بخش زيادي از آلودگي شهرها بهدليل تردد خودروهاي تك سرنشين و ورود خودروها از شهرهاي اقماري بهسوي پايتخت است. براين اساس دولت دوستدار محيطزيست موظف است با تكميل خطوط متروي شهركهاي اقماري زمينه كاهش تبعات ورود خودروها به شهرها را فراهم كند. متأسفانه وزير راه به رغم وعدهها براي تكميل و احداث اين خطوط شهركهاي اقماري تاكنون اقدام خاصي انجام نداده است. هرچند يكي از مهمترين دلايل و چالشهاي توقف خطوط اقماري تأمين اعتبارات لازم براي احداث اين خطوط است اما بايد توجه داشت دولت موظف است زيرساختهاي حمل و نقل عمومي احداث كند؛چراكه كارشناسان ترافيكي معتقدند تكميل اين خطوط، 30 درصد از ترافيك ورودي به پايتخت را كاهش ميدهد و خودروهايي را كه تنها براي كار وارد تهران ميشوند و مبدأ آنها بيشتر شهرهاي اقماري است به سمت خطوط ريل هدايت ميكند. بااين حال به نظر ميرسد دولت با هزينهكرد قطره چكاني، عملاً ترمز احداث خطوط متروي شهرهاي اقماري را كشيده است.
كاهش ورود اتومبيل به شهر با احداث مترو شهركهاي اقماري
طي دهههاي گذشته شهرها و شهركهاي اقماري بسياري در اطراف شهر تهران ساخته شده است كه يكي از بهترين راههاي اتصال اين شهركها، تأمين زيرساختهاي حمل و نقل عمومي به ويژه سامانههاي ريلي است، اما در تهران با وجود آنكه چهار خط متروي اكسپرس در طرح جامع ترافيكي آن پيشبيني شده هنوز بودجههاي لازم براي ايجاد اين ارتباط ريلي اختصاص نيافته است. اين در حالي است كه هم دولت هم پارلمان شهري و هم شهرداري بر توسعه متروهاي اقماري تأكيد داشتهاند.
كارشناسان ترافيكي معتقدند تكميل اين خطوط 30 درصد از ترافيك پايتخت ميكاهد و خودروهايي را كه تنها براي كار وارد تهران ميشوند و مبدأ آنها بيشتر هشتگرد، شهريار، پرند و پرديس است، به سمت ريل هدايت ميكند. تجربه متروي كرج هم نشان ميدهد استقبال از اين خطوط، ميتواند مترو را به يك وسيله اصلي تردد كه داراي ارزش افزوده هم باشد تبديل كند. غير از ترافيك، ورود اين چندصد هزار خودرو به داخل شهر تهران منشأ بسياري از آلودگيهاي زيستمحيطي است. در شرايطي كه در كلانشهري مانند تهران همواره صبحها و عصرها شاهد ترافيك سنگين ورودي و خروجي از تهران هستيم، ميتوان با راهاندازي ارتباط ريلي بين تهران و اين شهرها تسهيلات ريلي ارزان، سريع و در دسترس براي عموم مردم ايجاد كرد، اما اين اقدام از سوي ديگر ميتواند باعث افزايش جمعيت شهركهاي اقماري شود.
خطوط پيشنهادشده شامل خط تهران - قزوين است كه از شهرك قدس به كرج و هشتگرد خواهد رفت. خط
تهران - پيشوا و خط تهران - پرند از اسلامشهر، نسيم شهر، نصيرشهر و رباط كريم نيز عبور ميكند. خط تهران - گلشهر از محمد شهر عبور كرده و خط فرودگاه امام و شهر پرند نيز از خطوط پيشنهادي اقماري مترو است.
مطالعات خطوط ريلي حومهاي در كشورهاي اروپايي نشان ميدهد تعداد خطوط ريلي سنگيني كه مناطق حاشيهاي را به شهر مادر متصل ميكند، از تعداد خطوط متروي درونشهري بيشتر است.
به گفته كارشناسان حوزه ترافيك ايجاد زيرساختهاي ريلي براي اتصال شهركهاي اقماري به شهر مادر در صورتي كه اين شهركها داراي طرح جامع مشخص و دقيقي باشند اجتنابناپذير است، اما در صورت نبود تفكر و سياستگذاري صحيح در آن ممكن است پيامدهاي نامطلوبي را در پي داشته باشد.
به گزارش پانا مثال عيني آن خط تهران - كرج است كه در سالهايي كه بزرگراهها و شريانهاي ارتباطي اين دو شهر ظرفيتهاي كافي را براي تردد خودرو داشت، استقبال از اين خط ريلي به قدري كم بود كه موج انتقادات در آن زمان را در پي داشت، اما امروز پس از گذشت حدود 20 سال از فعاليتهاي اين طرح، شاهد تراكم در همه خطوط ارتباطي ميان اين دو كلانشهر هستيم.
يكي از مهمترين دلايل و چالشهاي توقف خطوط اقماري تأمين اعتبارات لازم براي احداث اين خطوط است. به نظر ميآيد بهترين روش، الگوبرداري از روشهاي جهاني است. بدين معنا كه هزينه ساخت خطوط ريلي در محدودههاي شهري را شهرداريها پرداخت كنند و مسئوليت توسعه اين خطوط در محدودههاي برونشهري به نهادهاي مرتبط واگذار شود. همچنين در موضوع بهرهبرداري يك شركت مستقل از همه نهادها تشكيل گردد و مسئوليت بهرهبرداري را برعهده گيرد.
محسن هاشمي، رئيس شوراي شهر تهران، در خصوص لزوم تكميل خطوط اقماري مترو به پانا ميگويد: جذابيت تهران باعث شده است جمعيت كثيري به سمت آن بيايند و بسياري از اين افراد در خود تهران اقامت نميكنند. با در نظر گرفتن اين موضوع جمعيت تهران براساس اسناد بالادستي بايد هشتونيم ميليون نفر باشد و اكنون نيز اينگونه است. زيرساختهاي تهران نيز عمدتاً متناسب با اين جمعيت است ولي جذابيت تهران باعث شده است اين افراد نتوانند در خود تهران اقامت كنند و به شهرهاي اقماري رفتهاند. از همين رو جمعيت اقمار و تهران حدود 15 ميليون شده است. ضمن اينكه پيشبيني ميشود تا سال 1409 جمعيت شهرهاي اقماري تهران از تهران بيشتر شود.
وي ادامه ميدهد: اگر به اين مسئله توجه كنيم ميبينيم كه باعث شده است تهران دچار هجمه ويژهاي شود. مسائل مختلفي مانند حملونقل، آموزش و بيمارستان از جمله مواردي است كه در شهرهاي اطراف تهران بايد به آن توجه شود و فلش اين مسئله به سمت دولت است، بنابراين اگر امروز بخواهيم به مشكلات بپردازيم بايد تهران را با فرض جمعيت 20 ميليوني و مشكلات اطراف آن در نظر بگيريم.
هاشمي به حملونقل حومه شهر تهران اشاره ميكند و ميگويد: دولت وظيفه دارد در اين حوزه كارهايي را انجام دهد و اين در شرايطي است كه اكنون بيش از 750 هزار خودرو روزانه وارد شهر ميشود و پيشبيني ميگردد اين ميزان به 4-3 ميليون برسد. تنها ريلي كه ساخته شده است ريل تهران- كرج است و به نظر ميرسد دولت وظايف خود در زمينه ترافيك و حملونقل تهران را به خوبي انجام نداده است. به گفته وي اكنون در تهران نزديك 200 كيلومتر مترو داريم كه ظرفيت 7 ميليون سفر را دارد ولي اكنون دو ميليون سفر انجام ميشود زيرا تجهيز نشده و اين مربوط به دولت است كه وظيفه خود را انجام نداده است. ضمن اينكه شهرداري به خاطر حملونقل ريلي بدهيهايي را متحمل شده است و اينها در بخشي صورت گرفته كه دولت بايد آن را تجهيز ميكرد.
تكميل خطوط متروي اقماري كه مدت هاست مورد غفلت قرار گرفته ميتواند اثر قابل توجهي در كاهش آلودگي هوا و ترافيك داشته باشد.
توقف مترو در ايستگاه شهرهاي اقماري
براين اساس با توجه به اينكه تا همين دوره گذشته مديريت شهري، بيشترين نقدها و تخريبها از سوي مسئولان دولتي به مديريت شهري انجام ميشد و با قرار دادن شهرداري در مقابل دولت، انواع و اقسام گروكشيها از پرداخت نكردن يارانه بليت مترو و اتوبوس گرفته تا نپرداختن بدهيهاي خود به مديريت شهري را اجرايي كردند، اما اكنون وزير راه مدعي است كه دولت و شهرداري در ادامه هم هستند نه مقابل يكديگر.
از ابتدا نيز بارها رسانهها اعلام كردند كه دولت و شهرداري در امتداد يكديگر هستند اما با سياسي جلوه دادن جايگاه شهرداري تهران اين امتداد به انقطاع تبديل شد.
اين تقابلها از دولت نهم و دهم شروع شد و تا دولت يازدهم نيز كشيده شد. گاهي وضعيت به گونهاي پيش ميرفت كه حتي مسئولان دولتي اعم وزرا و مديران سازمانهاي زيرمجموعه وزارت كشور با گروكشيهايي كه انجام ميدادند، تهرانيها را از داشتن بديهيترين حقوق شهرونديشان محروم ميكردند.
بيشتر از12 سال مترو به فصل جدايي دولت و شهرداري تبديل شد و هر زمان كه مديران شهري از يكسو و از سوي ديگر دولت ميخواستند به يكديگر حملهور شوند، با بلوكه كردن بودجه مترو از سوي دولت داد مديران شهري را در ميآوردند و اين وسط تنها مردم بودند كه مانند گوشت قرباني با حداقلهاي خدمات مترو پايتخت راضي بودند.
هر چند اكنون وزير راه و شهرسازي معتقد است نبايد دولت و شهرداري را مقابل يكديگر قرار داد بلكه در امتداد يكديگر هستند، اما گويا وي فراموش كرده است خود بارها در صحبتهايش درباره شهر تهران شهرداري را به عنوان يك نهاد عمومي در مقابل دولت قرار دادند و از اجرايي كردن مطالبات قانوني شهروندان تهراني دريغ كردند.
عباس آخوندي در گفتوگويي كه با رسانه شهرداري انجام داده، عنوان كرده است كه حمل و نقل يكپارچه بهترين نسخه براي بهبود وضعيت شهري تهران است.
سؤال اينجاست كه آقاي وزير گويا فراموش كردهاند كه از دادن وعده تأمين منابع مالي مترو شهر پرند، ورامين، پرديس و بسياري از شهرهاي اقماري سالهاي گذشته بوده و هنوز مترو به اين شهرها نرسيده است.
اگر منظور وزير راه و شهرسازي ايجاد امكاناتي براي بهرهمندي تمام شهروندان از خدمات حمل و نقل عمومي است پس چرا به وعدههايي كه بارها به ساكنان شهر جديد پرند داده عمل نكرده است؟
آقاي وزير! حتي دولت از مشاركت در توسعه خطوط مترو در تهران در قالب تعيين بودجه عمراني مترو و پرداخت يارانه بليت مترو و اتوبوس دريغ و مشاركت خود را در نوسازي ناوگان اتوبوسراني شهر تهران به طور كامل قطع كرد.
به گزارش «تيتر شهر» اين گوي و اين ميدان آقاي وزير! اگر شما به توسعه يكپارچه حمل و نقل عمومي در شهر تهران به عنوان پايتخت كشور اعتقاد داريد؛ بودجه و منابع مالي مترو تهران را در بخش دولتي تأمين كنيد تا حداقل تهرانيها بعد از سالها يك بار شاهد همراهي دولت و شهرداري در اين حوزه باشند.
در طول سالهاي اخير آنچه شهروندان از صحبتهاي مسئولان اعم از دولت و شهرداري تهران دريافتهاند، اين بوده كه ماليات و عوارضي كه تهرانيها ميپردازند تا شايد امكانات زندگي در اين شهر بيشتر شود توسط دولت بلوكه شده و در جاي ديگر هزينه ميشود و هر سال در لايحه بودجه دولت ميزان منابع مالي پايدار شهرداري تهران كاسته ميشود.
آقاي وزير! « دم خروس را ببينيم يا قسم حضرت عباس» را. در قدم اول برنامه دولت در توسعه يكپارچه حمل و نقل عمومي چيست؟