سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل اعضای خانوادهمردی طلافروش، پلیس را از ماجرای ناپدید شدن ناگهانی او با خبر کردند. یکی از آنها گفت: برادرم صاحب یک مغازه طلافروشی در خیابان قیطریه است. او مثل همیشه امروز راهی محل کارش شد و شب هنگام هم مغازه را تعطیل کرده و راهی خانهاش در خیابان فرمانیه شدهاست، اما به طور ناگهانی ناپدید شده است. در حالی که بررسیها در این باره جریان داشت خانواده طلافروش ۵۸ساله پلیس را از ماجرای تازهای با خبر کردند. آنها گفتند افراد ناشناسی با آنها تماس گرفته و در قبال آزادی مرد طلافروش درخواست ۱۰میلیارد تومان پول نقد کردهاند. آدمربایان همچنین تهدیدکردهاند در صورت وارد شدن پلیس به ماجرا دست به رفتاری خشونت بار خواهند زد.
بعد از آن بود که تیمی زبده از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی به دستور بازپرس دادسرای جنایی وارد عمل شدند. کارآگاهان بعد از تحقیق از خانواده مرد طلافروش و همچنین در جریان بررسی تماسهای وی از ۵۰مظنون در این باره تحقیق کردند. چهار روز بعد از گروگانگیری و در حالی که آدمربایان چهارمین تماس را با خانواده وی برقرار کردهبودند، کارآگاهان موفق شدند مخفیگاه متهمان را در شهرستان اسلامشهر شناسایی کنند. آدمربایان وقتی پلیس را در یک قدمی خود دیدند گروگان خود را در حاشیه جاده رها کردند و گریختند. کارآگاهان در اولین گام مرد طلافروش را در حالی که به شدت شکنجه شده بود به بیمارستان منتقل کردند. او بعد از بهبودی نسبی مورد تحقیق قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: شب حادثه وقتی خواستم وارد خانهام شوم متوجه شدم که یکنفر من را صدا زد. وقتی برگشتم یک مأمور پلیس را مقابلم دیدم که گفت: من دچار تخلف کاری شدهام و حکم جلب من را دارد و باید همراهش به اداره پلیس بروم. وقتی سوار یک خودروی پژو۴۰۵ یشمی شدم و دو مرد لباس شخصی هم سوار شدند، فهمیدم آنها مأمور قلابی هستند. آنها بعد از بستن چشمانم، دست و پایم را با سیم بستند و من را با مادهای بیهوش کردند. وقتی به هوش آمدم، نمیدانستم کجا هستم. بعد شروع به شکنجه من کردند و باتهدید از من خواستند خانوادهام را مجبور کنم ۱۰میلیاردتومان را به دلار تبدیل کنند و به دست آنها برسانند. در مدت سه روز و سه شب که در دام آنها گرفتار شده بودم من را بدون آب و غذا و با چشمان و دست و پای بسته نگه داشتند. مرد طلافروش گفت: آنها آخرین بار دوباره من را بیهوش کردند و زمانی که چشم باز کردم خودم را روی تخت بیمارستان دیدم.
در شاخه دیگری از تحقیقات کارآگاهان پلیس موفق شدند اعضای شبکه آدمربایی را بازداشت کنند. سه متهم اصلی که دو مرد و یک زن بودند مورد تحقیق قرار گرفتند. سردسته باند گفت: از مدتی قبل بود که تصمیم به اخاذی از مرد طلافروش گرفتم و با کمک یک زن و یک وکیل دادگستری سناریوی خود را اجرا کردم. البته اینها اعضای اصلی باند بودند و چند نفر دیگر را هم برای مراقبت و نگهداری از طلافروش استخدام کردم. شب حادثه او را در پوشش پلیس ربودیم و بعد از بیهوش کردنش او را به خانهای در اسلامشهر منتقل کردیم. بعد از آن برای اخاذی از خانوادهاش با آنها تماس گرفتیم، اما تماسهایمان بیثمر بود و همگی گرفتار پلیس شدیم.
تحقیقات بیشتر از اعضای باند در اداره یازده پلیسآگاهی تهران جریان دارد.