گویی هیچ نمیدانند؛ شاید هم خودشان را میزنند به این راه و آن راه، در هر دو صورت رفتارشان شرمآور است. اینکه حاضر نمیشوند از خواب شیرین خود بزنند و در مراسم تشییعجنازه یکی از بزرگان تیم شرکت کنند، هیچ توجیه قانعکنندهای ندارد، نه خستگی میتواند کارشان را رفع و رجوع کند و نه دیر رسیدن به تهران بعد از مصافی که در مشهد با شهرخودرو داشتند، چراکه یک روز هزار روز نمیشود. جعفر کاشانی هر هفته یا هر ماه به رحمت خدا نمیرود که اگر اینبار نشد، مرتبه دیگر جبران کنند. ضمن اینکه این نخستین بار نیست که چنین رفتارهای تأسفباری رخ میدهد و پیشتر نیز در مراسم خاکسپاری همایون بهزادی رخ داده بود.
همه از دور و نزدیک خودشان را رساندند، حتی قلعهنویی هم از اصفهان خود را به مراسم تشییع پیکر کاشانی به عنوان یکی از پیشکسوتان قابل احترام فوتبال میرساند، اما خواب شیرین صبحگاهی پرسپولیسیها را چنان در آغوش گرفته که فراموش کردند از لحاظ اخلاقی به حضور در مراسم یکی از بزرگان باشگاه که اتفاقاً تا قبل از وداع با دنیا رئیس هیئت رئیسه پرسپولیس هم بوده موظف هستند!
گوششان را باید کشید، خیلی هم جدی باید کشید، چراکه این مرتبه اول و مختص به پرسپولیسیها هم نیست. هنوز مراسم خاکسپاری مظلومی به دست فراموشی سپرده نشده یا غیبت بازیکنان پرسپولیس در مراسم همایون بهزادی. غیبتهای تأسفباری که نشان میدهد نسل جدید کمترین توجهی به مسائل اخلاقی ندارند و احترام به پیشکسوت و اسطورههای باشگاه برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد که اگر غیر از این بود، صبح روز گذشته عدم حضور بازیکنان تیم در انبوه جمعیتی که خود را برای آخرین وداع با کاشانی رسانده بودند به چشم نمیآمد!
البته نوک پیکان انتقادات را باید به سوی باشگاه و مدیریت آن گرفت. به سمت انصاریفرد که به عنوان بزرگتر باید بازیکنان را موظف میکرد برای حضور در این مراسم و ادای احترام به پیشکسوتانی که بدون شک دلشان به درد آمده از این همه بیتوجهی و بیاحترامی!
وقتی بازیکنان مدعی که خود را سلبریتیهای مستطیل سبز و دنیای فوتبال میدانند آنقدر مرام و معرفت ندارند که برای ادای احترام به پیشکسوتی که از میان آنها رفته و برای آرام کردن دل خانواده داغدارش در مراسم او شرکت کنند، این وظیفه مسئولان باشگاه و بزرگترهاست که آنان را به خط کنند برای یاد گرفتن اصولی که نباید نیازی به گوشزدشان باشد!
تأسفبار است، اما باید چنین کرد. باید آنهایی را که خود را به این راه و آن راه میزنند برای فرار از احترام گذاشتن و یاد گرفتن اصول ساده اخلاقمداری به خط کرد، گوششان را گرفت و احترام گذاشتن را کلمه به کلمه به آنها دیکته کرد تا دیگر شاهد غیبتهایی اینچنین توهینآمیز در مراسمهای اندوهبار خداحافظی با پیشکسوتان و بزرگان فوتبال نباشیم. باید آنچه را که فوتبالیستهای امروزی از آن فرار میکنند آنقدر به گوششان خواند تا یاد بگیرند اصول اولیهای را که نه فقط در ورزش و فوتبال، بلکه در زندگی از واجبات است؛ هرچند که کار سادهای نیست، اما باید آموخت. باید آنچه را که سالهاست در فوتبال ایران گم شده آموخت تا فوتبال بیش از این بابت رفتارهای زشت اینچنینی شرمنده بزرگان و پیشکسوتان خود و حتی مردم نشود. باید احترام گذاشتن را آموخت، همانطور که روزی به امثال کاشانیها، بهزادیها، کلانیها، پروینها و... آموختند تا شاهد نسلی باشیم که پر کشیدنشان قلبهای بسیاری را زخمی میکند و دلهای زیادی را حسرتبار. باید آموخت تا روح فوتبال بیش از این بابت بیتوجهیها خدشهدار نشود!