کد خبر: 975681
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۹
بررسی وضعیت والیبال و بلاتکلیفی فدراسیون در گفت‌وگوی «جوان» با بهروز عطایی
مشخص نکردن زمان انتخابات فدراسیون والیبال و تأثیر آن بر عملکرد تیم ملی آن هم در سال منتهی به المپیک ازجمله مسائلی بود که بهروز عطایی، مربی و کارشناس والیبال در گفتگو با «جوان» به آن‌ها اشاره کرد.
شيوا نوروزي
سرویس ورزشی جوان‌آنلاین: بلاتکلیفی مدیریتی از آن دست چالش‌هایی است که در ورزش ایران به‌وفور یافت می‌شود. در یک سال اخیر والیبال ما ازجمله رشته‌هایی بوده که با این چالش دست و پنجه نرم کرده و تأثیر این بلاتکلیفی هم به‌وضوح در نتایج تیم ملی نمایان شده است. پس از استعفای ضیایی، فدراسیون والیبال دیگر رئیس نداشته و با سرپرست اداره می‌شود. همین مسئله مشکلاتی را برای این رشته چه در عرصه باشگاهی و چه در عرصه ملی ایجاد کرده است. اصرار بیش از حد وزارت ورزش بر ادامه این وضعیت، مشخص نکردن زمان انتخابات فدراسیون والیبال و تأثیر آن بر عملکرد تیم ملی آن هم در سال منتهی به المپیک ازجمله مسائلی بود که بهروز عطایی، مربی و کارشناس والیبال در گفتگو با «جوان» به آن‌ها اشاره کرد.

فدراسیون والیبال یک سال است که بدون رئیس اداره می‌شود و همچنان نیز خبری از برگزاری مجمع انتخاباتی نیست. ادامه این روند چه آسیبی به والیبال ایران می‌زند؟
در سازمان‌ها و نهاد‌هایی که به صورت سیستمی اداره می‌شوند جریان کاری به خوبی پیش می‌رود و در چنین شرایطی اگر سیستم چند ماهی هم بدون رئیس باشد روال کاری به‌خوبی پیگیری می‌شود. آقای داورزنی سیستم خوبی را در والیبال اجرا کرد و پس از رفتن او نیز کار‌ها با همان سیستم ادامه پیدا کرد. درکل تیم‌های ملی در رده‌های مختلف سنی در رقابت‌های بین‌المللی حضور یافتند و عملکرد قابل قبول و موفقی داشتند. اما عدم حضور رئیس وقتی از یک حدی می‌گذرد دیگر جای خالی رئیس کاملاً احساس می‌شود و آن جریانی که از قبل وجود داشته به‌مرور از بین می‌رود. سازمان به دلیل عدم حضور مدیر مستقیم کارایی گذشته‌اش را از دست می‌دهد و به‌شدت دچار نزول و افت می‌شود. به عقیده من والیبال ایران چنین شرایطی را تجربه می‌کند؛ تا یک برهه‌ای تفکرات و اهداف گذشته پیگیری می‌شد، اما به‌مرور والیبال ما دچار چالش شده است. نبود کسی که بتواند تصمیمات لازم را برای کوتاه‌مدت و بلندمدت بگیرد و آن‌ها را اجرایی کند وجود ندارد. به همین خاطر الان والیبال ایران با بحران مدیریتی مواجه شده و در آخرین رویداد بین‌المللی که تیم ملی والیبال در آن حضور داشت (جام‌جهانی) اتفاقاتی رخ داد که اگر فدراسیون رئیس داشت و مدیرش از ماندنش مطمئن بود نتایج دیگری رقم می‌خورد.

با طولانی شدن پروسه انتخاب رئیس جدید، فدراسیون با سرپرست اداره می‌شود. این آمدن و رفتن‌ها و حضور افراد مختلف به عنوان سرپرست تا چه زمانی می‌تواند ادامه پیدا کند؟
این مسائل عدم ثبات مدیریتی را نشان می‌دهد. اگر می‌بینید والیبالمان در جایگاهی قرار دارد که مردم به هشتم شدن تیم ملی در جام‌جهانی و عنوان پنجمی در لیگ ملت‌ها معترض هستند به این معناست که والیبال یکی از رشته‌های باکیفیت و تراز اول ورزش ایران محسوب می‌شود. رسیدن به چنین موفقیت و جایگاهی چند دلیل داشت؛ اول از همه ثبات مدیریتی؛ در حدود ۳۰ سال دو رئیس فدراسیون داشتیم. آقایان یزدانی خرم و داورزنی هر دو برای والیبال ایران زحمات زیادی کشیدند و کار‌های اساسی بسیاری انجام دادند. دوم برنامه‌ریزی دقیق؛ آقای داورزنی برنامه‌های دقیق و مدرنی را در دستور کار داشت که خوشبختانه والیبال ما به اهدافش رسید. منتها در دو سال اخیر فدراسیون یک رئیس داشت و دو سرپرست! این عدم ثبات اثرات منفی در این رشته داشته. البته من در مورد انتخاب نفرات نمی‌توانم اظهارنظر کنم چراکه در حیطه اختیارات من نیست. به هر حال مهم‌ترین موضوعی که می‌توانم به آن اشاره کنم این است که نبودن ثبات مدیریتی آسیب‌های زیادی به همراه داشته و دارد و درواقع همه برنامه‌ریزی‌ها را مختل می‌کند.

