به گزارش خبرنگار ما، سردار حسین رحیمی در حاشیه ششمین مرحله طرح مبارزه با سارقان حرفهای، باندی و محکومان فراری که صبح دیروز در پلیس آگاهی تهران بزرگ برگزار شد، گفت: «این طرح توسط نیروهای پلیسآگاهی و نیروهای ۱۱گانه پلیسآگاهی در سراسر تهران بزرگ اجرا شد که در مجموع ۱۹۳ مجرم با جرائم مختلف در قالب ۴۶باند دستگیر شدند. ۶۲نفر از این افراد که شامل ۲۳درصد افراد دستگیر شده هستند مرتکب سرقتهایی مانند سرقت به عنف، زورگیری، کیفقاپی و گوشیقاپی شدهاند که تاکنون به ۶۸۰ فقره سرقت اعتراف کردهاند. این ۶۲نفر در قالب ۱۷باند شناسایی و دستگیر شدند.» سردار رحیمی با اشاره به بازداشت اعضای ۱۰ باند سرقت از منازل گفت: «در این طرح ۳۴نفر در قالب ۱۰باند سرقت منازل شناسایی و دستگیر شدند که تا این لحظه به ۱۷۵فقره اعتراف کردهاند. همچنین ۶۹سارق خودرو، موتورسیکلت و لوازم خودرو که در قالب ۱۶باند فعالیت میکردند شناسایی و دستگیر شدند که تاکنون به ۱۳۴۰فقره سرقت خودرو، موتورسیکلت و لوازم داخلی خودرو اعتراف کردهاند.» رئیس پلیس تهران بزرگ خاطرنشان کرد: «سارقان دستگیر شده در این طرح به ۲۲۷۵فقره سرقت اعتراف کردهاند و از مجموع سارقان دستگیر شده در این طرح ۱۲۶سارق یعنی ۶۴درصد آنها دارای سوابق قبلی انواع جرائم هستند.» سردار رحیمی در این خصوص گفت: «برخورد جدی پلیس با فروشندگان مواد محترقه در جامعه که برای جوانان و خانوادهها ایجاد مشکل میکنند آغاز شده است. این برخورد توسط سه پلیس امنیت، پلیسآگاهی و پلیس پیشگیری شروع شده است که خوشبختانه در این مرحله از طرح چندین انبار دپوی مواد محترقه شناسایی شده است که از این انبارها حدود ۱۵تن مواد محترقه غیرمجاز کشف شده است.»
گفتوگو با متهمان
سرقت طلایی از پیرزن به بهانه تعمیر کنتور آب
دو مرد جوانی که دستبند به دست در حیاط پلیسآگاهی نشسته بودند با اغفال داماد خانواده به عنوان تعمیر کنتور آب، مرتکب سرقت طلاهای یک پیرزن شده بودند. یکی از آنها امین نام داشت که میگفت: از وقتی جنس گران شد کاسبی هم کساد شد به همین دلیل مجبور شدم پیشنهاد داماد پیرزن را بپذیرم.
چه کسی طراح نقشه بود؟
داماد خانواده.
از نقشه سرقتی که مرتکب شدی بگو.
کنتور آب خانه پیرزن خراب بود. داماد خانواده خبر داشت که کنتر خراب است. از طرفی میدانست پیرزن طلای زیاد دارد و کلی جنس زیرخاکی در گاوصندوق خانه دارد. به همین دلیل به من و دوستم پیشنهاد داد به بهانه تعمیر کنتور به خانه پیرزن برویم و طلاها و عتیقههایی که در خانه داشت را سرقت کنیم.
داماد خانواده هم با شما بود؟
صبح زود وقتی شوهر پیرزن از خانه بیرون رفت من و دوستم زنگ زدیم و به عنوان تعمیر کنتور آب داخل حیاط رفتیم بعد از ما، او به صورتش ماسک زد وارد حیاط شد.
بعد...
بعد از بستن دست و پای پیرزن النگوهای او را قیچی کردیم، اما نتوانستیم عتیقهها را سرقت کنیم، چون داخل گاوصندوق بود و نتوانستیم در آن را باز کنیم.
ارزش طلاها چقدر بود؟
حدود ۲۰ میلیون تومان.
سابقه داری؟
نه، بار اول بود که عقلم را از دست دادم.
چرا داماد خانواده تصمیم گرفت به خانواده همسرش خیانت کند؟
نمیدانم انگار از آنها کینه داشت.
چطور با طراح نقشه آشنا شدی؟
دوست باجناقم بود. قرار بود درصدی از پول طلاها را بگیریم به همین دلیل وسوسه شدم.
مگر درآمد نداشتی؟
از وقتی جنس گران شد کاسبی هم کم شد. من هم متأهل بودم و یک فرزند نهماهه داشتم به همین دلیل مجبور شدم پیشنهاد او را قبول کنم.
دزدیدن ۲۲هزار دلار به خاطر بیماری فرزند!
متهم دیگر ۳۲ساله و متأهل بود. او که پای دو نفر از دوستانش را به سرقت باز کرده بود ابراز پشیمانی میکرد و میگفت: همه تقصیرها با من است. او برای فرار از اشتباهش بیماری فرزندش را بهانه کرد و گفت: مجبور شدم سرقت کنم!
سابقه داری؟
بله، چند فقره سرقت خودرو و یک فقره سرقت منزل.
چند تا همدست داشتی؟
دو نفر.
از نقشه سرقت بگو.
همراه دوستانم با خودروی پراید مقابل خانه مورد نظر رفتیم. من راننده بودم و داخل خودرو نشستم. بعد دو نفر از دوستانم به بهانه مأمور آب داخل حیاط رفتند و با زدن اسپری و بستن دست و پای صاحبخانه با دستبند فلزی دلار و لپ تاپها را سرقت کردند.
چطور خانه مالباخته را شناسایی کردی؟
خانه یکی از دوستانم بود که هم محلهای بودیم. او بیکار بود و همسرش در یک صرافی کار میکرد. وضع مالی خوبی داشت و میدانستم در خانه دلار و لپتاپ دارد.
در کدام محله مرتکب سرقت شدی؟
خانی آباد.
چطور دستگیر شدی؟
حین سرقت خودرو دستگیر شدم که به این فقره سرقت هم اعتراف کردم.
شغلت چه بود؟
نانوا بودم.
درآمدت کافی نبود؟
چرا ولی به خاطر هزینههای درمان پسرم مجبور شدم سرقت کنم.
بیماری پسرت چه بود؟
چند ماه قبل بدنش با آب جوش سوخت. ۴۰درصد سوختگی داشت به همین دلیل از پس هزینههای آن برنمیآمدم.
حالا چه حسی داری؟
از چاله به چاه افتادهام دیگر.
قتل همدست با اسلحه
مرتضی ۳۱ساله بعد از تهیه یک اسلحه با همدستی یکی از دوستانش مرتکب سرقت از چند فروشنده تلفن همراه در سایت دیوار شده بود تا اینکه مرتکب قتل همدستش میشود. همین سرنخی شد تا وی دستگیر و در مراحل بازجویی سرقت چند تلفن همراه ضمیمه پروندهاش شود.
مقتول را میشناختی؟
دوستم بود و هم محلهای بودیم.
با هم سرقت میکردید؟
بله.
چه چیزی سرقت میکردید؟
گوشی همراه.
چطور؟
از طریق سایت دیوار فروشندگان تلفن همراه را شناسایی میکردیم. سپس با آنها قرار میگذاشتیم و وقتی سر قرار میرفتیم با ترفندی تلفن همراه آنها را سرقت میکردیم.
چرا اسلحه داشتی؟
برای تهدید فروشندگان.
از کجا تهیه کرده بودی؟
از محله جردن به قیمت ۲۰میلیون تومان خریده بودم.
از قتل بگو چطور اتفاق افتاد؟
با همدستم در ماشین نشسته بودیم. او سؤال کرد اسلحه را آوردی؟ میخواستم اسلحه را به او نشان دهم که ناخواسته یک تیر شلیک شد و به او برخورد کرد.
چطور دستگیر شدی؟
بعد از قتل دستگیر شدم که سرقتها نیز لو رفت.
چه کسی نقشه سرقت را کشیده بود؟
نقشه خودم بود.
چند وقت قبل سرقتها را شروع کردی؟
دو، سه ماهی میشود.