سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، چندی قبل پسر جوانی وحشتزده به اداره پلیس رفت و گفت یکی از دوستان قدیمیاش برای اخاذی او را در خانه حبس کرده و از او فیلم و عکس غیراخلاقی تهیه کردهاست.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: از دوران کودکی با یکی از بچههای محلمان به نام فریبرز دوست بودم و چند سالی هم همکلاس بودیم. ما دو نفر با هم رفت و آمد داشتیم و به خانه یکدیگر میرفتیم. ساعتی قبل او مرا به خانهشان دعوت کرد و من هم قبول کردم. وقتی وارد خانهشان شدم او تنها بود که ناگهان با چاقو و میلهآهنی به من حمله کرد و بعد با تهدید دست و پای مرا با طناب بست و در ادامه لباسهایم را بیرون آورد و در حالی که عریان بودم از من عکس و فیلم تهیه کرد. او تهدید کرد اگر به او پول ندهم عکس و فیلمهایم را در فضای مجازی منتشر میکند و من هم به خاطر حفظ آبرویم به او قول دادم اگر مرا آزاد کند، برایش پول تهیه میکنم. در نهایت پس از ۴۵دقیقه حبس دست و پای مرا باز کرد و من از خانهشان فرار کردم و الان هم به اداره پلیس آمدهام تا از دوستم فریبرز شکایت کنم.
با این شکایت پرونده به دستور قاضی سهرابی، بازپرس شعبهنهم دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیق در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت. مأموران در نخستین گام به خانه پدری فریبرز در یکی از خیابانهای شرقی تهران رفتند که دریافتند وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریختهاست.
پس از این مأموران برای دستگیری متهم تحقیقات گستردهای را آغاز کردند تا اینکه چند روز قبل موفق شدند، فریبرز را شناسایی و بازداشت کنند.
متهم پس از انتقال به ادارهپلیس به جرم خود اقرار کرد و مدعی شد که به خاطر طلب ۱۰۰هزار تومانیاش شاکی را در خانهشان حبس کردهاست.
وی با اظهار پشیمانی گفت: من و شاکی همکلاسی و دوست قدیمی بودیم. پس از اینکه دیپلم گرفتیم دوستی ما ادامه پیدا کرد تا اینکه پنجماه قبل از من ۱۰۰هزار تومان پول قرض گرفت و قرار بود چند روزه به من پس دهد، اما بدهیاش را پس نداد. هر وقت از او میخواستم پولم را برگرداند بهانه میگرفت و این اواخر هم مرا پیش دوستانم مسخره میکرد و دست میانداخت به همین خاطر از دست او عصبانی بودم.
وی ادامه داد: چندماه قبل من تصادف کردم و به خاطر اینکه در پایم پلاتین گذاشتند، مجبور بودم داروی مسکن مصرف کنم و بعد هم معتاد به داروی مسکن شدم. از آن روز به بعد من از نظر روحی و روانی تعادل نداشتم و خیلی زود عصبانی میشدم و تصمیمات غلطی میگرفتم تا جایی که چند روز قبل از حادثه با پدرم به شهرستان رفتم که با هم درگیری پیدا کردیم و به تهران برگشتم و شب تصمیم گرفتم به زندگیام پایان دهم و به همین خاطر تعداد ۴۰عدد قرص آرامبخش خوردم، اما صبح در حالی که حالم بد بود، بیدار شدم که شاکی با من تماس گرفت که به خانهمان دعوتش کردم. وقتی وارد خانهمان شد حالم خوب نبود که از او خواستم پولم را برگرداند که قبول نکرد و من هم او را در خانه حبس کردم و به دروغ به او گفتم از او فیلم تهیه کردهام تا طلبم را بگیرم.
متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.