کد خبر: 975169
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۹
دکتر مراد عنادی/ تحلیل گر مسائل سیاسی و کارشناس رسانه
جوان آنلاین / استان قزوین که از پتانسیل‌های بالقوه و بالفعل اقتصادی، منابع انسانی تحصیل کرده، باسواد و کارآمد و ظرفیت‌های فراوان کشاورزی، گردشگری و فرهنگی برخوردار است و از این زاویه جایگاهش در ردیف ۱۰استان نخست کشور است، اما در عمل به علت پاره‌ای سایش‌های سیاسی مزمن و نخ نما شده، معضل مدیران وارداتی که عمدتا شناختی از ظرفیت‌های استان ندارند و از همه مهم‌تر عدم به کارگیری مدیران بومی عملا در ردیف ۱۰استان آخر کشور قرار دارد. متاسفانه نه دولت‌ها و نه نمایندگان استان در مجالس اصول گرا و اصلاح طلب نتوانسته اند از چنبره این معضلات استانی مزمن خود را برهانند ونه بزرگان و دلسوزان قزوین دغدغه‌ای جدی و موثر در این باب داشته اند و اگر هم مواردی بوده چنان کوتاه و گذرا بوده است که در حافظه تاریخی اهالی استان ثبت و ضبط نشده است.
چنین فضایی که آسیب‌های مورد اشاره به زخم‌هایی کهنه تبدیل شده اند، گلایه‌ها و نقد‌های گاه و بیگاه اهالی رسانه در مطبوعات، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی استان را نسبت به استمراراین چالش‌ها درپی داشته است، گلایه‌ها و انتقاد‌هایی که جای تامل دارد. به راستی اگر به شایسته سالاری و استفاده از نیرو‌های بومی و کارآمد استانی اعتقاد داریم چرا باید همچنان شاهد ورود مدیرانی خارج از استان به قزوین باشیم.
آیا فراهم آمدن چنین مجالی برای ورود مدیران غیر بومی ناشی از اصطکاک ها‌ی دیرینه جناحی و برخورد‌های سلیقه‌ای و شخصی نیست و ریشه‌های آن را نبایستی در عدم اتحاد و یک صدایی فعالان سیاسی و رسانه‌ای استان جست. گرایش‌های سیاسی در قالب‌های موجود اصول گرا و اصلاح طلب هر چند در جای خود محترم است، اما انتظار مردم ونخبگان استان این است که برروی مسائل مربوط به پیشرفت استان، نگاهی استانی و نه جناحی و سلیقه‌ای حاکم باشد.
برخی مسئولان استان قزوین چنان با ذره بین و فانوس به دست، به دنبال معاون و مدیرکل در سایر استان‌ها برای حکم زدن آ ن‌ها برای مراکز دولتی استان قزوین می‌گردند که انگار به استانی برهوت از نیروی انسانی پا نهاده اند.
این در حالی است که استان قزوین به پشتوانه تاریخ کهن و غنی خود از دیرباز مهد پرورش نیروی انسانی کارآمد و مدیرانی توانمند نه در طراز استانی که کشوری بوده است، چشمه‌ای که همچنان جوشان است.
