سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: هنرمندان عرصه دوبلاژ را مردم کمتر میشناسند. گمنام در اتاق دوبله نقشهای متعدد را با صدایشان بازی میکنند و هیچگاه به آن شکل مرسوم مشهور نمیشوند. در این بین صدای پرویز بهرام به دلیل ویژگی خاص و منحصربهفردش به گوش مخاطبان آشناست. مردی که از نسل اولین بازیگران تئاتر بود و خیلی زود توانست به یکی از چهرههای ماندگار دوبلاژ ایران تبدیل شود.
بسیاری از پیشکسوتان هنر دوبله او را به عنوان اسطوره صدا در هنر دوبله معرفی میکنند. البته این تمام هنرش نبود؛ او در کنار ادامه کار دوبله و مدیریت این بخش، در دانشگاه به تحصیل ادامه داد و لیسانس حقوق قضایی گرفت و سالها کار وکالت کرد. با این حال عشق به تئاتر و دوبله باعث شد هیچ وقت خودش را وکیل نداند و فقط گاهی وکالت افراد کمبضاعت را برای کمک کردن به مردم برعهده میگرفت. همیشه لبخند گوشه لبش بود و رفتار دوستانهاش معروف بود؛ همان راوی مستند «جاده ابریشم» که نه تنها همدورهایهایش عاشقش بودند بلکه صدایش آشنای گوش همه مخاطبان نسل قدیم تلویزیون است. او با دوبله فیلمهای متعدد برای همیشه جاودانه شد.
چنگیز جلیلوند: خوشمشرب و باسواد بود
چنگیز جلیلوند در گفتوگو با «جوان» با اشاره به اینکه بهرام در کارش هیچ وقت جدی نبود و کار دوبله را
با صمیمیت پیش میبرد گفت: «آدم خوشمشرب و باسوادی بود که در کار دوبلاژ و هم در کار تئاتر موفق بود. البته بیشتر فکر میکنم او برای کار تئاتر متولد شده بود. اما متأسفانه به این دلیل که دهههای پیش تئاتر جایگاه چندانی در ایران نداشت، تمرکزش را روی کار دوبله گذاشت. درضمن حقوق هم خوانده بود و از خصوصیاتش این بود که وقتی کار وکالت کسی را قبول میکرد خیلی با دقت این کار را انجام میداد. بیشتر هم این کار را به صورت عامالمنفعه انجام میداد و اکثر اوقات حقالوکاله نمیگرفت. با اینکه در کار وکالت هم خیلی خوب بود، اما هیچ وقت خودش را وکیل نمیدانست و همیشه میگفت: من یک دوبلور و مدیر دوبلاژ هستم. حالا که او رفته است فکر نمیکنم حتی یک نفر هم از او دلخوری به دل داشته باشد، چون همیشه با اهالی دوبلاژ خوب رفتار میکرد. حتی گاهی به خاطر اخلاق خوبی که داشت دوستانش ادای صدایش را درمیآوردند و هیچ وقت از این کار ناراحت نمیشد. من هم همیشه دوست داشتم صاحب چنین صدایی باشم. به جرئت میتوانم بگویم شیرینترین صدا را داشت؛ صدایی که دیگر تکرار نمیشود.»
افشاریه: دست به هر کاری میزد موفق بود
اما غلامعلی افشاریه دوبلور پیشکسوت کشورمان نیز در این باره به «جوان» میگوید: «سال ۱۳۳۸ بود که پا به عرصه دوبلاژ گذاشتم و با آقای بهرام که هفت سال قبل از من در سال ۱۳۳۱ این کار را شروع کرده بود آشنا شدم. خوشبختانه طی دوره فعالیتم شانس این را بارها پیدا کردم که با او همکار شوم. به نوعی در اغلب کارهایی که مدیریت دوبلاژ را برعهده میگرفت من هم حضور داشتم. البته بهرام سرش خیلی شلوغ بود و مدتی هم به دلیل انجام کار وکالت مجبور شد از کار دوبلاژ فاصله گیرد. با این حال همیشه سعی میکرد بیشترین وقتش را برای کار دوبله بگذارد. عاشق این کار بود و از صدایی بینظیر هم برخوردار بود. مخاطبان هم او را نه تنها در جاده ابریشم و فیلمهایی مثل اتللو میشناسند بلکه سالها با صدای بهرام در قصههای شب رادیو آرام گرفتند. او دست به هر کاری که میزد موفق میشد و به همین دلیل در کارهایی همچون تئاتر، دوبله و حتی وکالت موفق بود. او یک هنرپیشه، هنرمند و یک آدم باسواد در کار دوبلاژ بود که فکر نمیکنم دیگر نظیرش را ببینم. با اینکه کار دوبله را با عشق انجام میداد، اما در کار وکالت هم اغلب موکلانش افرادی بودند که وضع مالی خوبی نداشتند و کارشان را رایگان پیش میبرد. بهرام وضع مالی خوبی نداشت و مستأجر بود، اما همیشه برای کمک به دیگران آماده بود. اخلاقی که شاید این روزها در بین خیلی از ما مردم کمرنگ شده باشد. او خیلی زود رفت وایکاش حداقل ۱۰ سال دیگر زنده بود و برای ما و مردم خاطره میساخت.»
جلال مقامی: روی سن تئاتر میدرخشید
جلال مقامی هم درباره مرحوم بهرام به «جوان» گفت: «یک عمر من و بهرام با هم همکار و دوست بودیم. هر روز صبح وارد استودیو میشدیم و شب خداحافظی میکردیم. بهرام را تا زنده بود باید میشناختینش. الان که رفته است همه جا از او صحبت به میان است. بهرام از آنهایی بود که خصوصیات مثبت فراوانی داشت. فعال و خوشبرخورد بود. در کار تئاتر هم توانایی خاصی داشت. به جرئت میتوانم بگویم پیش از آنکه بهرام دوبلور باشد یک هنرپیشه قدر بود. رسانهها وقتی آدمها زنده هستند اصلاً یادی ازشان نمیکنند، اما وقتی فوت میشوند تازه سراغشان را میگیرند. یک عمری ما با هم همکار و دوست بودیم. شما نسلهای جدیدتر نمیدانید بهرام روی سن تئاتر برای اجرای نقشش که میرفت واقعاً میدرخشید. به خاطر میآورم که نمایش اتللو را که مصطفی اوسکویی کارگردانش بود بازی کرد. کاری که از عهده هیچکسی جز خود بهرام برنمیآمد. دیالوگها سخت و طولانی بودند. او حتی یک بار هم از روی سن پایین نیامد و بیوقفه اجرا کرد. البته اجرای اتللو تنها کار او نبود و همیشه تمام نقشهایش را بهخوبی اجرا میکرد. الان او رفته است و دیگر چه بگویم؟ چرا تا وقتی بود و زنده بود نیامدید؟ چرا تا قبل از مرگش سراغی از او گرفته نشد؟ حتی رسانه ملی هم این روزها مصاحبه چند سال پیشش را نشان میدهد. بهرام حرفهای زیادی برای گفتن داشت، اما توجهی به آنها نشد. من هم الان پنج سال است که مریض و خانهنشین شدهام، اما حتی یک نفر هم در خانهام را نزده است. وقتی زنده هستیم فراموش شدهایم و وقتی میرویم اسممان در چند خبر دیده میشود. خوشا به سعادت بهرام که در این ایام که شب قدر را داشتیم از دنیا رفت.»
والیزاده: بهرام اسطوره بود
اما منوچهر والیزاده دوبلور پیشکسوت کشورمان نیز در گفتوگو با «جوان» درباره مرحوم پرویز بهرام به این نکته اشاره میکند که پرویز بهرام، اسطوره بود. صدای خاص و سبک خاص و تک بودن حنجرهاش و علاوه بر همه اینها تکنیک خاصی که او از تئاتر با خود به دوبله آورده بود از بهرام شخصیتی منحصربهفرد و شاخص ساخته بود که بعید میدانم دوباره کسی همپا و هماندازه با او در دوبله ایران ظهور کند. او از اولینهای کار دوبله ایران بود و در کنار فیلمهای متعددی مثل دانتون که یکی از فیلمهای برجسته سینمای فرانسه بود، در فیلم خون سیاوش هم صحبت کرد. خاطرهای که از بهرام دارم این است که بهرام هر نقشی را که میگرفت خیلی خوب اجرا میکرد. او یک بار به جای اتللوی شکسپیر حرف میزد و بار دیگر به جای پلیسی لمپن نقشآفرینی میکرد. اصلاً نمیشد باور کرد هر دوی این نقشها را یک نفر اجرا کرده باشد. به قدری حس این دو نقش با هم فرق داشت که همیشه میگفتم خدایا اتللوی شکسپیر کجا و پلیس لمپن فرانسه کجا؟! اما با این حال بهرام هر دو را خوب اجرا میکرد. چون کار تئاتر را خوب میدانست در عرصه دوبله هم خیلی بیشتر از ماها موفق بود. او در کنار تمام این فعالیتهایش توانست حقوق بخواند و کار وکالت را هم شروع کند، اما همیشه به کار دوبله بهای بیشتری میداد. البته دورهای هم کانون وکلای دادگستری حکم وکالتش را گرفته بود و گفته بودند که کار وکالت و کار هنری همخوانی ندارد.
در تمام این سالها افتخار میکنم که جزو شاگردانش بودم و همیشه از او آموختم. انشاءالله که خدا به همه عمر طولانی بدهد؛ پرویز هم ۸۶ سال عمر از خدا گرفت، اما عمر باعزتی داشت. سالها هم بود که با سرطان مبارزه میکرد. اما یواش یواش این مریضی شدت گرفت و این صدای خاص که فکر نکنم حالا حالاها در دوبله تکرار شود را از ما گرفت؛ صدایی که مخاطبان مستند ابریشم هیچ گاه نمیتوانند فراموش کنند.