والیبال سال شلوغی را پشت سر می‌گذارد و هنوز هم مسابقات انتخابی المپیک باقی مانده است. به نظر شما اگر در این مدت تکلیف ریاست فدراسیون مشخص بود نتایج دیگری برای تیم‌های ملی ما در رده‌های مختلف رقم می‌خورد؟
به طور کلی تقویم جهانی والیبال به‌شدت شلوغ است. سال آینده نیز شرایط به همین صورت خواهد بود؛ لیگ ملت‌ها، بازی‌های المپیک و سایر رقابت‌های بین‌المللی. درکل تقویم پرترافیکی پیش روی والیبال ایران است. وقتی برنامه‌ریزی باشد، هدف و مسیر مشخص می‌شود. بر این باورم که امسال در بسیاری از مواقع برای مسابقات مهم هدف‌های مشخصی تعریف نشده بود. نمی‌دانستیم از لیگ ملت‌ها یا جام‌جهانی چه می‌خواهیم. وقتی برنامه‌ریزی مشخص نباشد این مشکلات به وجود می‌آید. اگر از سرمربی بپرسیم که هدفمان رفتن روی سکو بود قطعاً می‌گوید نه این هدف ما نبوده، اگر بحث جوان‌گرایی باشد همه بازیکنان اصلی را اعزام کردیم و فقط چند جوان را نیز کنارشان گذاشتیم.

انتخاب رئیس به عنوان نفر اول مدیریت در فدراسیون می‌تواند شیوه کاری سرمربی تیم ملی را تغییر دهد؟
هر سرمربی که برای تیم ملی انتخاب شود چه ایرانی و چه خارجی در استخدام فدراسیون است و سیاست‌های کلان فدراسیون را اجرا می‌کند. مربی به‌تن‌هایی نمی‌تواند هدف را مشخص کند. فدراسیون سیاست‌ها را در هیئت رئیسه عنوان می‌کند و سرمربی مجری این سیاست‌ها محسوب می‌شود. به عنوان مثال در این سیاست‌ها مشخص می‌شود که برایمان نتیجه مهم است، به آینده والیبال فکر می‌کنیم یا تلفیقی از هر دو مورد. این مسئله شامل همه زیرمجموعه‌های فدراسیون می‌شود نه فقط سرمربی تیم بزرگسالان؛ جوانان، نوجوانان، رده‌های باشگاهی و همه سطوح باید از سیاست‌ها پیروی کنند. در یک سال و نیم اخیر والیبال ما سیاستگذار نداشت. البته همه تلاش کردند و آقای داوری هم زحمت کشید. خودم مستقیماً با او کار کردم؛ در مسابقات جوانان جهان همه شرایط برای تیم ملی جوانان فراهم شد و همه چیز را در اختیارمان گذاشتند. ولی از همان ابتدا هم معلوم بود که داوری به عنوان سرپرست قرار بود مدت کوتاهی در این سمت باشد و سرپرست‌ها ترجیح می‌دهند در تصمیمات کلان ورود نکنند، چون می‌دانند زمان زیادی در این سمت حضور ندارند. به همین خاطر سیاستگذار امورات فدراسیون برعهده رئیس است و اجراکننده اصول فنی بر عهده سرمربی تیم ملی است.

انتظار اهالی والیبال از رئیس جدید فدراسیون چیست؟ هرچند هنوز زمان دقیق مجمع انتخاباتی مشخص نشده است.
توقعات زیاد است. خواسته‌های کوتاه‌مدت، میان و بلندمدت داریم. فکر می‌کنم فدراسیون باید در بخش پایه برنامه‌ریزی ویژه‌ای داشته باشد. بحث استعدادیابی هم گسترده‌تر از این حرف‌هاست و فدراسیون نمی‌تواند این کار را یک‌تنه انجام دهد. استعدادیابی باید در سطح کشور گسترده شود. آموزش‌وپرورش نقش مهمی در این قضیه دارد؛ چراکه همه ملی‌پوشان ما یک روزی محصل بودند. درصورتی‌که این بازیکنان در مدرسه ساخته نمی‌شوند. نیاز است این مسئله به صورت جدی بررسی شود. ضمن اینکه تولید مربی خوب هم باید در دستور کار قرار بگیرد. تنها با برگزاری کلاس مربیگری نمی‌توان مربی بین‌المللی تربیت کرد. البته تعداد مربیان بین‌المللی ما از خیلی از کشور‌ها بیشتر است، اما آیا توانسته‌ایم دو مربی خوب به تیم‌های خارجی صادر کنیم؟ جوان‌گرایی نیز یکی دیگر از بحث‌هاست. جوان‌گرایی موضوعی زمان‌بر است؛ نمی‌توان گفت امروز یک بازیکن بیاوریم و فردا بگوییم جوان‌گرایی کردیم. والیبال ما پتانسیل این را دارد که جوانان بیشتری در تمامی سطوح ملی، نه فقط در تیم ملی بزرگسالان، در عرصه بین‌المللی حضور داشته باشند. والیبال ما غنی از استعداد برای کسب موفقیت است.

بلاتکلیفی مدیریتی حتی برگزاری لیگ برتر را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
در بخش باشگاهی هیچ برنامه‌ای نداریم. برای برگزاری لیگ برتر باید ماه‌ها بحث و برنامه‌ریزی شود. نباید تیم ملی بر تیم‌های باشگاهی اثر منفی بگذارد و بالعکس. این دو مکمل هم هستند. کدام یک از کشور‌های صاحب‌نام والیبال مسابقات لیگ را به خاطر تیم ملی تعطیل می‌کند یا برنامه‌شان را تغییر می‌دهند. همه جا یک چارچوب تعریف شده‌ای برای این مسئله در نظر می‌گیرند که همیشه اجرا می‌شود. هیچ وقت نمی‌شنوید که روسیه، ایتالیا، لهستان و آلمان لیگ خود را با تأخیر برگزار کنند. این موارد همگی مثل زنجیر به هم وابسته هستند و اگر این وابستگی از بین برود قطعاً با چالش‌های جدی مواجه می‌شویم.

شرایط برگزاری لیگ در سال‌های گذشته چگونه بود؟
معمولاً برنامه قوی برای لیگ والیبال نداشتیم. به‌رغم اینکه پول‌های خوبی در لیگ برتر خرج شده و می‌شود و از لحاظ کیفیت در شرایط خوبی قرار دارد ولی برنامه‌ریزی‌ها خیلی خوب نبوده. ما سابقه ۲۰ سال برگزاری لیگ برتر والیبال را داریم، اما هیچ تغییری در شیوه برگزاری رقابت‌ها به چشم نمی‌خورد. هنوز هم اندر خم این هستیم که آیا لیگ برتر پلی آف داشته باشد یا نه، آیا لیگ را در دو گروه برگزار کنیم یا یک گروه، آیا بازی‌های لیگ باید قبل از عید تمام شود یا بعد از عید و سؤالات و تناقضاتی از این دست. ولی در تمام دنیا برنامه هفته‌های پایانی را نیز همان ابتدا اعلام می‌کنند.

به‌رغم پیشرفت‌های اخیر والیبال ایران چرا هنوز در بحث برگزاری لیگ برتر حرفه‌ای نشده‌ایم؟
نداشتن برنامه‌ریزی در سطح کلان. والیبال دچار روزمرگی شده، هنوز درگیر وصول مطالباتمان هستیم، دنبال جلسات کمیته انضباطی هستیم و... این‌ها بخشی از کار است. باید به گونه‌ای عمل کنیم که تیم‌های باشگاهی‌مان نیز پیشرفت کنند که متأسفانه این اتفاق نمی‌افتد.

چطور باید توازن را بین تیم ملی و تیم‌های باشگاهی برقرار کرد؟
این‌ها همه شرح وظیفه جداگانه دارد. باید باشگاه‌ها را متقاعد کنیم که چه وظایفی دارند و تیم ملی نماد والیبال ماست. باید ببینیم از لیگ چه می‌خواهیم و تیم ملی چگونه می‌تواند نیاز‌های لیگ برتر را برطرف کند. این مسائل باید در جمع‌های کارشناسی مطرح شوند. تا دو سه سال اخیر پس از مسابقات بین‌المللی و ملی اتاق فکری در فدراسیون تشکیل می‌شد. البته نباید در این اتاق فکر برای همه تیم‌های ملی یا باشگاهی تصمیم‌گیری کند ولی افکاری مطرح می‌شد که می‌توانست بر تفکر حاکم بر فدراسیون تأثیرگذار باشد. منتها در این دو سه سال گذشته این اتفاق نیفتاده و کسی مورد مشورت قرار نگرفته است!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار