص میشود که هندوها ۸۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. پس از هندوها نیز مسلمانان با ۱۳ درصد دومین گروه بزرگ جمعیت هند هستند. مسیحیان با ۳/ ۲ درصد، سیکها ۹/ ۱ درصد، بوداییها ۸/ ۰ درصد و جینها با ۴/ ۰ درصد سایر گروههای جمعیتی هند هستند. بر این اساس برای نادیده انگاشتن مسلمانان به عنوان دومین گروه جمعیتی این کشور در این قانون ذکر چند نکته قابل ذکر است.
نکته اول رشد ملیگرایی در جامعه و سیاست هند در سالهای اخیر است. ملیگرایی افراطی در هند در یک دهه اخیر با محوریت قوم هندو در جریان است و با انتخاب مودی به نخستوزیری هند که دیر زمانی به عنوان کشور دموکراتیک با اقوام متعدد معروف بود، دهلینو به سمت ملیگرایی هندویی پیش میرود. نمونه مشخص این مسیر پیروزی حزب ملیگرای مودی یعنی حزب بهاریتا جاناتا است که در مقاطع مختلف از سوی منتقدان به تبعیض علیه مسلمانان متهم شده است. در درجه بعدی باید به اقدامات عملی احزاب هندو علیه مسلمانان اشاره نمود. علاوه بر مورد فوق در ارتباط با حزب نخست وزیر کنونی هند، به طور کلی موج ملیگرایی هندی در سالهای اخیر به سمت ضدیت با مسلمانان به پیش میرود که برای نمونه میتوان به طرح تقاضاهای متعدد از سوی ملیگرایان هندو مبنی بر ممنوعیت پوشاندن کامل صورت زنان مسلمان با روبند و برقع اشاره نمود.
دلیل دیگر حرکت هند در این مسیر، روندهای مربوط به سیاست خارجی است. هند در دهه اخیر در قالب این موضوع که تداوم سیاستهای ایدئولوژیکی، ضربات جبرانناپذیری بر پیکره اقتصاد کشور و در نهایت جایگاه بینالمللی آن وارد کرده است، از ایدئولوژیگرایی به سمت اتخاذ رویکردهای عملگرایانه حرکت کرده و تأمین منافع ملی خود را در این راستا جستوجو میکند. هند بر مبنای هدف اصلی توسعه و نوسازی، سیاست خارجی مبتنی بر نهروئیسم را دنبال میکند که یکی از مشخصههای بارز آن اجرای سکولاریسم سیاسی به صورتهای گزینشی به ویژه در قبال مسلمانان است. مهمترین پیامدهای اجرای این سیاست، افول اخلاقگرایی و رشد ملیگرایی هندو در داخل کشور و نیز افزایش استفاده از اندیشههای لیبرالیستی و رشد واقعگرایی در سیاست خارجی است. این مسئله بیش از هر چیز باعث تقویت ملیگرایی هندویی شده و از آنجا که مودی در تبلیغات انتخاباتی وعده کنترل هند بر کشمیر را مطرح کرد، به نظر میرسد در شرایط کنونی تاثیر مستقیم آن در بحران کنونی کشمیر با پاکستان قابل مشاهده است. در مجموع به نظر میرسد با توجه به حضور مسلمانان به عنوان درصد بالایی از جمعیت هند، نادیده گرفتن آنها در اعمال این قانون بیش از هر چیز ریشه در علقههای شدید ملیگرایی هندو، فشارهای احزاب ملیگرا و به طور کلی هندوها برای اعمال فشار بر مسلمانان و نیز رویکرد جدید سیاست خارجی مودی در همراهی بیشتر با نظام جهانی برای آنچه گذار هند به سوی توسعه خوانده میشود، قابلیت ارزیابی دارد.