شهیدان گرانقدر محمدعلی رجایی و عباس بابایی، آزادگان سرافراز شهید ابوترابی و لشگری، مرحوم کریمی راد و ده‌ها مدیر پاکدست و خدوم و عزیزانی همچون دکتر علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی، حجت السلام والمسلمین ابوترابی امام جمعه موقت تهران و برخی وزرای کابینه دکتر روحانی که در حال خدمت به ایران اسلامی هستند نمونه‌هایی از فهرست بلند مدیران پس از پیروزی انقلاب اسلامی هستند که زادگاهشان استان قزوین است. بزرگانی که مشی مدیریتی بسیاری از آن‌ها در سطح ملی می‌درخشد وبه الگو‌های مدیریتی در کشور بدل شده اند تا جایی که بسیاری از مدیران خرد وکلان کشور با افتخار به روش و منش مدیریتی آن‌ها رجوع می‌کنند.‌
ای کاش همین فانوس گردی برای مدیریابی، مبتنی بر معیار شایسته سالاری بوده، بر مبنای استفاده از نیرو‌های مومن و انقلابی استوار باشد که بسی جای خوشحالی و سرور داشت، اما افسوس و صد افسوس که بعضا تبار سالاری و رفیق بازی ملاک و معیار بوده جای شایسته سالاری را گرفته است. سوال این است آیا وقت آن نرسیده تا از نیرو‌های توانمند و بومی استان برای تصدی امور این خطه بهره گرفته شود؟ آیا زمان آن نرسیده است بزرگان و دلسوزان استان قزوین که برخی از آن‌ها از چهره‌های صاحب نام و صاحب نفوذ در سطح کشور هستند نیم نگاهی هم به زادگاه مادری خود داشته باشند و به برخی از انتصاب‌های ضعیف و فاقد حداقل استاندارد‌های لازم مدیریتی در سطح استان از خود حساسیت نشان دهند؟ به نظر می‌رسد در این سال‌ها کم توجهی و مشغول شدن به اصطکاک‌های کهنه و تقلیل منافع کلان استان به سلائق و ملاحظات جناحی بیش از همه به روند رشد و توسعه استان ثروتمند و پر پتانسیل قزوین ضربه زده و مجال بالندگی را از این دیار کهن و فرهیخته پرور ربوده است. ایستایی و عدم بالندگی نه تنها موجبات به حاشیه رفتن نیرو‌های کارآمد بومی شده که با کمال تاسف زمینه را برای حضور هر چه بیشتر برخی مدیران غیر بومی با رزو مه‌های معمولی فراهم آورده است.
هدف از این نگاه خدای نکرده تضعیف و زیر سوال بردن توان و استعداد همه مدیران غیر بومی و وارداتی نیست بلکه توجه دادن بزرگان و‌دلسوزان استان قزوین به این واقعیت است که وقتی صحبت از رشد و توسعه استان در میان است می‌بایست ملاحظات جناحی و بازی‌های سیاسی را کنار گذاشت و با نگاهی فراجناحی و سرشار از تعصب و غیرت فقط به پیشرفت و حرکت رو به جلو استان قزوین فکرکرد.
به عبارتی در قبال توسعه استان قزوین بایستی به رویکرد جناحی و سلائق شخصی ایست داد. ازاین منظر شایسته است بر ضرورت به کارگیری نیرو‌های بومی کارآمد حساسیت و تعصب داشت و اگر هم گریزی از مدیران غیربومی نیست حداقل چشمانمان‌را نبندیم و بر روی رزومه و کارآمدی این مدیران حساس باشیم و سخت گیر.
با چنین نگاهی این پیام را خواهیم داد:
اولا، استان قزوین عرصه آزمون و خطا نیست و به مدیریابی غیراستانی و خارج از استاندارد ایست می‌دهد
ثانیا، استان قزوین محل کارآموزی و تجربه اندوزی نیست .
ثالثا، قطار پیشرفت استان دروهله نخست مدیرانی بومی، خوش فکرو کارآمد می‌خواهد و دروهله دوم اگربنا به ورود مدیران غیربومی برای تصدی سمت‌های مدیریتی استان باشد این مدیران می‌بایست رزومه‌ای قوی داشته، از چهره‌های کارآمد بوده و ازهمه مهم‌ترحداقل شناختی نسبی از ظرفیت‌های استان قزوین و چالش‌های فراروی آن داشته باشند.
بدیهی است تنها با چنین نگاهی می‌توان به رشد و بالندگی هرچه بیشتراستان قزوین و ارتقا آن به جایگاه واقعیش درسلسله مراتب استان‌های کشورامید داشت.
 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر