کد خبر: 978858
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۷
مرد جوان وقتی دختر خاله‌اش به خواستگاری او جواب رد داد، برای سرقت از خانواده او سارق اجیر کرد.
سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، چندی قبل مأموران پلیس تهران با تماس تلفن شهروندی در جریان سرقت از خانه زن سالخورده‌ای حوالی یکی از خیابان‌های شمال تهران قرار گرفتند و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه دریافتند دقایقی قبل مرد جوانی به عنوان مأمور گاز وارد خانه ویلایی پیر زن پولدار شده و باهمدستی مرد دیگری گردنبند قدیمی و گرانقیمت زن سالخورده را سرقت کرده است.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: فرزندانم همه خارج از کشور زندگی می‌کنند و من در این خانه ویلایی تنها هستم. دیروز مرد جوانی به عنوان مأمور گاز به خانه‌ام آمد و پس از دیدن کنتور گاز از او پذیرایی کردم و او هم نیم‌ساعتی در خانه‌ام ماند و حتی بخاری گازی‌ام را که مشکل داشت تعمیر کرد و بعد رفت. وی ادامه داد: امروز ساعتی قبل دوباره همان مرد زنگ خانه‌ام را زد و گفت برای کنتور گاز مشکلی پیش آمده و باید آن را تعمیر کند. در را باز کردم و دقایقی در خانه‌ام بود تا اینکه برای یکی از همکارانش که مدعی بود در بیرون و داخل ماشین است پارچ آبی برد و لحظاتی بعد در حالی که احساس کردم او و همکارش پشت سر من هستند، داخل آشپزخانه به من حمله کردند و گردنبند قیمتی‌ام را از گردنم کشیدند، وقتی روی زمین افتادم گردنبندم را سرقت و فرار کردند.

پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت. مأموران در بررسی دوربین‌های مداربسته متوجه شدند، مأمور قلابی گاز از داخل خودروی پژو‌۲۰۶ خارج شده و همدست آن هم راننده خودروی پژو است. در حالی که شماره پلاک خودرو خوانا نبود، مأموران از شاکی برای شناسایی سارقان کمک گرفتند که شاکی اعلام کرد خودرو متعلق به خواهر‌زاده ۳۰‌ساله‌اش به نام جلال است. بدین ترتیب مأموران پس از گذشت چند روز از حادثه جلال را در حالی که قصد داشت پلاک خودرواش را تعویض کند، دستگیر کردند. متهم در بازجویی‌ها به سرقت از خانه خاله‌اش با همدستی یکی از دوستانش به نام رامین اعتراف کرد. پس از این مأموران رامین را هم شناسایی و دستگیر کردند. چند روز قبل دو متهم برای تحقیق به دادسرا منتقل شدند. دو متهم پس از بازجویی به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با جلال

جلال چه شد که تصمیم گرفتی از خاله سالخورده‌ات سرقت کنی؟
از خاله‌ام کینه داشتم و دنبال فرصت بودم از او انتقام بگیرم.

چه کینه‌ای؟
من خواستگار دخترش بودم، اما دختر خاله‌ام برای زندگی به خارج رفت و با من ازدواج نکرد و به همین خاطر از خاله‌ام کینه به دل گرفتم.

خاله‌ات مخالفت کرد؟
نه، او نظری نداشت. خود دختر خاله‌ام قبول نکرد.

پس چرا از خاله‌ات کینه به دل گرفتی؟
خاله‌ام همیشه پشت سر من و همسرم بدگویی می‌کرد به طوریکه همسرم نسبت به من بدبین شده بود و همین موضوع باعث شد زندگی‌ام تلخ شود.

بیشتر توضیح بده؟
وقتی دخترخاله‌ام با من ازدواج نکرد، من با دختر دیگری ازدواج کردم که زندگی ما خیلی دوام نداشت و پس از مدتی همسرم مهریه چند صد‌سکه‌ای‌اش را اجرا گذاشت و از من طلاق گرفت. من وضع مالی خوبی داشتم که بعد از پرداخت مهریه ورشکست شدم و مجبور شدم برای خرج زندگی‌ام مسافرکشی کنم. پس از آن دوباره ازدواج کردم، اما خاله‌ام همیشه به همسرم می‌گفت که اگر شوهرت آدم درست حسابی بود، زن اولش را طلاق نمی‌داد و او هر جا می‌رسید پشت سر من بدگویی می‌کرد.

چه زمانی متوجه شدی که خاله‌ات خودروی شما را شناسایی کرده‌است؟
یکی، دو روز بعد از سرقت، از مادرم شنیدم که خاله‌ام از سارقان شکایت کرده و بعد برای اینکه شناسایی نشوم تصمیم گرفتم خودروام را تعویض پلاک کنم که مأموران مرا در تعویض پلاک دستگیر کردند.

گردنبند قیمتی را چند فروختی؟
خریدار فهمیده بود که سرقتی است و به همین خاطر بیشتر از ۲۰‌میلیون تومان نخرید.

چطور با رامین آشنا شدی؟
ابتدا قصد داشتم خودم تنهایی سرقت کنم، اما احتمال دادم شناسایی شوم به خاطرهمین به رامین که همسایه ما بود و خبر داشتم وضع مالی خوبی ندارد پیشنهاد دادم و نقشه سرقت رادر پوشش مأمور گاز طراحی و اجرا کردیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار