سرويس ايثار و مقاومت جوان آنلاين: با شروع جنگ تعدادی از مردم دهلران به محاصره دشمن درآمدند و تا انجام عملیات فتحالمبین در کوهها زندگی میکردند. «جعفر نظری» که آن زمان نوجوان بود، از همین مردم جنگزده است که بعد از دفاع مقدس وارد گروه تفحص شد. روایت وی از آن ایام را پیش رو دارید.
سال ۱۳۵۹ حدوداً ۱۲ ساله بودم. ما در دهلران زندگی میکردیم؛ بعد از حمله رژیم بعث به کشورمان و بمباران مناطق مختلف، بخشی از مردم جنگزده به محاصره درآمدند و مجبور شدند خانههایشان را ترک کنند و به کوهها و کنار رودها پناه ببرند. شرایط بسیار دشواری بود؛ اشغالگری حدود ۱۹ ماه طول کشید و سبب قطع ارتباط جبهه غرب و جنوب شد. مردم برای نیازهای اولیه و تهیه گندم مجبور بودند از طریق کوههای صعبالعبور با قاطر به شهرهای اطراف بروند. در این برهه شاهد بودیم که بچههای بیمار و حتی زنان باردار به خاطر شرایط سخت و عدم دسترسی به مراکز درمانی، جان خود را از دست میدادند. گذشت تا اینکه با انجام عملیات فتحالمبین در دوم فروردین ۱۳۶۱، جاده دهلران هم آزاد شد و ما از محاصره کامل بیرون آمدیم. در عملیات فتحالمبین حوزه سرزمینی قرارگاه نصر و قدس در استان ایلام و شهرستان دهلران بود؛ در واقع میتوان گفت: کانون اصلی عملیات در شهرستان دهلران یعنی مناطق دشت عباس، عینخوش، تیشهکن، ابوقریب و حمزه شاوریه بود که امروزه در معرفی این مناطق کوتاهی میشود. نکته دیگری را هم که باید بگویم این است که بعد از عملیات فتحالمبین، پیکر خلبان شهید «غلامرضا چاغروند» در منطقه دشتعباس کشف شد. ماجرا از این قرار است که این شهید عزیز خلبان بالگرد بود؛ در ۱۲ مهر ۱۳۵۹ هلیکوپتر ایشان مورد اصابت قرار گرفت و ناچار در منطقه عین خوش که در دست ارتش بعث عراق بود، فرود آمد. عراقیها بلافاصله این خلبان و کمک خلبان را به اسارت گرفتند. افسر بعثی، خلبان چاغروند را تهدید کرد تا به امام خمینی (ره) توهین کند، اما وی قبول نکرد و در نهایت افسر بعثی با بیرحمی سر این خلبان عزیز را از تن جدا کرد. یکی از پیرمردهای روستایی منطقه پیکر شهید چاغروند را به خاک سپرد. بعد از آزادسازی منطقه پیکر شهید چاغروند در ۱۲ اسفند ۶۲ با نشانههایی که پیرمرد از طریق پسرش به نیروهای سپاه داد، به خانوادهاش تحویل داده شد.