کد خبر: 964761
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۷
گفت‌وگوی «جوان» با مدیر طرح و برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده
تربیت برای حجاب و عفاف از طریق کتاب و داستان بسیار سهل‌الوصول است؛ داستان‌هایی که زنان و مردان در آن‌ها حیا کردند و از این حیا سود بردند. در قصص قرآنی هم از این دست نمونه‌ها کم نداریم. ما می‌توانیم از پیام‌های اخلاقی و الهی حتی در کتب درسی هم بهره بگیریم. منافع حیا باید در کتاب‌های درسی دیده شود و برای گنجاندن این مفاهیم در کتب درسی و غیردرسی برنامه‌ریزی شود
زهرا چیذری
سرويس زنان جوان آنلاين: حجاری‌های صورت گرفته بر لوح‌های سنگی را نمی‌توان به سادگی تغییر داد؛ این مضمون کلام حضرت امیر (ع) درباره تربیت کودک را می‌توان به شکلی عینی در جامعه امروز مشاهده کرد. با نگاهی به فرم پوشش و آرایش زنان و دختران جوان و حتی مردان جامعه می‌توانیم شباهت عجیبی میان ظاهر امروزی آن‌ها با شخصیت‌های محبوب دوران کودکی‌شان ببینیم؛ شخصیت‌هایی که از دل کتاب قصه‌های بچگانه‌ای که عموماً ترجمه و غیروطنی بودند بیرون آمدند و در قالب انیمیشن‌ها و بازی‌های کامپیوتری، لوازم تحریر و لوازم اتاق کودک بیش از پیش در هویت‌شان نفوذ کردند و موجب شدند تا زنان و دختران ما تلاش کنند هر چه بیشتر شبیه شخصیت سیندرلا و سفید برفی یا شکل‌های امروزی‌ترشان السا و آنا شوند. واقعیت این است که التزام به عفاف و حجاب و دیگر نظام‌های ارزشی یک‌شبه و خلق‌الساعه نه شکل می‌گیرد و نه از بین می‌رود. پس اگر از وضعیت کنونی عفاف و حجاب در جامعه راضی نیستیم باید ریشه‌های باور به این نوع پوشش و آرایش را در دوران کودکی جوانان امروز جست‌وجو کنیم. اگر به دنبال تعمیق باور‌های ارزشی و دینی همچون عفاف و حجاب در جامعه هستیم باید به بخش‌های مغفول فرهنگ‌مان توجه کنیم و به سراغ تعلیم و تربیت کودکان در دوران مدرسه و دوران پیش از مدرسه و حتی دوران تولد برویم؛ تربیتی که با خوراک‌های فرهنگی همچون کتاب و انیمیشن و اسباب‌بازی گره خورده است. روح‌افزا مدیر طرح و برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی - اجتماعی زنان و خانواده یکی از افرادی است که درباره کتاب کودک و ارتباط آن با موضوع عفاف و حجاب پژوهش‌هایی داشته است. آنچه در پی می‌آید ماحصل گفت‌وگوی ماست.

یکی از موضوعاتی که در بحث حجاب و عفاف مطرح می‌شود آموزش عفاف و حجاب به کودکان است که این آموزش در مهد‌های کودک و مدارس و به طور ویژه در حوزه کتاب کودک باید رخ دهد، اما با نگاهی به کتب کودک با کتاب‌هایی مواجه می‌شویم که اغلب ترجمه هستند و با همان تصاویر خاص یک دختربچه یا پسربچه خارجی برای کودکان ایرانی منتشر می‌شوند و کتاب‌های تألیفی ما هم اغلب از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند و در نگارش آن‌ها کمتر به اصول علمی و روانشناختی توجه شده است. شما به عنوان کارشناسی که در این حوزه پژوهش‌هایی داشته‌اید وضعیت کتاب کودک را چگونه می‌بینید و این کتب چه تأثیری بر باور‌ها و پذیرش اعتقادات مذهبی در این بچه‌ها در بزرگسالی دارد؟
ابزار‌هایی که بچه‌ها با آن‌ها سر و کار دارند اهمیت ویژه‌ای دارد. حضرت علی (ع) می‌فرمایند هر چه بچه‌ها در کودکی یاد می‌گیرند مثل نوشتاری است که بر سنگ قرار می‌گیرد و دیگر پاک نمی‌شود. تجربه خود ما هم حاکی از این است که کتب دوران دبستان و پیش‌دبستانی را در ذهن‌مان داریم، اما کتاب‌های دانشگاهی این‌قدر در ذهن ما ننشسته است. پس کتاب در ذهن و اندیشه بچه‌ها بسیار تأثیرگذار است و ارتباط دیداری که بچه‌ها با نوشته‌ها و عکس‌های کتاب برقرار می‌کنند بسیار بیشتر از بزرگسالان است بنابراین می‌توان از این ظرفیت برای هویت‌دهی و شخصیت‌دهی به کودکان استفاده کرد که بخشی از این تربیت عفاف و حجاب است. کتاب کودکان می‌تواند در ذهن آن‌ها شخصیت‌پردازی و هویت‌بخشی داشته باشد، اما در کتب کودکان چه درسی و چه غیردرسی به لحاظ محتوایی بسیار سطحی شده است و این مسئله موجب می‌شود تا ما نتوانیم مفاهیم و ارزش‌های‌مان را به درستی به کودکانمان انتقال دهیم و در بزرگسالی بدیهی است به سادگی نمی‌توان به کودکانی که هویت‌بخشی درستی در دوران کودکی برایشان انجام نشده مفاهیمی همچون عفاف و حجاب را تعمیق کرد. اساس شخصیت انسان‌ها در کودکی شکل می‌گیرد. اگر یک گوشه کتاب تصویر با متن نادرستی گنجانده شود ما داریم در هویت این بچه‌ها خلل ایجاد می‌کنیم. در کتاب‌های درسی ما محتوا‌های مناسب وجود ندارد و دروسی همچون درس زندگی شهید فهمیده یا دهقان فداکار که درس ایثار و از خود گذشتگی را به فرزندان ما می‌داد هم از کتاب‌ها حذف می‌شود. به نظر من این اقدامات حساب شده است و موجب می‌شود نسلی که روبه‌روی ماست غیراسلامی و غیرملی تربیت شود.

خانم روح‌افزا! چگونه می‌شود با کمک کتاب باور‌ها و ارزش‌های مذهبی همچون حجاب و عفاف را در ذهن کودکان نهادینه کرد؟
ببینید رنگ در کتاب خیلی اهمیت دارد همچنین جنس ورق؛ در دنیا به سمت کتاب‌های گویا حرکت کرده‌اند و به طور مثال در کتاب ساز و کاری طراحی شده تا برای بچه‌ها جذاب‌تر باشد. به همین خاطر کتاب‌ها- حتی کتاب‌های درسی بچه‌ها- را به شکل‌هایی بسیار خلاقانه طراحی می‌کنند. مثلاً کتابی که به شکل لپ‌تاپ طراحی می‌شود یا کتابی که شکل هرمی دارد. این‌ها برای بچه‌ها جذاب است. تصاویر کتاب‌ها چه درسی و چه غیردرسی از محتوای آن مهم‌تر است، چون بیشتر در ذهن بچه‌ها تأثیر می‌گذارد. در غرب برای طراحی از تیم‌های روانشناختی استفاده می‌شود که چگونه با چه تصویری و با چه رنگی مفهومی را برای کودکان جا بیندازند، اما ما به این مسائل هیچ توجهی نداریم.
کتب کودکان ما چه درسی و چه غیردرسی به هیچ عنوان از تنوع برخوردار نیست. ما باید برای فرهنگ‌مان سرمایه‌گذاری کنیم. در کشور سوئیس برای آنکه مادران در خانه بمانند و از فرزندانشان مراقبت کنند به زنان کارمند سوبسید می‌دهند. این کار در عمل هزینه‌های زیادی را به دولت تحمیل می‌کند، اما وقتی از مسئول این طرح درباره این هزینه سؤال شده بود این‌گونه پاسخ داده بود: اگر این بچه‌ها در دامن مادر تربیت نشوند لطمه فرهنگی بیشتری به جامعه ما می‌زنند و ما باید هزینه بیشتری را برای بزهکاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی ناشی از این مسئله بگذاریم پس با هزینه‌ای کمتر از این مسائل پیشگیری می‌کنیم. کتاب‌های سه بعدی که وقتی باز می‌کنیم شکل یک خانه می‌شود در عمل خانه و خانواده را تشریح می‌کند. جایگاه خانواده، اتاق پدر و مادر، بچه‌ها، مادربرزگ همه این‌ها برای بچه‌ها پیام دارد. ما می‌توانیم از این کتاب‌ها حداقل در کتابخانه مدارس داشته باشیم تا بچه‌ها با آن آشنا شوند.

