جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه با کلی شگفتی و نتایج عجیب به پایان رسید، جامی که قربانگاه تیمهای بزرگ و البته ناکامی مطلق ستارههای نامدار فوتبال دنیا بود. در گفتوگو با اکبر محمدی سرمربی سابق تیم ملی نوجوانان و کارشناس فوتبال کشورمان، فراز و فرودهای جام بیست و یکم را مرور میکنیم.
جامجهانی از روز اول تا پایان با شگفتی همراه بود، چنین جامی را پیشبینی میکردید؟
با توجه به اینکه چند مدعی سنتی و با کیفیت جام جهانی مانند هلند و ایتالیا حضور نداشتند، از همان شروع جام هم پیشبینی میشد که با توجه به عدمحضور چنین تیمهایی که یک شگفتی بود، این شگفتیها با آغاز مرحله نهایی مسابقات هم ادامه خواهد داشت و حذف تیمهای بزرگی مانند آلمان، آرژانتین، برزیل و اسپانیا شگفتیهای جام تکمیل شد. علاوه بر این تیمها با هدفگذاریهای متفاوتی وارد جام شدند، برخی تیمها از نظر انگیزشی خیلی بالا بودند و میخواستند سطح بالای عملکرد تیمیشان را نمایش دهند، بعضی از تیمها آمده بودند نبازند و ترس از شکست سبب شده بود تا با استراتژی نباختن پا به زمین بازی بگذارند، تیمهایی مانند عربستان، استرالیا و شاید برخی تیمهای آفریقایی در این دایره قرار میگرفتند. بعضی از تیمها هم مانند برزیل، آرژانتین، پرتغال، اسپانیا و آلمان هم آمده بودند که جام را به خانه ببرند.
راز موفقیت تیمهای موفق جام به عنوان مثال کرواسی که حتی تا فینال هم بالا آمد و کمتر کسی رویشان حساب باز میکرد، چه بود؟
معتقدم تیمهایی که در این جام به مراحل بالاتر رسیدند، از نظر آمادگی جسمانی شرایط بهتری نسبت به بقیه رقبا داشتند. نوع نگرش تیمها به بازیکنانی که برای بازی در جام جهانی انتخاب کردند هم از جمله فاکتورهای تیمهای موفق جام جهانی بود. مثلاً بازیکنانی که استارترهای سریعی بودند و سریع استارت میزدند مانند امباپه در فرانسه یا بازیکنانی مانند ادن آزاد و موردیچ که واکنشهای سریع داشتند، ریاکشنهایشان فوقالعاده بود، تغییر مسیر بازی را سریع انجام میدادند یا بازیکنانی که پرش بلند و بالاتر از حد استاندارد داشتند مانند آرتیمر زوبا در روسیه و ژیرو در فرانسه یا هری کین در انگلیس. برخی تیمها هم در بازپسگیری توپ وقتی آن را از دست میدادند خیلی خوب عمل میکردند، بلژیک و کرواسی چنین تیمهایی بودند که واکنش حریف را خنثی میکردند، مانند کرواتها در بازی که مقابل انگلیس انجام دادند و این تیم را درمانده کردند. پرتغال، اسپانیا و آرژانتین تیمهایی بودند که گرفتار این نوع فوتبال با واکنش سریع شدند و از دور رقابتها کنار رفتند. در مجموع معتقدم که فرانسه همه این فاکتورها را داشت و توانست تا آخر جام بیاید و قهرمان شود. مورد دیگری که به تیمهای موفق جام جهانی کمک کرد، پایداری هیجانی این تیمها بود که تا روز آخر حفظ شد.
یعنی میشود گفت: بدون توجه به ستارهها و نامها، تیم بودن تیمها عامل موفقیت بود؟
قطعاً، هر تیمی که تیمتر بود در این جام موفقتر بود و این نشان میداد که همبستگی و اتحادی که داخل تیم وجود دارد، چقدر میتواند در موفقیت یک تیم تاثیرگذار باشد. به عنوان نمونه سرمربی کرواسی در همان بازی اول یک بازیکن را از تیم اخراج کرد و این بازیکن به کشورش برگشت، چون دالیچ نمیخواست که اتحاد تیمش به هم بریزد. در تیمهایی که این اتحاد را شاهد نبودیم، دیدید که به مشکل خوردند، تیمی مثل آلمان تفکر تیمی نداشت و اختلاف بین بازیکنان بود، بنا براین نتوانست حتی از مرحله گروهی هم بالا بیاید و خیلی زود از مسابقات حذف شد.
جام جهانی روسیه برای بازیکنان بزرگ هم با خاطره خوشی همراه نبود، ریشه ناکامی ستارههایی مانند رونالدو و مسی که تصور میشد ستارههای جام باشند، در چیست؟
نمایشی که بازیکنان بزرگ داشتند با انتظاری که از آنها میرفت، متفاوت بود. بازیکنانی مانند مسی، رونالدو یا نیمار نتواستند نقش رهبری را برای تیمشان ایفا کنند. در بازیهای باشگاهی فاکتورهای دیگر و بازیکنان کناری تاثیرگذاری دارند و هارمونی و هماهنگی که در باشگاهها به دلیل تعداد تمرینات زیاد وجود دارد، سبب موفقیت بازیکنان بزرگ میشود. همچنین بازیکنان بزرگی مانند مسی و رونالدو با توجه به تعهدی که به باشگاه دارند و حقوق میگیرند، نگران مصدومیت نیستند، اما در بازیهای ملی اینطور نیست و ستارهها وقتی فشار رویشان زیاد میشود، به خاط ترس از مصدومیت میدان را خالی میکنند.
علاوه بر این به نظر میرسد که دوران فوتبال مالکانه هم به پایان رسیده و داشتن درصد بیشتر از جریان و آمار بازی، دیگر ملاک نتیجه گرفتن نیست، مانند اتفاقی که در بازی انگلیس مقابل بلژیک و کرواسی مقابل فرانسه رخ داد و انگلیس و کرواسی به رغم برتری داشتن در آمار بازی، بازنده شدند.
در فوتبال دو کلمه داریم، یکی نتیجه و یکی عملکرد تیم. نتیجه عددی است که روی تابلو میآید و این ممکن است کاملاً با عملکرد متفاوت باشد. عملکرد همان تعداد شوتها، کرنرها، موقعیتهای گلزنی و درصد در اختیار داشتن توپ است، اما نتیجه ممکن است متأثر از این آمار نباشد، مانند گل به خودی که مراکش مقابل ایران زد و کل بازی را از دست داد. به نظرم نتیجه و عملکرد باید تفکیک شود. علاوه بر این تیمها در جام جهانی امسال خیلی نتیجهگرایانهتر از جامهای قبلی بازی کردند.
رکورد گل هم به خودی در جام جهانی شکست
یک بخشی از این اتفاقات به آمادگی ذهنی و روحی بازیکنان برمیگردد. مدافعان تحت فشار بودند و بخش دیگر به افزایش کیفیت فنی بازیکنان برمیگشت، مثلاً گل به خودیهایی که روی ضربات ایستگاهی بود، بیشتر از اینکه ناشی از اشتباهات مدافعان باشد، ناشی از کیفیت بالای ارسالها بود و کافی بود که مدافعی اشارهای به توپ کند تا وارد دروازه شود.
در پایان میتوان گفت: با توجه به نتایجی که در جام جهانی روسیه دیدیم، فوتبال دنیا به اسمها متکی نیست و تیمهای کوچکتر هم میتوانند یقه مدعیان سنتی را بگیرند و موفقیت تیمهای بزرگ تضمین شده نیست؟
قطعاً همینطور است، از قبل دیگر مشخص نیست و سطح تیمها کاملاً به هم نزدیک شده، تیمهایی که بازیکنانشان بیشتر کنار هم بودهاند، نسبت به تیمهای بزرگتر با توجه به اینکه ستارههایشان در طول فصل باشگاهی فرسودهتر و خستهتر میشوند، مدعیتر هستند و فاکتور انگیزه را هم نباید نادیده گرفت، مانند بلژیک که علاوه بر اینکه تیم پرستارهای بود، انگیزه بالایی هم برای موفقیت داشت.