سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، ماجرا از این قرار بود که ساعت۲ بامداد پنجشنبه ۳۱مردادماه امسال مرد رهگذری در حال عبور از یکی از خیابانهای حوالی بزرگراه ارتش بود که متوجه ناله و ضجههای مردی شد که صدایش از آن نزدیکی به گوش میرسید. مرد رهگذر که کنجکاو شدهبود رد ناله و ضجهها را در تاریک شب دنبال کرد تا اینکه دقایقی بعد به گونی سر بستهای در گوشه خیابانی رسید که صدای ناله از آن بلند میشد. وی به سرعت در گونی را باز کرد و با پیکر خونین و نیمه جان مرد جوانی روبهرو شد که به شدت زخمی شده بود. در حالی که مرد زخمی همزمان با نالههای دردناک زیر لب کلمات نامفهومی را تکرار میکرد مرد رهگذر موضوع را به مأموران پلیس و اورژانس خبر داد که خیلی زود تیمی از مأموران کلانتری ۱۶۴قائم در محل حاضر شدند و مرد زخمی را به بیمارستان منتقل کردند.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت به مأموران خبر رسید که مرد زخمی به خاطر شدت ضرباتی که به ناحیه سرش وارد شدهاست در بیمارستان فوت کردهاست. با اعلام خبر مرگ مرد جوان پرونده وارد مرحله تازهای شد و تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی به دستور بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی وارد عمل شدند.
مردی که موضوع را به مأموران پلیس خبر دادهبود، گفت: ساعت ۲بامداد بود که برای خرید قرص سر دردی به داروخانه رفتم. وقتی به خانه بر میگشتم ناگهان صدای نالهای به گوشم رسید. یک لحظه انگار کسی به من دستور توقف داد که صدای نالهها و ضجهها بیشتر شد. بیدرنگ به طرف صدا رفتم که باگونی دربستهای روبهرو شدم که صدای نالههایی از آن بیرون میآمد. در حالی که شوکه شده بودم به گونی نزدیک شدم و فهمیدم که مردی داخل آن گرفتار شده است. وقتی در گونی را باز کردم با پیکر خونین مردی روبهرو شدم که خون از سرش بیرون میآمد. مشخص بود که فرد یا افرادی او را کتک زده و بعد هم او را داخل گونی کرده و در آن منطقه رها کردهاند. بلافاصله برای نجات جانش با اداره پلیس و اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان منتقل کردیم.
بررسیهای تیم جنایی نشان داد مقتول که کارتنخواب است با اصابت ضربههای میله آهنی در مکان دیگری زخمی شده و بعد عامل یا عاملان آن پیکر او را که ابتدا فکر میکردند همان لحظه فوت کردهاست داخل گونی گذاشته و در یکی از خیابانهای شمال شرقی تهران رها کردهاند. در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران دریافتند تعدادی زیادی از کسبه آن محل مقتول را میشناختهاند که کارتنخواب بوده است و به او نیز کمک میکردهاند. مرد رستورانداری به مأموران گفت: مقتول کارتنخواب بود و زمانی که گرسنه میشد به رستوران من میآمد و به او غذا میدادم. او مرد بیآزاری بود تعجب میکنم که او را به قتل رساندهاند.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران تحقیقات گستردهای برای شناسایی عامل یا عاملان قتل مرد کارتنخواب آغاز کردند.