پس از نگاه شما ما در بخش فرم و قالب ظاهری کتاب‌های‌مان باید توجه و سرمایه‌گذاری بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم به اهداف فرهنگی‌مان از جمله فرهنگ عفاف و حجاب دست بیابیم. به لحاظ محتوایی چطور؛ کتاب کودک باید چه محتوایی داشته باشد تا ما بتوانیم فرهنگ ارزشی خودمان را از کودکی در ذهن و هویت بچه‌ها نهادینه کنیم؟
در حوزه‌های فرهنگی از جمله حوزه کتاب هم می‌توان برای ارتقای فرهنگی و تعیق باور‌ها و ارزش‌های مذهبی برنامه‌ریزی مناسب داشت. چرا ما فکر می‌کنیم بچه‌های ما فردوسی یا حافظ نمی‌فهمند؟ من نمی‌گویم از منابع خارجی استفاده نکنیم، اما ما آن‌قدر منابع غنی‌تر داریم که آن‌ها از منابع ما در کتب درسی‌شان می‌آورند. من خودم کتابی دیدم در خارج از کشور که پیام‌های حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه را در آن آورده بودند. تربیت برای حجاب و عفاف از طریق کتاب و داستان بسیار سهل‌الوصول است؛ داستان‌هایی که زنان و مردان در آن‌ها حیا کردند و از این حیا سود بردند. در قصص قرآنی هم از این دست نمونه‌ها کم نداریم. ما می‌توانیم از پیام‌های اخلاقی و الهی حتی در کتب درسی هم بهره بگیریم. منافع حیا باید در کتاب‌های درسی دیده شود و برای گنجاندن این مفاهیم در کتب درسی و غیردرسی برنامه‌ریزی شود. چقدر در کتاب‌های‌مان از تصاویر یک دختر محجبه با نگاهی مثبت استفاده می‌کنیم تا برای بچه‌ها جذابیت داشته باشد؟ یک بار من خودم از مسئولان آموزش و پرورش سؤال کردم برای گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه چه کار کردید؟ پاسخ دادند تصاویر کتاب‌های‌مان با روسری است! آیا این واقعاً کافی است؟ ما چقدر مفهوم‌سازی داریم؟ روال کتب ما باید به سمتی برود که بچه‌ها را به تفکر وادار کند. روش‌های قانون‌مداری باید در محتوای کتاب‌های درسی و غیردرسی گنجانده شود تا وقتی آن بچه‌ها بزرگ شدند با چالش مواجه نباشیم. این چالش و قانون‌مدار نبودن گاهی خود را به شکل بی‌توجهی نسبت به عفاف و حجاب نشان می‌دهد و گاهی با قانون‌گریزی‌های دیگر.

به نظر می‌رسد یکی از پرچالش‌ترین بخش‌ها در حوزه کتاب کودک به کتاب‌های ترجمه بازمی‌گردد که به‌لحاظ شکل و به‌لحاظ محتوا با فرهنگ ما همخوانی ندارد و در عمل ذهن بچه‌های ما را با سبک زندگی غربی قاب‌بندی می‌کند. نظر شما چیست؟
بله یکی از مصادیق این بی‌توجهی به اثرگذاری کتاب در فرهنگ و نظام باور‌ها را می‌توان در کتب ترجمه‌ای دید. من کتابی را برای شما مثال می‌زنم که ترجمه است. کتابی که در نمایشگاه کتاب هم بود و نقاشی بسیار زیبایی دارد. دختربچه‌ای بسیار زیبا و بانشاط که تنگ ماهی دارد و این بچه ماهی‌اش را گرفته و به زور تلاش می‌کند تا روسری سر ماهی‌اش بکند و برای این کار ماهی را عذاب می‌دهد. در نهایت دختر روسری را کناری می‌اندازد و ماهی احساس آزادی و راحتی می‌کند.

این کتاب ترجمه است؟
بله کتاب خارجی و ترجمه است و به طور فراوان در کتابخانه‌های‌مان هم هست.

پس چرا محور این داستان روسری است؟
این کتاب را در عمل برای ما نوشته‌اند. این کتاب بر ضد روسری است برای رد روسری در اسلام است که روسری دارد ماهی را خفه می‌کند. چه کسی گفته ماهی نیاز به روسری دارد؟ حتی دختربچه‌ها هم تا یک سنی الزامی برای روسری ندارند، اما این مدل کتاب‌ها نوشته می‌شود برای اینکه به کودک ما خوراک فکری بدهند. این ابزار در اختیار ما هم هست. آیا ما نمی‌توانستیم محتوای مورد نظر خودمان را در قالب فرمی زیبا و جذاب به کودکان‌مان ارائه کنیم، حتی برای بزرگسالان هم آیا زنی که خودش را از نگاه نامحرم می‌پوشاند با زنی که این کار را نمی‌کند در زندگی زناشویی توجه یکسانی به همسر خود دارد یا مردی که زنان دیگر را نگاه می‌کند با مردی که زنان دیگر را نگاه نمی‌کند به یک میزان همسرش را دوست دارد؟ می‌توان این مفاهیم را در قالب رمان به شکلی خلاقانه ارائه داد و مخاطب ما هم بهتر آن را می‌پذیرد و باور‌های ارزشی ما از این طریق تعمیق می‌شود.

درباره تصاویر کتاب‌ها و تأثیر آن‌ها بر بحث‌های فرهنگی و ارزش‌هایی همچون عفاف و حجاب چطور؛ رنگ‌ها و تصاویر و عکس روی جلد یا داخل کتاب در جلب بچه‌ها بسیار موفق عمل می‌کنند و ممکن است برای محتوا‌هایی نظیر همان داستان ماهی کوچک و روسری برای انحراف ذهنی کودکان ما تدارک دیده شده باشند. شما در این رابطه چه تحلیلی دارید؟
در کشور‌های غربی حتی برای کودکانی که تازه به دنیا می‌آیند کتاب دارند. در تحلیل محتوای کتاب جلد کتاب از تمام محتوای آن مهم‌تر است. پشت‌نویسی کتاب، رنگ‌هایی که انتخاب می‌شوند همه این‌ها مهم هستند. حتی پیشنهاد می‌شود روپوش بچه‌های مدرسه هم با کتاب‌ها هماهنگ باشد. در بحث فرهنگ عفاف و حجاب و رابطه‌ای که دختر و پسر با یکدیگر می‌گیرند ما حتی در کتاب‌های درسی شاهد هستیم که هر جا عکس یک دختر آمده در کنارش عکس یک پسر هم آمده است. اگر بناست تصویر دختر و پسر را کنار هم نشان بدهیم در محیط خانواده باشد و معلوم شود این‌ها خواهر و برادرند و در کنار پدر و مادر حضور دارند. این‌ها فرهنگ‌ساز است و به بچه‌ها خط‌دهی می‌کند. باید در کتاب‌ها خانواده را بانشاط نشان دهند. در کشور‌های غربی شخصیت‌های کتاب‌ها همان شخصیت‌هایی هستند که بچه‌ها در کارتون و انیمیشین می‌بینند.

خانم روح‌افزا! اجازه بدهید به بحث کتاب‌های غیردرسی هم بپردازیم؛ هنوز هم در بخش کتاب کودک، کتاب‌های ترجمه و در عمل سبک زندگی سیندرلا و سفید برفی را می‌بینیم و کتاب‌های تألیفی ما هم کم‌تعداد و ضعیف هستند. داستان دختر و پسری که عاشق همدیگر می‌شوند و نوع پوشش و سبک ظاهر تصاویر این کتاب‌ها چقدر در قاب‌بندی ذهن کودکان ما تأثیر می‌گذارد؛ اینکه سعی کنند در ظاهر و رفتار شبیه سیندرلا شوند؟
در حال حاضر در خود کشور‌های غربی هم دیگر سیندرلا را نمی‌خوانند، اما در کشور ما حتی نوشت‌افزارها، پرده و وسایل اتاق کودک هم با همین تصاویر وجود دارد تا حداکثر تأثیر را بر ذهن آن‌ها بگذارد. تغییر ذائقه با تکنیک تکرار امکانپذیر می‌شود. ما می‌خواهیم لطافت و حیا را در ذهن بچه‌ها ماندگار کنیم می‌توانیم با کتاب، با داستان و تصویرگری‌های مناسب این کار را انجام دهیم. کتب غربی در محتوا قوی نیست، اما در شکل ارائه این محتوا بسیار قوی عمل می‌کنند. ما باید این‌ها را بومی‌سازی کنیم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر