کد خبر: 960230
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۲۸
مرد محکوم به قصاص که با همدستی یکی از دوستانش مدیر یک شرکت خصوصی را به قتل رسانده بود، بار دیگر محاکمه شد و جرمش را انکار کرد.
سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، ۲۹‌دی سال‌۹۰، مأموران پلیس از ناپدید شدن ناگهانی مدیرعامل یک شرکت خصوصی فروش شیرآلات در حاشیه تهران به نام رضا ۳۹‌ساله باخبر شدند و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند. در روند تحقیقات بود که مشخص شد، مرد ۳۸‌ساله به نام فرهاد بعد از ناپدید شدن رضا، اموال وی را به نام خود سند زده است. با بدست آمدن این سرنخ فرهاد تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد. او در توضیح به مأموران گفت: «من وکیل قانونی رضا بودم تا اموالش را سند بزنم و در فرصت مناسب آن‌ها را بفروشم. حالا هم از او خبری ندارم.»
نگهبان شرکت هم به مأموران گفت: «سالهاست در شرکت رضا نگهبان هستم. چند ماهی بود فرهاد و یکی از دوستانش هوشنگ در شرکت رفت و آمد داشت و بار‌ها آن‌ها را دیده‌بودم. آن شب بیرون از شرکت بودم و هنگام برگشت به شرکت دیدم آن‌ها یک صندوق گالوانیزه را از شرکت خارج کردند و داخل ماشین گذاشتند و به سرعت دور شدند.»
به این ترتیب هوشنگ نیز بازداشت شد و در بازجویی‌ها گفت: «چند ماه قبل با رضا آشنا شدم و به انگیزه تصاحب اموالش با فرهاد طرح شراکت ریختم تا در فرصتی مناسب آن‌ها را بفروشیم.» مرد جوان در ادامه با اعتراف به قتل رضا گفت: «آن شب متوجه شدم فرهاد با رضا درگیر شده و در آن درگیری با سیم برق رضا را به قتل رسانده است. در قتل نقشی نداشتم و فقط به فرهاد کمک کردم تا جسد را داخل کارتن بگذارد و سپس در همان حیاط شرکت دفن کند.»
بنابراین با کشف بقایای جسد، فرهاد نیز به قتل اعتراف کرد، اما او نیز قتل را گردن دوستش انداخت و گفت: «آن شب هوشنگ تماس گرفت و گفت: برایش مقداری دلار ببرم. وقتی به شرکت رفتم، رضا مرده بود که هوشنگ پیشنهاد سرقت مدارک و جعل را مطرح کرد و با حرف‌هایش مرا فریب داد. من فقط در دفن جسد به او کمک کردم و پشیمانم.»
سرانجام دو مرد جوان روانه زندان شدند و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، اولیای‌دم درخواست قصاص کرد سپس دو متهم با انکار جرمشان قتل را گردن یکدیگر انداختند و از خودشان دفاع کردند. در پایان هیئت قضایی بنا به گواهی شاهدان حادثه و مدارک موجود در پرونده، دو متهم را به قصاص محکوم کردند. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و با تأیید حکم هوشنگ، اما پرونده فرهاد با اعتراض وکیل وی به شعبه همعرض فرستاده شد. به این ترتیب روز گذشته پرونده روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیای‌دم بار دیگر درخواست قصاص کردند. سپس فرهاد در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش ماجرا را بار دیگر شرح داد. در ادامه وی به سؤالات هیئت قضایی پاسخ داد.
چطور با هوشنگ آشنا شدی؟
مدتی قبل از حادثه با خانواده‌ام قهر کردم و به پارکی در نیاوران رفتم تا شب را آنجا بمانم. در پارک بود که با هوشنگ آشنا شدم.
نگهبان شرکت را می‌شناختی؟
خیر.
پس چطور شب حادثه تو را همراه هوشنگ دیده بود؟
اشتباه می‌کند. من اصلاً او را ندیده بودم.
داخل صندوقی که شب حادثه در ماشین هوشنگ گذاشتی چه بود؟
از هوشنگ پرسیدم گفت: مشروبات الکلی است.
طبق اظهارات منشی شرکت، چرا سعی داشتید آن شب او را از شرکت بیرون کنید؟
قبول ندارم.
چرا در درگیری بین هوشنگ و مقتول دخالتی نکردی؟
اجازه نداشتم. مدیر شرکت از من خواسته بود اگر درگیری شد دخالتی نکنم. به همین خاطر به خانه رفتم که هوشنگ خواست به شرکت برگردم و برایش دلار ببرم. آنجا بود که فهمیدم رضا مرده است.
آیا قبول دارید با جعل شناسنامه و وکالت‌نامه اموالی از مقتول را به نام خود تنظیم کرده‌اید؟
خیر. من جعل شناسنامه نکردم و فقط از مقتول وکالت‌نامه داشتم.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار